eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
357 عکس
28 ویدیو
91 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا 🔹 یا افطحیه: 🔸 فرقه‏ ای از شیعه است که امامت را پس از امام صادق‏ علیه السلام، را حق فرزند بزرگتر او (عبدالله افطح) می‏ دانند . 🔸افطح در لغت به کسی اطلاق می‏شود که دارای سر و یا پاهای پهن باشد، از آن جا که عبدالله افطح دارای سر یا پا های پهن بود، وی را افطح و پیروانش را افطحیه یا فطحیه می‏نامند. 🔸 هفتاد روز پس از مرگ پدرش بدون فرزند از دنیا رفت. 🔸فطحیه تا اواخر قرن سوم هجری در میان شیعیان وجود داشتند. فرقه فطحیّه به دلايل متعدّد بقا نيافت و پس از مدّتى از ميان رفت. 🔸کسانی که منتسب و مشهور به فطحیه هستند : 1. :  وی از بزرگان و اصحاب امام صادق علیه السلام است که به تصریح شیخ طوسی؛ فطحی مسلک، اما ثقه و مورد اعتماد است. 2. : او از اصحاب و راویان امام صادق علیه السلام و یکی دیگر از فطحیان است که بنابر نقل شیخ طوسی؛ کتاب بزرگی دارد که مورد اعتماد می‌باشد. 3. :  نجاشی؛ اسم او را اسحاق بن عمار بن حیان صیرفی نامیده و شیخ اصحاب ائمه دانسته است. اما شیخ طوسی؛ وی را اسحاق بن عمار ساباطی نامیده و تأکید کرده او فطحی اما مورد اعتماد است. 4. :  کشی به نقل از استادش؛ عیاشی، علی بن اسباط را جزء فطحیه دانسته است. 5. بن یعقوب:  وی از اصحاب امام صادق علیه السلام و ثقه و مورد اعتماد است.  6. :  او یکی از ثقات و اصحاب جلیل القدر امام رضا علیه السلام است. تنها نقلی که ادعا دارد وی فطحی بود، نقل کشی از استادش؛ عیاشی است. بعید به نظر می‌رسد که چنین شخصی با چنین درجه‌ای از اعتبار نزد امام رضا علیه السلام در چنین مسئله‌ای مشکل اعتقادی داشته باشد. 7. بن حکیم:  در رجال کشی به نقل از نصر بن صباح، وی را فطحی نامیده است. 8. حسن بن علی : وی یکی از بزرگان اصحاب ائمه علیهم السلام است. البته آنچه مشهور است آن است که حسن بن علی بن فضال در آخر عمر از این عقیده بازگشت. 9. احمد بن الحسن بن علی : وی فرزند حسن بن علی بن فضال است که به او نیز نسبت فطحی داده‌اند. شیخ طوسی درباره او می‌گوید: «با آنکه گفته شده احمد فطحی است اما او ثقه است». 10.‌برادران احمد بن الحسن بن علی : نه تنها احمد فرزند حسن بن علی بن فضال از جمله فطحیان بود، بلکه دیگر پسران حسن بن علی بن فضال نیز فطحی شدند که از جمله آنان علی بن حسن بن علی بن فضال است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
علامهٔ مجلسی رَحِمَه‌ الله در مقدمه کتاب شریف بحارالأنوار مینویسد ؛ 🛑كتاب مشارق الأنوار و كتاب الألفين للحافظ رجب البرسیّ ، و لا أعتمد على ما يتفرّد بنقله ، لاشتمال كتابيْهِ على ما يُوهِم الخَبْط والخَلْط و الإرتفاع. و إنّما أخرجنا منهما ما يوافق الأخبارَ المأخوذةَ من الاُصول المعتبرة. 🔰کتاب مشارق الأنوار و کتاب الألفین تألیف حافظ رجب بُرسی است. من بر احادیثی که تنها او روایت کرده باشد اعتماد نميكنم ، چون آن دو کتاب در بردارنده مطالب بی اساس و مُشَوّش و بی اعتبار و غُلوّآمیز است. من فقط از آن دو کتاب ، احادیثی را که موافق أحادیث کتب معتبرة می‌باشد ، نقل می‌کنم. 📚:بحارالأنوار ١ / ١٠. ✍️برخی مبلّغین ، روایاتی که فقط غلات یا متمایلین به آنان نقل کرده‌‌اند را منتشر می‌کنند و هنگام مطالبه سند و مدرک ، به کتب آنان ارجاع می‌دهند. صِرف ارجاع دادن ، سبب مستند بودن نمی‌شود ، زیرا وقتی طالب سند می‌گوید سندش کجاست؟ مقصودش این است که آیا می‌توانیم به روایت اعتماد کنیم یا خير؟ آیا در کتب معتبر آمده؟ صِرف نام کتاب به چه کار می‌آید ، اعتبارسنجی مهم است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸خاطرات آيت الله سید احمدمددی موسوي از تدوین کتاب جامع الاحادیث شیعه در دوره آیت الله بروجردی 🔸نظر استاد پیرامون کتاب وسائل الشیعه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
معرفی برخی معاجم حدیثی شاخص 🔺[سفینه البحار] / شیخ عباس قمی رحمة الله علیه این کتاب گرانقدر کلید رمز معجم موضوعی و فهرست رئوس مطالب و موضوعات کتاب عظیم بحارالانوار است. محدث قمی دریافته بود که بسیاری از مطالب بحارالانوار در مورد و باب مناسب خود نیامده است ازاین روی تصمیم می گیرد که با تالیف این مجموعه، پژوهندگان را در رسیدن به مقصود یاری رساند. خود ایشان، چنین می گوید: «من از آغاز جوانی در جستجوی دانش حدیث، حریص بودم و در میوه چینی از شاخسار آن دلباخته. بدین سان برخی از کتابهای روائی را مطالعه کردم و در بسیاری از آثار آن تامل نمودم واز بوستان آن میوه های رسیده ای چیدم بالاخره از میان کتابهای بسیار، بحار چالانوار را برگزیدم ...». مرحوم محدث قمی، برای سامان دادن به این اثر گرانقدر 35 سال تلاش کرده است و دو بار مجموعه [بحارالانوار] را بدقت مطالعه و بررسی کرده که یک مرتبه آن را هفت سال تمام شب و روز مشغول بوده است. سفینه در دو جلد همراه مقدمه ای پیرامون شناسائی مجامع حدیثی [بحارالانوار] (سفینه البحار) شرح حال محدث قمی و گزارشی از آثار وی بقلم آقای سیداحمد روضاتی بارها چاپ شده است. 🔺مستدرک سفینه البحار/ علی نمازی شاهرودی این اثر مجموعه [سفینه] را بردارد با مزایا و ویژگیهای دیگر، لذا مولف، آن را مستدرک السفینه، یا [ السفینه الکامله] نامیده است. مطالب کتاب عظیم [الغدیر] نیز دراین کتاب فهرست شده است. 🔺[ التطبیق بین السفینه والبحار]/ سیدجوادمصطفوی مولف دراین کتاب کوشیده است تا فهرستی در برگیرنده آنچه در [سفینه البحار] است بر اساس بحارالانوار قدیم و جدید گردآورد. 🔺[معجم الفاظ احادیث الشیعه]/ مرکز تحقیقات دفتر تبلیغات اسلامی. این مجموعه مفصل ترین معجمی است که نگارش می یابد. این[ معجم] از ویژگیهای خاصی برخورداراست که عبارت است از: 1- در روایات اقوال معصومین علیهم السلام، به طور کامل و سوال سائلان نیز تا آنجا که در تبیین بیان امام نقش داشته باشد فیش شده است. 2- فعلها و تقریرهائی فیش شده است که برای مراجعه فقیهان محدثان محققان ادبیان و. .. مفید باشد. 3- دراین[ معجم] آیات تفکیک شده و در جلد مستقلی همراه با تعیین موضوع دقیق هر کدام در مجلدات بحارالانوار خواهد آمد. که این خوداز ویژگیهای برجسته این معجم است. بااین کار تمامی آیاتی که در بحارالانوار بوسیله گفتار معصومین تفسیر شده است یکجا گرد می آید. 4-اَعلام اماکن واشعار نیز تفکیک شده اند که سودمندی آن روشن است. 🔺[میزان الحکمه]/محمدمحمدی ری شهری مجموعه ایست قرآنی و روایی دارای 4260 موضوع و 22730 روایت از منابع شیعه و سنی. [میزان الحکمه] را می توان به [سفینه البحار] مانند کرد. یعنی همچنانکه خود مجموعه ای قرآنی روایی و گاه تفسیری است فهرستی است موضوعی بر مجموعه های حدیثی بویژه [بحارالانوار] و [کنزالعمّال]. شیوه تنظیم[میزان الحکمه] بدینگونه بوده است: 1- موضوعات براساس هیئت واژه ها و حروف الفباء تنظیم شده و بدینسان کتاب با [ ایثار] آغاز می شود و با[ یقین] پایان می پذیرد. 2- عنوان موضوع می آید و پس از آن جایگاه روایات این موضوع در[بحارالانوار] [ کنزالعمال] و[ وسائل الشیعه] و... نشان داده می شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅ معرفی برخی معاجم حدیثی شاخص 🔺[مفتاح الکتب الاربعه]/سیدمحمود موسوی دهسرخی اصفهانی این معجم کلید شایسته و سودمندی است برای یافتن احادیث کتب اربعه شیعه. مولف سالیان درازی برای سامان دادن به آن رنج کشیده است و اولین جلد آن را به سال 1386 در نجف منتشر کرده است. دراین [معجم] برای یافتن حدیث سه شیوه بکار گرفته شده است: 1-از طریق واژه های اول و دوم و سوم حدیث بدون توجه به ماده آن کلمه. 2-از طریق موضوع در موضوع بندی محتوی روایات. 3-از طریق آخرین راوی روایات یعنی شخصی که روایت را بدون واسطه ازامام علیه السلام نقل کرده است. 🔺[معجم المفهرس کتب اربعه شیعه]/ موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی 🔺[ المعجم المفهرس لالفاظ اصول الکافی]/ الیاس کلانتری فهرستی است واژه ای، براصول کافی براساس چاپهای متعدد آن. این کتاب از دو قسمت تشکیل شده است. در قسمت اول متن روایات آمده است که در صورت طولانی بودن به چند بخش تقسیم می شود که اگر کسی اول روایت یااول یکی ازاین بخشها را به یاد داشته باشد می تواند روایت را با مراجعه به همین قسمت به دست آورد. در بخش دوم تمام کلمات احادیث آمده است جز کلماتی که آمدن آنها سودمند نبوده است. 🔺[ الهادی الی اصول الکافی]/ سیدجوادمصطفوی راهنمای واژه ای اصول کافی و برخی از شرحهای آن از جمله شرح ملا صالح مازندرانی ملاصدرا و چاپهای مختلف اصول کافی می باشد. 🔺[ الخزانة اللغویة الموسعة والدلیل اللغوی للکتب الابعة]/ روءوف جمال الدین مجموعه ایست گرانقدر وارزشمند که موضوع اصلی آن[ غریب الحدیث] است و تحقیق در واژه های[ کتب اربعه]. اما با توضیحی که خواهیم داد روشن می شود که معجم واژه کار آمد و سودمندی است در دست یافتن به روایات [کتب اربعه]. مولف در آغاز واژه حدیث را می آورد. و پس از آن ماده اصلی آن را. آنگاه ریشه کلمه می آید و غالبا براساس [مقاییس اللغه]، و بالاخره با تکیه بر منابع لغوی وادبی دیگر اصل اشتقاق معانی حقیقی و مجازی کلمه فروق لغوی اضداد لغوی ثلاثی یا رباعی مجرد یا مزید فیه صحیح یا معتل بودن کلمه تبیین و بررسی می شود و متن حدیث نیز با حفظ سنداگر خیلی طولانی نباشد با مشخص ساختن جایگاه آن در ماخذ می آید. مولف در سامان دادن به این کتاب به بیش از 110 کتاب لغت مراجعه کرده است. 🔺[مفتاح الوسائل]/سیدجوادمصطفوی 🔺[المعجم المفهرس لالفاظ وسائل الشیعه]/سیدحسن طبیبی فهرستی است واژه ای برای دستیابی به احادیث [وسائل الشیعه]. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔺معجم ها و فرهنگهای قرآنی: 1.المُرشدالی آیات القرآن الکریم/ [محمد فارس برکات] فرهنگی واژه ای براساس لغات قرآن کریم که از راه مصدر هر لغتی به آیه مورد نظر می توان رسید. این کتاب در دو جلد ضخیم در. 1245 صفحه در دمشق منتشر شده است. 2.المعجم المُفهرس لالفاظ القرآن الکریم/ [ محمد فواد عبدالباقی] کتابی است بسیار مشهور واثری است فنی و جالب و سودمند. 3. معجم الفاظ القرآن الکریم/ گروهی از محققان و مفسران مصری هدف اصلی از وضع و تدوین این کتاب، لغتنامه ای است برای قرآن، ولی عملا، اثر بسیار ارزشمندی است در یابیدن آیات مورد نظر. 4.فهارس القرآن/ دکتر محمد رامیار 5. الجامع لمواضیع آیات القرآن الکریم/ [محمد فارس برکات] 6. تفصیل الایات القرآن الکریم [ ژول لابوم] این کتاب موضوعات قرآن را به هیجده باب تقسیم بندی کرده و آیات مربوط به هر موضوعی را در ذیل فرعی از آن باب گرد آورده است. [لابوم] عربی نمی دانست و برای کار موضوع بندی از ترجمه فرانسوی قرآن کمک جسته است وازاین روی دارای اشتباهات زیادی است بااینهمه تلاش وی بجای خود خالی ازارزش و فایده نیست. 7. طبقات آیات /[خلیل صبری] 8.المرشد للاقتباس من قرآن الکریم/[محمداحمد مرجان] 9. دلیل مباحث القرآن المجید/ [محمد عربی عزوزی] 🔺معجم ها و فرهنگهای نهج البلاغه: 1.الکاشف عن الفاظ نهج البلاغه فی شروحه/ [سید جواد مصطفوی] 2.المعج الفهرس لالفاظ نهج البلاغه/ [سیدمحمد کاظم محمدی - محمد دشتی] 3.الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه/ [علی انصاریان] 4.الهادی الی موضوعات نهج البلاغه [آیه الله مشکینی]. 5. تصنیف نهج البلاغه /[لبیب بیضون]. 6. فهارس نهج البلاغه /[صبحی صالح]. 7. فهرست موضوعی نهج البلاغه/ [محمد جعفرامامی محمدرضا آشتیانی]. 8.فرهنگ نهج البلاغه /[ عبدالمجید معادیخواه]. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
معنی استضعاف در روایات دربارۀ دسته‌ای از مردم که نه مؤمنند و هدایت‌یافته، و نه کافرند و اهل عناد، در اخبار معتبر چند ملاک آمده است: 1. ایشان توان یافتن راهی برای ایمان ندارند: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: الْمُسْتَضْعَفُونَ الَّذِينَ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا. قَالَ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً إِلَى الْإِيمَانِ وَ لَا يَكْفُرُونَ الصِّبْيَانُ وَ أَشْبَاهُ عُقُولِ الصِّبْيَانِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ (الکافي، ج2، ص404). از امام باقر عليه السّلام: مستضعفان كسانى‌اند كه قدرتی ندارند و راه بجائى نبرند. آنها كسانى‌اند كه نه راهى به سوى ايمان دارند و نه كفر می‌ورزند، مانند كودكان و اشخاصى كه از نظر عقلی شبیه کودکانند؛ زنان و مردانی که عقلشان مانند کودکان ضعیف و ناتوان است (قدرت تشخیص حق و باطل ندارند). 2. نرسیدن حجت به شخص و معرفت نداشتن به اختلاف (حق و باطل) در مجموعه اخباری، هرکس معرفت به اختلاف داشته باشد، مستضعف نیست، و از جزئیات آن بر می‌آید اتمام حجت شرط است. بنا بر این معلوم نیست از معرفت به اختلاف، صرف اطلاع اجمالی از وجود اختلاف باشد: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ الْخُزَاعِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الضُّعَفَاءِ فَكَتَبَ إِلَيَّ الضَّعِيفُ مَنْ لَمْ تُرْفَعْ إِلَيْهِ حُجَّةٌ وَ لَمْ يَعْرِفِ الِاخْتِلَافَ فَإِذَا عَرَفَ الِاخْتِلَافَ فَلَيْسَ بِمُسْتَضْعَفٍ. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَنْ عَرَفَ اخْتِلَافَ النَّاسِ فَلَيْسَ بِمُسْتَضْعَفٍ. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ عَرَفَ اخْتِلَافَ النَّاسِ فَلَيْسَ بِمُسْتَضْعَفٍ (الكافي، ج‏2، ص406-407، ح11 و 10 و 7؛ مشابه: المحاسن، ج‏1، ص278). لَا يَقَعُ‏ اسْمُ‏ الِاسْتِضْعَافِ عَلَى مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُه‏ (نهج البلاغة، ص280). اخبار دیگری نیز این معنا را تأیید می‌کند: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ السِّمْطِ الْبَجَلِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِي الْمُسْتَضْعَفِينَ فَقَالَ لِي شَبِيهاً بِالْفَزِعِ فَتَرَكْتُمْ أَحَداً يَكُونُ مُسْتَضْعَفاً وَ أَيْنَ الْمُسْتَضْعَفُونَ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ مَشَى بِأَمْرِكُمْ هَذَا الْعَوَاتِقُ إِلَى الْعَوَاتِقِ فِي خُدُورِهِنَّ وَ تُحَدِّثُ بِهِ السَّقَّايَاتُ فِي طَرِيقِ الْمَدِينَةِ (الكافي، ج‏2، ص404). سفیان بن سمط گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: چه مى‌گوئید دربارۀ مستضعفين‌؟ حضرت در پاسخِ من با چهره‌ای مضطرب فرمودند: مگر گذاشتید کسی مستضعف باشد؟ كجايند مستضعفان؟ بخدا سوگند كه عقيدۀ شما را دوشيزه‌ها در پشت پرده بهم مى‌رسانند و همۀ زنانِ سَقا در راه مدينه پيرامون مذهب شما باهم گفتگو مى‌كنند. علامه مجلسی رحمه الله ذیل این روایت می‌نویسد: اضطرابِ امام علیه السلام نشانه غضب و خشم ایشان بر کسانی است که ترکِ تقیه کرده و احادیث شیعه را برای نااهلان و عوام فاش می‌کنند! تا جایی که همه مردم از اسرار و جزئیات شیعه باخبر گشتند، حتی دختران و کنیزانِ خانه نشینی که از پسِ پرده‌ها خارج نمی‌شدند و زنانی که در راه مدينه سقایی می‌کردند و اهل جستجو و تفحص نبودند، بر اسرار شیعه آگاه شدند؛ حاصل آنکه این افشای احادیث، بر ضرر اهل بیت علیهم السلام و شیعه است؛ زیرا بخاطرِ سنگین بودن برخی از معارف، مردم آن را نمی‌پذیرند و انکار می‌کنند، لذا از استضعاف خارج شده و بواسطهٔ انکار و تضعیفشان، بحالت دشمنیِ با اهل بیت علیهم السلام در می‌آیند (مرآة العقول، ج11، ص209). •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
❇️ مقاطع تکامل فقاهت شیعه در طول تاریخ 🔺 فقاهت، در دوره‌هاى متعدّدى تکامل پیدا کرده است. 🔺 من تصوّرم این است که زمانِ «شیخ»، یک مقطع است و زمان «علاّمه»، مقطع دیگرى است. 🔺 «علّامه» مى‌گوییم، «محقّق» نمى‌گوییم؛ در حالى که قاعدتاً اینها یکى هستند؛ براى این‌که بحث استدلالى در بساط «علاّمه» زیادتر است و انسان بیشتر مى‌تواند بفهمد که با مسأله چگونه برخورد مى‌کرده است؛ ولى در مورد «محقّق» به این روشنى نمى‌شود فهمید. 🔺 بعد، یک دوره‌ى تقریباً ۲۵۰ ساله مى‌گذرد. زمان «محقّق کرکى» باز یک مقطع دیگر است و به طور واضح انسان مى‌فهمد که کیفیت استنباط «محقّق کرکى» با کیفیت استنباط «علاّمه» فرق دارد. همان فقاهت است؛ ولى کامل شده است. 🔺 بعد به مقطع بعدى مى‌رسد که مقطع تلامذه‌ى «وحید بهبهانى» است که آن، شکوفایى فقاهت اصولى است. 🔺صاحبِ«ریاض» و صاحبِ «قوانین» و «شیخ جعفر» و «سید بحرالعلوم» و ... در این مقطع هستند. 🔺بعد به زمان «شیخ انصارى» و صاحبِ «جواهر» مى‌رسد که البته این مقطع و تحول در شیوه‌ى فقاهت، در کار «شیخ» نسبت به کار صاحب «جواهر»، بیشتر آشکار است. 🔺 هر چند کار صاحب «جواهر» هم کار نو و جدیدى است؛ اما بعد از «شیخ انصارى» - به گمان قاصر این حقیر - اگر بخواهیم از مقطعى اسم بیاوریم و بگوییم که تحّولى در فقاهت انجام شده است، آن مقطع، مقطعِ مرحوم «آیةاللَّه بروجردى» است که یک مقطع و باب جدیدى است که آن بزرگوار در کار فقاهت باز کرد. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی-74/09/13 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri
💢بحثی در باب حدیث عنوان بصری ✔️استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی 🔹دربارۀ عنوان بصری این نکته را باید در نظر داشت که اینکه می‌گویم عنوان بصری مشهور است، مشهور در لسان متأخرین است، والا در مصادر اصلی حدیثی و رجالی ما اصلا وجود خارجی ندارد. عنوان بصری روایت معروفی است که اولین بار در مشکات الأنوار سبط شیخ طبرسی (نوۀ مرحوم صاحب مجمع البیان) یعنی مرحوم شیخ علی ابن حسن وارد شده و پس از آن هم مرحوم شهید ثانی در منیة المرید از خط شهید اول و امثال اینها نقل نموده است و در منابع نیامده است. حتی دیدم که برخی گفته‌اند این حدیث در منابع اهل سنت نقل شده است؛ در حالی که حتی در منابع اهل سنت هم تا جایی که من مراجعه کردم چنین حدیثی وجود ندارد. حال اینکه از کجا چنین حدیثی آمده است؛ خصوصاً که شیوه‌های تعبیرش هم اصلا با شیوه‌های تعبیر روایات اهل بیت سازگار نیست. 🔸به نظرم چنین متونی را باید بالکل کنار گذاشت. خدا رحمت کند مرحوم آسید علی قاضی را که معروف بود که محور کارهای ایشان روایت عنوان بصری بوده است. این روش‌ها‌، روش‌های نادرستی است و اگر می‌خواهیم به روایات اعتماد کرده و محور ریاضات‌مان را روایات قرار دهیم باید به روایاتی اعتماد کنیم که اصل داشته باشد و نه روایاتی که در مصادر حدیثی ما وارد نشده است. 🔹اشکال: مضامین این روایت مضامین عالی است. پاسخ: الفاظش که اصلا با روایات اهل بیت متناسب نیست. البته برخی تعابیرش با روایت‌های مصباح الشریعة تطبیق می‌کند ولی مصباح الشریعة هم بنابر تحقیق از امام صادق(ع) نیست. آقای بروجردی در جلسه‌ای گفته بودند «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة» منبع ندارد. کسی در پاسخ ایشان گفته بود منبعش مصباح الشریعة است. آقای بروجردی فرموده بودند شما چگونه مصباح الشریعة را حدیث می‌دانید؟ در حالی که این کتاب برای شقیق بلخی است. درس خارج اصول، 11 اردیبهشت 1396 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri 🆔 https://t.me/rejal_shobeiri 🆔http://eitaa.com/shobeiri 🆔https://t.me/shobeiri
🔴 🔴 🔸موضوع نمودار : درختواره طرق به زیارت جامعه کبیره 🔸رنگی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اوصاف و القاب مشترک لقب «الطیّار» در برخی روایات وصف حمزة الطیّار آمده و در برخی از روایات به عنوان وصف برای فرزندش محمّد ذکر شده است. در مورد محمّد، هم «ابن الطیّار» تعبیر می‌شود و هم «الطیّار». در اصل این وصف از پدر بوده است ولی بعضی اوصاف که وصف پدر است، به نام خانوادگی تبدیل می‌شده است، نظیر نجاشی. از نجاشی صاحب کتاب فهرست، در منابع عامّه با نام «ابن النجاشی» یاد می‌شود، از آن جهت که نجاشی در اصل، جدّ این خانواده بوده است. والی اهواز هم عبداللّه نجاشی بوده که در مورد او نیز گاهی به «عبداللّه بن النجاشی» تعبیر می‌شود. صاحب فهرست، از آن جهت که جدّش نجاشی است، از او با نام «ابن النجاشی» یاد می‌شود و از آن جهت که تبدیل به نام خانوادگی شده، با نام خود نجاشی نیز یاد می‌شود. مثال دیگر «ابن ندیم» معروف است. شیخ طوسی از او با تعبیر «ابن ندیم» یاد می‌کند، ولی ظاهر تعبیرات دیگران آن است که ندیم، وصف خود محمّد بن اسحاق است. در اصل، این وصف برای اسحاق بوده است و به فرزندش نیز اطلاق می‌شده است. 🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۳ مهر ۱۴۰۲. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔰دیدگاه آیت الله سیستانی در رابطه با کتاب بصائر الدرجات 🔸و قد ناقش بعض في كتاب بصائر الدرجات بأنّه لا سند لنا إليه، فإنّ الشيخ بعد ما ذكر سنده الصحيح إلى كتب الصفار - و هو سند محمد بن الحسن بن الوليد - يستثني منه كتاب بصائر الدرجات. هذا و إن كان للشيخ سند آخر إليه، إلاّ أنّ فيه أحمد بن محمد بن يحيى، و هو لم يوثق. و هذه المناقشة لا يمكن مساعدتها؛ لأنّ استثناءه لهذا الكتاب ليس من جهة أنّه ليس للصفار، بل من جهة أنّهم كانوا لا يروون مثل هذه الروايات الواردة في مقامات الأئمة من جهة الغلو، كما استثنوا من كتاب نوادر الحكمة و كتاب شرائع علي بن إبراهيم، كما في رواية تحريم لحم الإبل، فإنّ المفيد و أضرابه إنما يستثنون ذلك و لم يروونه من جهة أنّهم إذا رووه ربما استظهر أنّهم كانوا يقولون بذلك و ملتزمين به. 🔹و التحقيق كما تقدم أنّ هذا الكتاب له نسخة كبرى و نسخة صغرى كما في الذريعة، و من لاحظ أسانيد هذا الكتاب يرى أنّ عدة من الروايات مروية عن طبقة متأخرة عنه و كأنّه زيد في هذا الكتاب، و لا يمكن الاطمئنان بأنّ جميع ما في الكتاب للصفار. 📚القواعد الفقهیه،ص۳۷۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri