نقدی بر تعمیم عنوان خطّابیه بر همهی شیعیان در کلام منصفانه دکتر شريف حاتم العوني _ استاد علوم حدیث در دانشگاه امّ القری _ مکّه مکرّمه
از چالشهای مهم در مباحث حدیثی عامه که مستقیما با مباحث امامت و ولایت مرتبط است، مبحث "روایت فردِ بدعتپیشه" است.
متأسفانه در موارد متعدّدی برخی محدثان متعصّب عامه به ضعف سند روایت فضائل اهلبیت به خصوص امیر المؤمنین علیهمالسلام حکم کردهاند، در حالی که راویان آن طریق، همه از ثقات بودهاند. تنها دستآویز آنان برای تضعیف سند وجود رواتی بوده که متهم به تشیع یا رافضیگری شدهاند. (البته با همان توسعهای که در مفهوم تشیع در کتب تراجم و رجال عامه مطرح شده؛ به نحوی که به صرف تفضیلدهندهی امیر المؤمنين صلواتاللهعلیه بر عثمان یا صرف نقلِ یک روایت در فضیلت یا افضلیت حضرت، فرد، متهم به بدعت میشده!)
از بهترین آثاری که دربارهی حدیث فرد مبتدع نگاشته شده اثر مهم دکتر شريف حاتم العوني با عنوان "حكم رواية المبتدع" میباشد.
مؤلّف در مقام نقدِ عدم پذیرش راویان مبتدع به شکل عمومی و نقد برخی اجماعات ادعایی در اینباره در دو موضع از کتاب، فرقهی خطّابیه _که دروغ بستن بر رسول خدا را حلال دانسته و اهل جرح و تعدیل اهلسنّت بر عدم وثاقت آنان اتفاق نظر دارند_ را جدا از شیعیان و حتی جدا از رافضه دانسته، بلکه خودِ شیعیان و روافض را بیزارِ از این فرقه معرفی نموده است:
ومن أكبر مشكلات باب حكم رواية أهل البدع أنّ ألقابهم مجملة تشمل طوائف متعددة تلقب باللقب نفسه: فـَ(القدرية) يدخل فيهم منكرو علم الله تعالى، وهؤلاء كفّار بلا خلاف، ويدخل فيهم من لا ينكر العلم الإلهي، وهؤلاء لا يكفّرون. والرافضة يدخل فيهم السبئية والمؤلّهون لعليّ رضي الله عنه كالخطّابية وهؤلاء يكفّرهم الإمامية وكلّ الشيعة سواهم، فضلاً عن أهل السنّة، ويدخل فيهم الإمامية، ويدخل فيهم الشتّامون للشيخين من جارودية الزيدية، ولا يكفّر منهم ببدعته إلّا السبئية والخطّابية وأمثالهم من المؤلّهين لعليّ رضي الله عنه
(ص ٦٩ و ٧٠)
همو در موضعی دیگر در پاورقی ص ۱۳۸ گفته:
والحقيقة أنّ اعتبار الخطّابية من الرافضة هو من باب تعميم اسم الرافضة على كلّ من رفض الشيخين وهو إطلاق قديم وفيه تعميم موهم، حيث إنّ الخطّابية عند الشيعة الإمامية أنفسهم كفّار غير مسلمين، وكتب الإمامية القديمة والحديثة وإلى اليوم تبرّأ من الخطّابية ومن مؤسّس نحلتهم أبي الخطّاب محمّد بن أبي زينب مقلاص الأسدي.
فعدّ الخطّابية من الرافضة بإطلاق مع تبرؤ الإمامية منهم ومن مذهبهم موهم، فضلا عن عدّ الخطّابية من الشيعة بإطلاق، رغم تتابع كتب الفرق على ذلك. وهو في إيهامه كإيهام عدّ اليزيدية (الذين يعبدون يزيد بن معاوية والذين كانت أصولهم سنية) من أهل السنّة، رغم تبرؤ أهل السنّة منهم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
♨️وصیّت مهم « فاضل هندی »
کاشف اللثام در خاتمه «کشف اللثام» در وصیّت به پسرش، نکات دقیقی را نیز به دانشمندان علم دین گوشزد می کند و در ضمن آنها، طالبین علم را به مراجعه به منابع دست اوّل و مصادر اصلی توصیه می کند و از اشتباهات عدم مراجعه به آنها و اکتفا به نقلیّات دیگران برحذر می دارد:
وصيّتي إلى علماء الدين و إخواني المجتهدين أن لا ينطقوا في الفقه و مسائله و لا يتعرّضوا لدقائقه و جلائله إلّا بعد إتقان العربيّة بأقسامها و استقراء فنون ما تنطق به العرب أو تكتبه بأقلامها، و تتّبعٍ بليغ في كلّ مسألة لأقوال الأصحاب و مداركها و ما أدّتهم إليه آراؤهم في معاركها من مسالكها، و لا ينسبوا إلى أحد منهم قولًا إلّا بعد وجدانه في كتابه أو سماع منه شفاهاً في خطابه، و لا يتّكلوا على نقل النقلة بلا كلّ تعويل عليه و إن كانوا كلمة، فالسهو و الغفلة و الخطأ لوازم عاديّة للناس، و اختلاف النسخ واضح ليس به التباس، و لا يعتمدوا في الأخبار إلّا أخذها من الاصول، و لا يعوّلوا ما استطاعوا على ما عنها من النقول حتّى إذا وجدوا في التهذيب عن محمّد بن يعقوب مثلًا خبراً فلا يقتصروا عليه بل ليجيلوا له في الكافي نظراً، فربما طغى فيه القلم أو زلّ فعنّ خلاف في المتن أو السند جلّ أو قلّ.
📚کشف اللثام، فاضل هندی، ج11، ص541.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
UH_Volume 28_Issue 3_Pages 130-159.pdf
1.93M
اعتبارسنجی انتساب روایت «حد مفتری» به علی بن ابیطالب (ع): جریانشناسی، بومشناسی، تاریخگذاری
✍️ سید محمد موسوینسب
مجله علوم حدیث، دوره ۲۸، شماره ۳ - پیاپی ۱۰۹ - مهر ۱۴۰۲
روایتی منسوب به امام علی بن ابیطالب (ع) حکایت از آن دارد که ایشان در دوران حکومتشان فرمودهاند: «لَا یُفَضِّلُنِی أَحَدٌ عَلَى أَبِیبَکْرٍ و عُمَرَ إِلَّا جَلَدْتُهُ حَدَّ الْمُفْتَرِی». با این حال روایات دیگری از ایشان در تعارض با این موضع قرار دارد. نظر به این اختلاف، مسئلۀ پژوهش حاضر اعتبارسنجی انتساب روایت حد مفتری به علی (ع) است. بدین منظور سعی شده با استفاده از قرائن مختلف سندی و تاریخی، این روایت خارج از چارچوب کلامی، با رویکردی تاریخی مورد اعتبارسنجی قرار گرفته و ظرف زمانی و مکانی پیدایش و خاستگاه گفتمانی و جریانی آن تبیین گردد. این پژوهش از جمله نشان میدهد که به احتمال بسیار، تحریر ناظر به تفضیل این روایت در دهۀ ۹۰ قرن نخست هجری در بوم کوفه تکوین یافته و سپس تحریری دیگر از آن حداکثر در طی نیمۀ نخست قرن دوم تطور یافتهاست. علاوه بر این، به لحاظ گفتمانی بستر اولیهٔ پیدایش این خبر مسئلهٔ «رتبهبندی خلفا» بوده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
مزایای_فهرست_نجاشی_بر_فهرست_و_رجال.pdf
217.4K
✅ مزایای فهرست نجاشی بر فهرست و رجال شیخ
🌹 مرتبط با جلسه ششم #استناد
🪴 ارسالی یکی از فعالین کلاس
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
🔹نقش اختلاف نُسَخ در گوناگونی برداشتها: مطالعه موردی حدیث «علیّ ممسوس فی ذات الله»
📝#علی_عادلزاده #عمیدرضا_اکبری
📚معرفی اجمالی؛
✍کمرنگی نگرش انتقادی، جمعی از عالمان متأخر و به ویژه #اهل_عرفان را بر آن داشته تا در حد توان به تأیید و توجیه غیر تاریخی بعضی از #اخبار_مشکوک بپردازند.
🔹یکی از این اخبار، عبارت مشهور منسوب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم «علیّ ممسوس فی ذات الله» است.
نویسنده در این مقاله با بررسی نسخه های اصیل و متقدم و برداشت های مختلف از هر کدام، نشان داده تلاشهای #عارفان در ارائه #معانی_وحدت_وجودی برای عبارت «ممسوس فی ذات الله» نادرست می باشد.
نگارنده ابتدا به برداشتها مختلف و تحریرهای گوناگون عبارت پرداخته است؛
👈برداشت های مختلف ؛
▫️فانی در ذات خدا
▫️دیوانه خدا( کنایه از عاشق خدا)
▫️رنجکش راه خدا
👈تحریرهای مختلف:
▫️مُخشَوشِن، اُخیشِن،اَخشن، خشن
▫️محسوس
▫️ممسوس
نویسنده براساس نسخ متقدم، اعلام می دارد این جمله در اصل "مُخشَوشِن" بوده اما به جهت نداشتن نقطه در خط قدیمی و تصحیف،در فرایند نقل به واژه "ممسوس" تغییر یافته است.
مولف سپس معنای عبارت "فی ذات الله" را با توجه به استعمالات روایی دیگر این واژه تبیین کرده است؛
▫️صبرتم فی ذات الله
▫️جاهدتم به فی ذات الله
▫️تحمّلتم المئونه فی ذات الله
✅ در پایان نیز به سندسازی و #اسرار_تراشی_عارفانه برای عبارات بی سند دیگر با تکلف فراوان در آثار عارفانی چون #ملاصدرا، محمد حسین #تهرانی، #حسن_زاده_آملی و... اشاره کرده و منشا این گونه تکلف ها را تصحیف و تحریف عبارات و تسامح رایج در ادبیات صوفیانه، دانسته است.
💥عبارت "موتوا قبل ان تموتوا" تصحیف "توبوا قبل ان تموتوا" است.
💥عبارت "قال ابوالحسن علی علیه السلام: انا اصغر من ربی بسنتین"
تحریف یافته عبارت
"قال ابوالحسن خرقانی: انا اقل من ربی بشیئین العظمه و الکبریا" می باشد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
نقش اختلاف نُسَخ در گوناگونی برداشتها مطالعه موردی حدیث «علیّ ممسوس فی ذات الله»، علی عادلزاده، عمیدرضا اکبری، مطالعات قرآن و حدیث، ش28، 1400ش.pdf
499.3K
📄مقاله نقش اختلاف نُسَخ در گوناگونی برداشتها: مطالعه موردی حدیث «علیّ ممسوس فی ذات الله»
✍ نویسنده: علی عادلزاده، عمیدرضا_اکبری
🔹 تعداد صفحات: ۲۶
🔸 زبان: فارسی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 المناقشه فی اسانید الکافی حرفه العاجز.
من از آقای بجنوردی شنیدم که از آقای نائینی نقل می کند: المناقشه فی اسانید الکافی حرفه العاجز.
البته عملاً کل کافی را قبول نمی کنند. به آقای بجنوردی عرض کردم که در فقه اگر در کتب اربعه باشد قبول می کنید هرچند به اخباری ها اشکال کردند.
مراد مرحوم نائینی از عاجز این است که کسانی که قدرت اصولی قوی ندارند به رجال روی می آورند. عاجز یعنی کسی که قواعد اصولی قوی نیست. عاجز از اصول و قواعد است. یعنی رجالیون یه مشت آدم های بی حالی اند که به رجال می پردازند.
مرحوم نائینی قائل به حجیت خبر موثوق به است. گاهی تعبیر به وثوق خبری و مخبری می کنند؛ به اصطلاح ما حجیت خبری یا عرفی. گاهی می گوید: حدیث صحیح یا ضعیف ولی به همان که دیگران گفته اند عمل می کنند اینکه دارای مبانی خاصی باشند نیست.
کسی بخواهد همه شواهد را در همه جوانب رجالی و فهرستی و... جمع کند خیلی دشوار است. کسانی که این بحث های اصولی را نوشته اند حرفه العاجز است. ما برعکسش کردیم!
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💢لزوم اجتهاد فقیه در تمامی علوم مرتبط با استنباط حکم شرعی
✔️استاد سید محمدرضا سیستانی:
◽️جواز رجوع به فتوای فقیهی که در برخی مقدمات استنباط احکام شرعی به نظر دیگران تکیه میکند ــ در علومی مانند لغت، رجال و موارد مشابه ــ تنها در دو صورت قابل پذیرش است که هر دو مردود است:
۱- اطلاق نصوص حجیت قول فقیه
یکی از احتمالات این است که نصوصی که مردم را به ارجاع به فقها امر میکنند، بهگونهای مطلق باشند که شامل چنین فقیهی نیز بشوند. اما این احتمال صحیح نیست؛ چرا که نص شرعی که در مورد یک حکم مطابق سیره عقلا وارد شده، نمیتواند اطلاقی فراتر از محدوده همان سیره عقلایی در زمان صدور نص داشته باشد و قدر متیقن از این سیره، فرضیست که مجتهد در تمامی مقدمات استنباط از تخصص خویش استفاده کرده باشد نه تخصص شخصی دیگر.
۲- گسترش حکم، بهواسطه ملاک سیره عقلایی
فرض دیگر این است که ملاک در سیرههای عقلایی مورد تأیید شارع، نکتهای باشد که سیره بر آن استوار شده است؛ به این معنا که اگر آن ملاک، گستردهتر از بناء عملی عقلا باشد، حکم شرعی نیز گستردهتر فرض شود.
اما این فرض نیز ناتمام است؛ زیرا امضاء شرعی تنها به خود سیره عملی در زمان معصوم (علیهالسلام) تعلّق میگیرد، نه به ملاکها و مناطهای آن. بر این اساس، از آنجا که سیرهی عقلایی شامل مواردی که فقیه در مقدمات استنباط از تخصص دیگری استفاده کرده باشد را شامل نمی شود، فقیه باید در تمام زمینههایی که به استنباط احکام شرعی مرتبط هستند، از لغت و نحو و صرف گرفته تا منطق، فلسفه، حدیث و رجال، تخصص کافی داشته باشد. به عبارت دیگر، او باید حد لازم از اجتهاد در این علوم را علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول دارا باشد و فتوای او صرفاً نتیجه اجتهاد خودش باشد نه ترکیبی از اجتهاد خودش و دیگران تا فتوای او حجیت داشته باشد./ نکات فقهی و اصولی
📘قبسات من علم الرجال، جلد۱، صفحه۱۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اهمیّت نداشتن اعتبار کتاب سلیم بن قیس
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری
🔻 در مورد کتاب #سلیم بن #قیس به این نکته اشاره کردیم که معتبر دانستن یا ندانستن روایت سلیم بن قیس، چندان اهمیّت ندارد و ما اصراری در اثبات اعتبارش نداریم؛ چون عمدۀ مضامینی که در این کتاب وجود دارد، در سائر روایات نقل شده است؛ البته نه این مضمون به طور خاص، بلکه کلیّت مضمون روایاتش در سائر روایات نیز وجود دارد.
مقالهای در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نوشته بودم؛ تمام مواردی که از کتاب سلیم آدرس دادم ...
📚 درس خارج اصول، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
ادامه مطلب و مباحثه👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3823
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
نوشته أمینالاسلام فضل بن حسن طبرَسی (متوفای ۵۴۸ ق) طبرسی در این کتاب، مختصری از دیدگاه تاریخی شیعه درباره سیره رسول خدا(ص) و تاریخچه زندگی معصومین به همراه بحث امامت را عرضه کرده است. بیشتر نویسندگان بزرگی که درباره زندگانی معصومان(ع) نوشتهاند، در بسیاری از ابواب کتابهایشان، نام إعلام الوری و طبرسی را به عنوان منبع ذکر کردهاند.
🔹مؤلف
امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (م ۵۴۸ق) از دانشمندان برجسته قرن ششم هجری است که به دلیل کتاب تفسیر مهمش با عنوان مجمع البیان (تألیف سال ۵۳۰ق) و جوامع الجامع (تألیف سال ۵۴۲ق ) شهرت دارد.
🔹ساختارمحتوایی
شیوه وی در بحث از زندگانی ائمه، همانند ارشاد و سایر آثار، در ابتدا، بیان خصوصیات شخصی، سن و سال تولد ...و نیز معرفی فرزندان و مدت خلافت و امامت و محل دفن است و بهدنبال آن اثبات امامت هر امام با دلایل عقلی و نقلی مطرح میشود. در ادامه، نقلهایی در معجزات امامان آورده شده و نیز به تناسب بخشی از اخبار زندگی هر امام عرضه میشود.
آخرین باب کتاب درباره مسائلی است که در زمان غیبت امام زمان (ع) مخالفان میپرسند و پاسخ به شبهات دراین زمینه می باشد. این باب دارای هفت مسأله است.مسأله هفتم شبههای درباره نسخ دین پیامبر(ص) در زمان حضور امام زمان(ع) و پاسخ به آن است.
🔹نسخه و ترجمه
چاپ جدید کتاب با تحقیق مؤسسه آل البیت در دو جلد عرضه شده که امتیاز آن افزون بر استخراج منابع، فهارس آن است. همچنین این کتاب به نام «زندگانی چهارده معصوم(ع)» به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
💠 بررسی سندی حدیث رفع «تسع»
👤#استاد_گنجی
به نظر میرسد احمد بن محمد بن یحیی العطار، لااقل #ممدوح است اگر نگوییم وثاقتش ثابت است. اگر او را تصحیح کنیم در #فقه بسیار کاربردی است. عمده منبهات، کلام ابن نوح در مورد اوست که #نجاشی میگوید به ابن نوح نوشتم طرق و #سند خود را به کتب #حسین بن سعید برای من بیان کن. ابن نوح که از #اجلاء اصحاب است، در نامهای به نجاشی نوشته من به پنج طریق کتب حسین بن سعید را نقل میکنم.....
📚درس خارج اصول، ۲۱ شهریور ۱۴۰۳
ادامه مطلب و مباحثه👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3587
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 نکات لازم در رجوع به کتب رجالی
📝 از جمله وظایف #فقیه و رجالی برای دستیابی به احادیث متقن و #صحیح که از اهل بیت عصمت و طهارت نقل شده است، بررسی اسناد روایات و ارزیابی راویان آن است. از این رو فقیه ناگزیر از رجوع به کتب رجالیان به عنوان مقدمهای بر این امر مهم است. در این مختصر به بیان نکات لازم در رجوع به کتب رجالیان پرداخته میشود:
۱. رجوع به همۀ منابع و مدخلهای مرتبط
برای یافتن اطلاعات #راوی؛ مانند نسب کامل و دیگر توصیفات رجالی، نباید به یک منبع بسنده کرد، بلکه باید به همۀ منابع رجوع کرد و در یک منبع نیز باید همۀ مدخلهای مرتبط را جستجو و بررسی کرد؛ زیرا گاهی یک راوی در یک کتاب رجالی با دو عنوان ترجمه شده است.
البته باید دقت داشت که ذکر نشدن #مدح یا #ذم در کتابهای رجالی، همواره به سبب ناشناس بودن راوی برای مؤلف کتاب نیست؛ بلکه از مهمترین اسباب آن، نیامدن مدح و ذم در مصادر آنها است؛ بنابراین ذکر نشدن مدح یا ذم راوی در یک کتاب و ذکر آن در کتابی دیگر، دلیل این نیست که....
✅ ادامه مطلب در این موضوع را در #لوح_پژوهشی_ذکری دنبال کنید.👇🏼
🌐 mfeb.ir/home/?p=20571/#ZRejal
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri