eitaa logo
سواد رسانه و روانشناسی
191 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
سواد رسانه یکی از نیازهای دنیای مدرن است. با سواد رسانه و شناخت اصول روانشناسی به قدرت تحلیل مسلح شوید. برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید. مدیر: @Vavgh01 #سواد_رسانه کانال حداقل "یک روز در هفته" به روز رسانی می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
، انواع و تاثیراتش ♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغ‌های بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریب‌های کوچک رخ می‌نماید؛ فریب‌هایی که چون ناخودآگاه انسان‌ها را هدف قرار می‌دهند، همچون اسب تروا می‌توانند با خیالی آسوده‌ راه خود را به قلعه‌ی ذهن ما باز کنند. فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آن‌ها پروپاگاندا سبب دروغین می‌شود و را پایمال می‌کند. 🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا : برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه. : دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی. : حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او. : تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود. به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است. : بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمی‌کند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد. 🔆قربانیان پروپاگاندا سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید می‌کنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار می‌دهد و تلاش می‌کند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آن‌ها را وارد یک مسیر جدید بکند. ، و از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان این‌ها بیشترین زیان متوجه مخاطب می‌شود. مخاطبان رسانه‌ها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبه‌رو می‌شوند. پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا می‌تواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش می‌بندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکت‌های تجارتی می‌کوشند تا در مخاطبان رسانه‌ها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها می‌مانند و از دوستان و آشنایان خود عقب می‌افتند. پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته می‌شود که واکنش احساسی بسیار تحریک‌کننده و پرهیجان است. بنابراین سیاست‌گذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش می‌کنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد. سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی می‌کنند مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود می‌خواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین می‌رود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا می‌افتد. پروپاگاندا مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی می‌کنند تا با استفاده از این عبارت‌ها و کلمه‌ها ناکامی‌های طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند. مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمه‌های ''بی‌رحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج می‌گیرد. سخنگو تلاش می‌کند تا با استفاده از این قبیل کلمه‌ها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند. به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند. ✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز ✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت ✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع ✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت ✳️سانسورـ تحريف ✳️معترض ـ آشوبگر ✳️فرار ـ عقب نشيني ✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات ✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت بنابراین باید بدانیم در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جمله‌هایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جمله‌ها است که سخنگو می‌کوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آن‌ها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد. _مدرس_سواد_رسانه‌ای @resane_ravanshena
، انواع و تاثیراتش ♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغ‌های بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریب‌های کوچک رخ می‌نماید؛ فریب‌هایی که چون ناخودآگاه انسان‌ها را هدف قرار می‌دهند، همچون اسب تروا می‌توانند با خیالی آسوده‌ راه خود را به قلعه‌ی ذهن ما باز کنند. فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آن‌ها پروپاگاندا سبب دروغین می‌شود و را پایمال می‌کند. 🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا : برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه. : دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی. : حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او. : تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود. به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است. : بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمی‌کند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد. 🔆قربانیان پروپاگاندا سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید می‌کنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار می‌دهد و تلاش می‌کند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آن‌ها را وارد یک مسیر جدید بکند. ، و از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان این‌ها بیشترین زیان متوجه مخاطب می‌شود. مخاطبان رسانه‌ها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبه‌رو می‌شوند. پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا می‌تواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش می‌بندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکت‌های تجارتی می‌کوشند تا در مخاطبان رسانه‌ها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها می‌مانند و از دوستان و آشنایان خود عقب می‌افتند. پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته می‌شود که واکنش احساسی بسیار تحریک‌کننده و پرهیجان است. بنابراین سیاست‌گذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش می‌کنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد. سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی می‌کنند مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود می‌خواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین می‌رود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا می‌افتد. پروپاگاندا مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی می‌کنند تا با استفاده از این عبارت‌ها و کلمه‌ها ناکامی‌های طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند. مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمه‌های ''بی‌رحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج می‌گیرد. سخنگو تلاش می‌کند تا با استفاده از این قبیل کلمه‌ها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند. به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند. ✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز ✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت ✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع ✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت ✳️سانسورـ تحريف ✳️معترض ـ آشوبگر ✳️فرار ـ عقب نشيني ✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات ✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت بنابراین باید بدانیم در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جمله‌هایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جمله‌ها است که سخنگو می‌کوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آن‌ها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد. _مدرس_سواد_رسانه‌ای asrehooshmandi
🔻 محورهای اساسی نظریه استفاده و رضایتمندی ۱. منتظر نمی مانند تا پیام ها به آنها ارائه شود. آنها به شکل فعال پیام های خاص خود را از درون برنامه های وسایل ارتباط جمعی برمی گزینند. ۲. مخاطبان ، پیام را بر پایه تفاوت های فردی و نیازها، ارزش ها و انگیزه هایی برخواسته از روابط اجتماعی خود انتخاب می کنند و لذا جایگاه اجتماعی، تحصیلی و روابط اجتماعی افراد در انتخاب موثر خواهد بود. ۳. معیارهای روانشناختی افراد، آنها را برای انتخاب پیام های رسانه ای آماده می کند. این انتخاب، معمولا براساس معیارهای تفریحی، سرگرمی، آسودگی و فراغت از دغدغه های ذهنی انجام می شود. ۴. مخاطبان فعال، بخش هایی از پیام را انتخاب می کنند که در رفع نیازها و تامین رضایت و شادی، ارضای علایق و پاسخ به انگیزه هایشان موثر است.
🔸سواد رسانه‌ای؛ سواد چیست، رسانه کدام است؟ حتما شما هم این روزها به عبارت برخورده‌اید و تلاش‌های گوناگون را در تبیین این عبارت دیده‌‌اید. آنچه الان هم شاهد آن هستید یکی از همان تلاش‌هاست، شاید سویه اصلی این مطلب، بر کاربردی ساختن این مفهوم باشد. سواد رسانه‌ای را می‌توان یک نوع فهم انتقادی قلمداد کرد؛ درکی متکی بر مهارت‌هایی که بر اساس آنها بتوان انواع را و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت. سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است کدام مواد غذایی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزهایی را باید مصرف و از چه چیزهای باید پرهیز کرد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی محض خارج شده و کنشگرانه به معادله فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای به شما کمک می‌کند تا از آورده‌های رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شوید. این پنج نکته که در پی می‌آیند، نقاط اصلی پرش به فضای فهم منتقدانه از رسانه‌ها هستند و به عبارت بهتر؛ این پنج مورد اصلی‌ترین موارد مطروحه برای درک رسانه‌ها یا فهم همین تعبیر موسوم به سواد رسانه‌ای به شمار می‌آیند: ۱🔹خالقان پیام‌ها؛ از خودتان بپرسید کدام نویسنده یا افراد، یا نهادها و سازمان‌ها خالق این پیام‌ها برای شما هستند. آنچه شبکه‌های تلویزیونی یا رسانه‌های چاپی آمریکا درباره روسیه می‌گویند؛ شبیه آنچه رسانه‌های روسیه درباره کشورشان می‌گویند؛ نیست. حتی آنچه سی‌ان‌ان درباره دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا می‌گوید؛ شبیه آنچه فاکس نیوز در مورد ترامپ می‌گوید نیست. اهداف خالقان پیام‌ها یکسان نیست. ۲🔹تکنیک‌های خالقان پیام‌ها برای جلب توجه شما؛ ببینید خالق پیام برای جلب توجه شما از چه تکنیک‌هایی استفاده کرده است و به عبارت بهتر چگونه ذهن شما را اسیر خودش ساخته است، رنگ، موزیک، نوع واژگان، عکس، گرافیک، بزرگنمایی،... و بسیاری موارد دیگر دست اندرکار شکار توجه شما هستند. ۳🔹تفاوت برداشت‌های شما از پیام‌ها با برداشت‌های دیگران از همان پیام‌ها؛ تردیدی به خود راه ندهید، سن شما، میزان تحصیلات شما، جنسیت شما، تخصص شما، محل تولد شما، فرهنگ شما، جایگاه اجتماعی و خانوادگی شما و بسیاری از موارد دیگر بر برداشت‌های شما از رویدادهای اطراف شما و یا بر برداشت‌های شما از محتواهای رسانه‌های مورد مصرف شما تاثیرات بسیار مهمی دارند. مراقب علل این تفاوت‌ها در خبرها و گزارش‌های رسانه‌ها باشید و گمان هم نکنید برداشت شما از محتوای رسانه معرف برداشت‌های سایر مخاطبان هم هست. ۴🔹دیدگاه‌ها و ارزش‌های موجود در پیام‌ها و یا حذف شده از پیام‌ها؛ محتوایی که مصرف می‌کنید یا با چاشنی‌ها دیدگاه‌های ارزشی سرو می‌شود یا اینکه فاقد چاشنی است و هر دو نوع ارائه هم دلایل خاص خود را دارند. چقدر متوجه نقش و تفاوت‌های این چاشنی‌ها هستید؟ برجام را در نظر بگیرید، آمریکا از این پیمان خارج شد، اروپا هنوز حضور نیم‌بندی دارد. آمریکا در پی خروج از برجام، شدیدترین تحریم‌های تاریخ اقتصاد را علیه ایران وضع کرد. حالا همه‌گیری کرونا در جهان به وقوع پیوسته است. آیا پوشش خبری آمریکا و اروپا درباره کرونا در ایران شبیه یکدیگر است؟ در خبرهای کدامیک از این دو کانون خبری به نقش مخرب تحریم‌های اقتصادی در مبارزه ایران علیه کرونا هیچ اشاره‌ای نمی‌شود؟ ۵🔹و بالاخره به چه دلیل یا دلایلی این پیام‌ یا پیام‌ها برای شما ارسال می‌شوند؟ در جهان آکادمیک ارتباطی معاصر دو پاسخ مهم به این پرسش داده می‌شود: به دلایل متعدد اقتصادی و سیاسی. شاید این عبارت را بهتر به خاطر بسپارید: هر رسانه‌ای را بر روی نقشه سیاست و قدرت بگذارید تا بتوانید نقش آن را بهتر درک کنید. از خودتان بپرسید رد پاهای این رسانه را در کجای این نقشه ثروت و قدرت باید جست؟ پشت این رسانه کدام مراکز ثروت و قدرت ایستاده‌اند؟ چه کسانی حامی دیدگاه‌های این رسانه هستند؟ چه کسانی به آن پول و آگهی می‌دهند؟ صرف خواندن یک رسانه به معنی سواد رسانه‌ای نیست، شما الفبای زبان عربی را می‌شناسید؛ آیا شناختن این الفبا به این معناست که شما زبان عربی هم بلد هستید؟
💢 تغییر موقعیت مخاطبان 🔹 ديروز در اذهان ارتباطی‌ها موجودی و قابل صيد با (Broadcast) بود، اما مخاطب امروز، موجودی و سنگر گرفته در (Narrowcast) است، شكارچی است نه شكارشونده، فرق و را درك می‌كند و واژه‌ها كه هيچ، حتی كوچك‌ترين سمبل‌ها را هم می‌شناسد، از شكل نمی‌گيرد و به زبان، شكل می‌دهد. 🔹به همين خاطر است كه امروزه مخاطب؛ ديگر يك مفهوم مبتنی بر كميت نيست. به جاي هزار مخاطب فقط ده مخاطب از نوع امروزی داشته باش، آنها بقیه را در كسرهایی از ثانيه مطلع خواهند ساخت. 🔹شايد برای تبيين اين نوع تازه بايد دنبال واژه ديگری بود كه صرفا مفهوم طرف خطاب را نداشته باشد، واژه مخاطب يك واژه مربوط به ديروز است كه به عادت و به جبر بر زبان‌هايمان جاريست حال آنكه اكنون آشكارا پای یا به عبارتی تلاش برای به ميان آمده است و دوران "من منتشر می‌كنم تو می‌پذيری" سپری شده است. اگر تغيير مفاهيم را درك نكنيم، رشد نمی‌كنيم و اگر رشد نكنيم، ديگر زندگی نمی‌كنيم. asrehooshmandi