#یادداشت
#سکانس_آخر
فاصله ی چندانی نیست میان این طرف و آن طرف ، فاصله ی این سو و آن سو به اندازه یک شیشه مشَجّر است ؛ اما جنسِ دنیای این سو با دنیای آن سو زمین تا آسمان متفاوت است
این طرف بوی شیون و زاری می آید و آن طرف بوی کافور. از یک طرفصدای ناله و گریه به گوش می رسد و از آن طرف صدای بسم الله
دنیای این سو ، سیاه و تاریک همراه با شیون و زاری بازماندگان است ، و اما دنیای آن سو ، به تناسبِ شخص خوابیده روی #تخت_سنگی_غسالخاته ، متفاوت است ، یا لبریز از آرامش ، یا سرشار از ترس و وحشت
آن طرف نقطه پایان زندگیِ مردگان است
و این طرف نقطه ی شروع یک زندگی بدون حضور عزیز از دست رفته
در این میان کنار درب ورودی غسالخانه می ایستی تا جنازه را بیاورند اما در همان چند دقیقه با چهره های عجیبی روبرو می شوی. یک نفر از شدت گریه و زاری بر روی زمین از حال رفته، یک نفر بخاطر غم از دست دادن عزیزش در شوکی فرو رفته است و یک نفر هم سرش را به دیوار گذاشته و آرام گریه میکند
تا میخواهی به خودت بیایی که کجا هستی و روزی هم تو باید بر روی سنگ غسالخانه بخوابی تا غسلت دهند ، ناگهان با صحنه ی عجیبی رو برو می شوی!
دختری که با مانتوی توری بدن نمایی در حال رژه رفتن است طوری که لباس های زیرش کاملا قابل مشاهده است
و کمی آن طرف تر دخترانی ایستاده اند که روسری هایشان تا فرق سرشان آمده است و همانندِ شب زفاف ، آرایش های غلیظ دارند…
اما به راستی مگر نه این است که انتهای این جاده ی تاریک و پُر پیچ و خم ، میقاتِ همه ی ما ، خوابیدن زیرِ خروارها خاک خواهد بود؟!
مگر نه این است که می گویند شب اول قبر سخت ترین و وحشتناک ترین شب است؟!
اصلا گیرم چنین افرادی گوششان به این حرفها بدهکار نیست ؛ اما آیا با چشمانِشان هم نمی بینند که چگونه بدن ها را غسل می دهند و زیر خاک می کنند؟!
مراسم خاکسپاری طولانی نیست
بعد از تحویل جنازه ، نماز میت خوانده می شود و سپس مراسم دفن انجام می شود و تابلوی فلزی سیاه رنگی که روی آن با خط سفید ، نام میّت ، شماره قطعه و ردیف نوشته شده فعلا نقش سنگ قبر را ایفا می کند.
بعد از آن همه راهی سالن پذیرایی برای صرف ناهار می شوند اما آیا همه چیز تمام شد ؟
نه
در آن لحظه ی جانکاه و وحشتناک ، مرده می ماند و اعمالش ، و شروع حساب و کتاب ، طبق احکام شرع که خدا نازل کرده
لحظه ی سختی که هیچکس ، جز اعمال ما ، به دادمون نخواهد رسید
یادمون باشه ، روزی که ما رو روی سنگ غسالخونه میشورن ، و در سرازیری قبر ، هیچکدام از این دوستان حقیقی یا مجازی ، که ما رو به گناه تشویق میکردن و می گفتن تو گناه کن با من ، سر سوزنی از بار سنگین گناهان ما رو به دوش نخواهند کشید ، و حتی جرأت نمیکنند به ما نگاه کنند
در روایت داریم وقتی بنده ی مومن رو در قبر میگذارن ، از طرف خدا خطاب میرسه ،: بنده ی من ، تنهات گذاشتن ؟ نترس ! من خودم انیس تو هستم
ولی وقتی بنده ی کافر رک در قبر میگذارن، خدا به ملائکه خطاب میکنه برید روی اون رو از سمت قبله برگردانید
تا دیر نشده ، به آغوش رحمت خدا برگردیم ، هیچکس تضمین نکرده تا هشتاد سالگی عُمر میکنیم ، قبرستان پره از جوانهایی که قرار بود پیری توبه کنند
در کُنجِ خرابات ، کسی پیر نشد
از خوردنِ آدمی زمین سیر نشد
گفتم که به پیری رِسم و توبه کنم
آنقَدر جوان مُرد و یکی پیر نشد
پ ن
من شبِ اولِ قبرم چه حسابی دارم
گَر بپرسند چه داری ؟ چه جوابی دارم
منم و وحشتِ قبری که زِ هرسو برسد
کاش آن لحظه فقط ضامنِ آهو برسد
ملتمس دعای عاقبت بخیری
یا علی علیه السلام
https://t.me/joinchat/AAAAAD9xN0zZMvLlDpQP9g
https://eitaa.com/theghlain
https://sapp.ir/theghlain