eitaa logo
سواد رسانه و روانشناسی
192 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
سواد رسانه یکی از نیازهای دنیای مدرن است. با سواد رسانه و شناخت اصول روانشناسی به قدرت تحلیل مسلح شوید. برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید. مدیر: @Vavgh01 #سواد_رسانه کانال حداقل "یک روز در هفته" به روز رسانی می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
سوگیری‌ شماره (۲۱) 💠خودخدمت‌ گرایی💠 (Self-serving bias) نوعی است که ذهن موفقیت رابه خود فرد وتوانایی‌اش نسبت می‌دهد و شکست را به عوامل بیرونی. ذهن تمایل دارد خود را از هر آنچه تهدید و آسیب می‌پندارد دور نگاه دارد. این تمایل اما گاهی چنان قوت می‌گیرد که هم خطا و توهم ایجاد می‌کند هم به خدمت ارج و قرب نهادن به خویش درمی‌آید. در این حالت افراد هیچ انتقادی را نمی‌پذیرند یا مدام اعتبار هر انتقادی را زیر سؤال می‌برند، همیشه از توانمندی‌ها و دستاوردهایشان سخن می‌گویند و چشمانشان را به روی خطاها و شکست‌هایشان می‌بندند. دانش‌آموزی را فرض کنید که هر بار نمره خوبی می‌گیرد، آن را به تلاش و استعدادش نسبت می‌دهد و برعکس اگر نمره‌اش خراب شود، همه کاسه کوزه‌ها را سر معلم و سؤالات بد امتحان می‌شکند. مربی فوتبالی که هر بار تیمش برنده می‌شود، تاکتیک‌های تیم و کار گروهی خوب را دلایل بُرد می‌پندارد اما اگر تیمش ببازد، زمین و داور و خشونت تیم حریف و خلاصه هر کسی جز خودش مقصر است. فردی که استعداد‌ و شایستگی‌اش را دلیل استخدامش می‌داند اما درباره جای قبلی که تقاضای شغلش را رد کرد باور دارد که مصاحبه‌کننده از او خوشش نیامده. هرسه شخصیت دربند خودخدمت‌گرایی‌ اند. خودخدمت‌گرایی گاهی اوقات برعکس می‌شود. تحقیقات حکایت از آن دارد افرادی که دچار افسردگی‌اند یا عزت نفس‌شان پایین است مبتلا به مدل برعکس خودخدمت‌گرایی می‌شوند. در این حالت انسان گمان می‌کند اتفاقات مثبت و موفقیت حاصل شانس و عوامل بیرونی است در حالی که مسئولیت هر شکست و اتفاق بد را فقط متوجه خودش می‌داند. افراد درباره این که چقدر وقایع زندگی و پی‌آمدهایشان تحت هدایت‌شان است متفاوت می‌اندیشند.هدایت خیلی چیزها در زندگی از دست ما خارج است. در روان‌شناسی شخصیت مفهومی هست تحت عنوان "کانون هدایت" که جولین راتِر (۱۹۱۶- ۲۰۱۴)، استاد برجسته و فقید روان‌شناسی دانشگاه ایالتی اهایو، برای نخستین بار در سال ۱۹۵۴ معرفی کرد. کانون هدایت عبارت است از این که تا چه اندازه خودمان را مسئول وقایع زندگی و نتایج‌شان می‌دانیم تا چه اندازه عوامل بیرونی و خارج از هدایتمان. کانون هدایت به دو گروه درونی و بیرونی تقسیم می‌شود. فردی که دارای کانون هدایت درونی است بیشتر خود را مسئول نتایج زندگی‌اش می‌داند. در عوض شخصی که کانون هدایتش بیرونی است بخت و اقبال و عوامل خارج از کنترل را دلیل پیشامد‌های زندگی‌اش می‌داند. طبیعتا افرادی که از کانون هدایت درونی بهره می‌برند بیشتر در دام خودخدمت‌گرایی می‌افتند. مطالعات جدیدتر نشان می‌دهند افراد در فرهنگ‌های فردگرا راحت‌تر گرفتار خودخدمت‌گرایی‌ می‌شوند تا فرهنگ‌های جمع‌گرا. در فرهنگ‌های جمع‌گرا شکست و موفقیت متاثر از ماهیت جمعی اجتماع است در نتیجه افراد رفتار فرد را در ارتباط با کل جامعه نگاه می‌کنند. در مقابل در فرهنگ‌های فردگرا تاکید بر شناسایی فرد به عنوان مسئول نهایی شکست یا پیروزی است. نکته مثبت فرهنگ‌های فردگرا در مقابل قدرشناسی بیشتر از افراد است. یکی دیگر از یافته‌های مهم تحقیقات علوم شناختی حاکی از آن است که جوان‌تر‌ها بیشتر مستعد خودخدمت‌گرایی‌اند. هر چه سن بالاتر می‌رود، تجربه شخص نیز بیشتر می‌شود.تجربه بیشتر یعنی یادآوری و درک نمونه‌های بیشتری از وقایع و اتفاقات.هر چقدر ذهن نمونه‌های بیشتری در اختیار داشته باشد، بهتر می‌تواند روند مسئولیت‌پذیری را تحلیل و هدایت کند. در نتیجه با بالا رفتن سن و تجربه، میل به خودخدمت‌گرایی کاهش می‌یابد. خودخدمت‌گرایی در هر شکلی می‌تواند فرصت‌های گرانبهای رشد و آموختن را از انسان بگیرد. وقتی نقاط ضعف‌مان را درست بشناسیم و به انتقاد گوش دهیم پیشرفت می‌کنیم. اما اگر گوشمان را به هر آنچه ما را نقد می‌کند بستیم و همه مشکلات را انداختیم گردن شرایط و دیگران، دیگر چیز جدیدی درباره خودمان کشف نمی‌کنیم.
هدایت شده از سواد سایبری
تصویری که با عنوان رونمایی از دروازه اسکن سلامت در کشور امارات منتشر شده، متعلق به یک مرکز خرید در شهر بانکوک در کشور تایلند است که بدلیل عدم توانایی در تشخیص بسیاری از بیماری هایی همچون کرونا مورد تایید سازمان جهانی بهداشت قرار نگرفته است
سوگیری‌های شماره (۲۲) 💠هم‌ پوشانی‌ گرایی💠 (Shared information bias) نوعی است که اعضای جمع تمایل دارند بیشتر درباره موضوعاتی که برای همه‌ آشناست گفتگو کنند و کمتر برای موضوعاتی وقت صرف کنند که برخی اعضا از آن آگاهی ندارند. به زبان ساده، هم‌پوشانی‌گرایی گرایش به صحبت درباره اطلاعات مشترک جمع است. هم‌پوشانی‌گرایی می‌تواند پیامد‌های زیانباری در تصمیم‌گیری‌های گروهی داشته باشد. وقتی اعضای جمع اطلاعاتی را که بقیه ندارند به اشتراک نمی‌گذارند، نمی‌توان انتظار داشت تصمیمات کاملاً آگاهانه اخذ شوند. مثال: شاهرخ و دوستانش تصمیم می‌گیرند پس از اتمام کار بروند سینما. موعدش که فرا می‌رسد قرار می‌شود جمع تصمیم بگیرد چه فیلمی تماشا کنند. همه خسته‌اند و هر چه تصمیم‌گیری به درازا بینجامد زمان نیز از دست می‌رود. یکی فیلمی را پیشنهاد می‌کند و بیشتر جمع موافقت خودشان را اعلام می‌کنند. شاهرخ قبلا آن فیلم را دیده‌ است و به نظرش فیلم بدردنخوری است. برخی‌ها در این مرحله نظرشان را آشکارا اعلام می‌کنند. شاهرخ ترجیح می‌دهد به خاطر جمع چیزی نگوید. دلیل این امر گیرافتادن در دام هم‌پوشانی‌گرایی است. در مثال بالا هیچ‌گاه جواب درست و قطعی برای اینکه چه فیلمی را تماشا کنیم وجود ندارد. بحثِ سلیقه‌ است. اما شاهرخ میتوانست نظرش را بیان کند. وقتی پای توافق جمع در میان باشد احتمال هم‌پوشانی‌گرایی بالاتر میرود. گارولد استاسر، استاد روان‌شناسی دانشگاه میامی در اوهایو، و ویلیام تایتِس، استاد روانشناسی دانشگاه فنی آرکانزاس، در پژوهشی مشترک در سال ۱۹۸۵ نشان دادند که افراد وقتی در یک گروه قرار می‌گیرند بیشتر تمایل دارند در گفتگو هم‌پوشانی‌ کنند با اینکه طبیعتاً گفتگو درباره اطلاعاتی که دیگران از آن بی‌خبرند روشنگرتر است. هم‌پوشانی‌گرایی زمانی که قرار است جمع درباره موضوعی قضاوت کند و به توافق نهایی برسد شدت می‌گیرد. یک دلیل می‌تواند محدودیت زمان باشد. فرد ترجیح می‌دهد ساز مخالف نزند تا قضیه سریع‌تر جمع شود. برعکس اگر تمرکز جمع رسیدن به بهترین تصمیم ممکن و محدویت زمانی کمتر باشد، هر کس راحت‌تر نظرش را بیان می‌کند. تصمیم‌گیری جمعی دشواری‌های خاص خود را دارد. دلیل عمده دیگری که باعث هم‌پوشانی‌گرایی می‌شود اضطراب ناشی از بیان نظر متفاوت در جمع است. بیشتر افراد از اینکه مخالف جمع شناخته شوند بیزارند. به علاوه حرف زدن در جمع عده‌ای را سراسیمه می‌کند. اعضای یک جمع به شهرت‌شان در میان دیگران اهمیت می‌دهند و دوست ندارند به آبروشان لطمه‌ای وارد شود. وانگهی آنها گمان می‌کنند با بیان نظر مخالف ممکن است پیوند‌های عاطفی‌شان با دیگران در خطر قرار بگیرد. در نتیجه اطلاعات‌شان را گزینشی با دیگر اعضای جمع در میان می‌گذارند. تحقیقات متعددی نشان می‌دهند که هر چه اعضای یک جمع اطلاعات بیشتری را با دیگران در میان بگذارند تصمیمات گروهی بهتر و موفق‌تری اخذ می‌شود. راهکارهای مهمی که به این امر کمک می‌کند عبارتند از: 🔹اختصاص زمان بیشتر به بحث وگفتگو درباره تصمیم جمعی 🔹 اجتناب از بحث‌های کلی 🔹اهمیت دادن به تنوع نظرات و گفتگو درباره موضوعات جدید برای اجتناب از تکرار با به کارگیری این راهکارها و با تمرین بردباری در برابر نظرات مخالف و منتقد می‌توان امیدوار بود فرد دیگر مجبور نباشد برای رسوا نشدن همیشه همرنگ جماعت باشد. گوناگونی رنگ‌ها به زیبایی گروه می‌افزاید.
سوگیری‌های شناختی شماره (۲۳) 💠دوام‌ نگری💠 (Survivorship bias) نوعی است که ذهن فقط نمونه‌های موفق یک پروسه را در نظر می‌گیرد و در نتیجه در داوری موقعیت ، خطا می‌کند. مثال یک: بهمن گمان می‌کند آموزش کامپیوتر تجارت خوب و پردرآمدی است. در نتیجه به این می‌اندیشد که یک مؤسسة آموزش کامپیوتر افتتاح کند. مشکل بهمن اینجاست که فقط نمونه‌های موفق را دور و برش دیده است. او هرگز از افراد زیادی که تجارتشان شکست خورده چیزی نشنیده است. مثال دو: حامد بیست سال است که ماشینش را سوار می‌شود. او معتقد است خودروهای قدیمی خیلی بهتر از ماشین‌های جدید هستند. دلیلش هم ماشین خود او است که مثل ساعت کار می‌کند. در اینجا حامد در اثر دوام‌نگری فقط نمونه موفق خودش را معیار قرار می‌دهد و مدل‌های مشابه خودرویش را حساب نمی‌کند که از رده خارج شده‌اند. به علاوه تعمیر و نگهداری منظم خودش را دست کم می‌گیرد. مطالعه و بررسی تجارب دیگران میتواند کمک زیادی به افراد تازه کار بدهد ، اما این بررسی باید جامع بوده و تمام جوانب ، از جمله هزینه هایی که آن شخص پرداخته ، شرایطی که در آن اقدام کرده و شکسته ها و خسارتها ، را در نظربگیرد. دوام‌نگری یکی از آفات تحلیل‌های کلان مالی است. زیرا گاهی اوقات به باورهای بسیار خوش‌بینانه‌ای می‌انجامد. به عنوان نمونه گاهی اوقات در تحلیل عملکرد مالی موفق اقتصاد یک شهر در طول ده سال، دوام‌نگری باعث می‌شود تحلیل‌گر ، تمام شرکت‌هایی را که دیگر نیستند از محاسبات حذف کند. از دیگر پیامدهای دوام‌نگری باور غلطی است مبنی بر اینکه موفقیت یک شخص یا گروه حتماً وابسته به ویژگی‌های خاصی بوده که آن فرد یا گروه داشته و نقش بخت و اقبال در آن صفر در نظر گرفته می‌شود، در حالیکه شانس در هر موفقیتی نقشی - ولو کم - دارد. دوام‌‌نگری در پیش‌بینی‌های پزشکی نیز می‌تواند نتایج گرانبهایی در پی داشته باشد. وقتی بیماری مهلکی تشخیص داده می‌شود نوبت به پیش‌بینی می‌رسد. در اینجا بیمار لازم است بداند حدوداً چقدر فرصت زندگی دارد. خیلی اوقات در اینگونه پیش‌بینی‌ها بیمارانی که بلافاصله پس از تشخیص درگذشته‌اند به حساب نمی‌آیند. در نتیجه ممکن است پیش‌بینی دقیق نباشد. دوام‌نگری خود را در بخش "خدمات مشتریان" نیز نشان می‌دهد. مطالعات حکایت از آن دارد که بسیاری از مشتریان در صورت نارضایتی سخنی نمی‌گویند. مدیران هم علاقه دارند به کسانی بیشتر توجه کنند که صدای نارضایتی‌شان بلند است. در نتیجه کمر همت به کسب رضایت آنان می‌بندند. این در حالیست که گروه نخست ممکن است دیگر شانسی به آن شرکت ندهند و از خرید بیشتر از آن سازمان صرف نظر کنند. دوام‌نگری اینجا باعث می‌شود فقط به آنانی توجه شود که موفق می‌شوند صدایشان را بلند کنند و دیگران اصلاً به حساب نیایند و در نتیجه سازمان ضرر کند.
⭕️جنگ توییتری چین و آمریکا 💢توییتی از آقای لیجان منتشر شد مبنی بر انتشار ویروس از سمت آمریکایی ها و عنوان ایشان سخنگوی وزارت خارجه چین معرفی شد اما معاون سخنگوی وزارت خارجه چین است نه سخنگو. او ۲۴ فوریه یعنی حدود ۲۰ روز قبل معاون سخنگو شده. قبل از این پست کارمند سفارت چین در پاکستان بوده است. 🔻بحثی را هم که مطرح کرده در جدال توئیتری با آمریکایی ها است که چین را متهم می‌کنند به ساخت ویروس و اشاعه عمدی آن. لینک توییت 🔺پس سخنان ایشان خانم هوآ(سخنگو وزارت خارجه چین) نیز سخنان دکتر رابرت ردفیلد، مدیر مرکز مقابله با بیماری‌های آمریکا، در کنگره را بازنشر کرده. 👤دکتر ردفیلد می‌گوید که بعضی کسانی که قبلاً فوت کردند و مرگشان آنفلونزا تشخیص داده شد درواقع کروناویروس داشتند. این بدان معناست که کروناویروس منشاء چینی ندارد و قبلش در آمریکا بوده و احتمالاً با تیم ورزشکاران ارتش آمریکا وارد ووهان شده. لینک توییت 💢بدیهی است اگر دولت چین مستنداتی داشت که شیوع کروناویروس کار آمریکاست خیلی جدی و از طریق مقامات بالا و حتی در اجلاس شورای امنیت سازمان ملل مطرح می‌کرد نه اینکه یک کارمند وزارت خارجه در توئیتر مطرح کند. البته او هم مبهم حرف زده و حرف اصلی درباره منشاء ویروس است که از چین است یا تیم ورزشی ارتش آمریکا در مسابقات اکتبر ووهان با خودشان از آمریکا آورده‌اند و سوقات آمریکاست. 🔺صرفا این اظهارنظرها نوعی جنگ روانی است برای اقناع افکار عمومی و تحت فشار قرار دادن دولت آمریکا بعنوان کشورمهاجم در جنگ بیولوژیکی است
⭕️جنگ توییتری چین و آمریکا 💢توییتی از آقای لیجان منتشر شد مبنی بر انتشار ویروس از سمت آمریکایی ها و عنوان ایشان سخنگوی وزارت خارجه چین معرفی شد اما معاون سخنگوی وزارت خارجه چین است نه سخنگو. او ۲۴ فوریه یعنی حدود ۲۰ روز قبل معاون سخنگو شده. قبل از این پست کارمند سفارت چین در پاکستان بوده است. 🔻بحثی را هم که مطرح کرده در جدال توئیتری با آمریکایی ها است که چین را متهم می‌کنند به ساخت ویروس و اشاعه عمدی آن. لینک توییت 🔺پس سخنان ایشان خانم هوآ(سخنگو وزارت خارجه چین) نیز سخنان دکتر رابرت ردفیلد، مدیر مرکز مقابله با بیماری‌های آمریکا، در کنگره را بازنشر کرده. 👤دکتر ردفیلد می‌گوید که بعضی کسانی که قبلاً فوت کردند و مرگشان آنفلونزا تشخیص داده شد درواقع کروناویروس داشتند. این بدان معناست که کروناویروس منشاء چینی ندارد و قبلش در آمریکا بوده و احتمالاً با تیم ورزشکاران ارتش آمریکا وارد ووهان شده. لینک توییت 💢بدیهی است اگر دولت چین مستنداتی داشت که شیوع کروناویروس کار آمریکاست خیلی جدی و از طریق مقامات بالا و حتی در اجلاس شورای امنیت سازمان ملل مطرح می‌کرد نه اینکه یک کارمند وزارت خارجه در توئیتر مطرح کند. البته او هم مبهم حرف زده و حرف اصلی درباره منشاء ویروس است که از چین است یا تیم ورزشی ارتش آمریکا در مسابقات اکتبر ووهان با خودشان از آمریکا آورده‌اند و سوقات آمریکاست. 🔺صرفا این اظهارنظرها نوعی جنگ روانی است برای اقناع افکار عمومی و تحت فشار قرار دادن دولت آمریکا بعنوان کشورمهاجم در جنگ بیولوژیکی است
هدایت شده از عصر هوشمندی
وقتی از سه گانه مردم، رسانه‌ و‌مسوولان برای فراگیری سوادرسانه حرف می‌زنیم یعنی اینکه آقای مسوول فرامتن بدان، دوست رسانه‌ای دردامن شایعه نیوفت و مردم قبل از بازنشر پیام، از صحت محتوا مطمئن شوید. غفلت از سوادرسانه‌ای یعنی اینکه موج بیا ما را با خود ببر چون نخواستیم شنا یاد بگیریم. ✍ عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانه‌ای ایران @asrehooshmandi
+ موج سواری رسانه ها = بحران رسانه ای مدرس علوم ارتباطات و سواد رسانه ای - آنچه مسلم است مسئولان جامعه و مدیران بحران با کمک و اطلاع رسانی صحیح و صادقانه می توانند ارمغان بخش آرامش در جامعه باشند و با عملکرد صحیح در رسانه های اجتماعی به صورت هوشمندانه ای در جلب ، ارتباط مؤثر با مردم، کنترل نارضایتی ها، هدایت و جهت دهی افکار عمومی، انجام وظیفه کنند. نباید فراموش کرد که یکی از بزرگترین مشکلات در زمان بحران، هدایت و رهبری مردم بحران زده است که به دلیل آسیب ها و خسارت های وارده تا حد زیادی، قدرت تصمیم گیری صحیح از آن ها سلب می شود در ادامه با همراه باشید: http://www.shara.ir/view/42000/
کرونا؛ بمباران رسانه ای - http://mliteracy.ir/?p=1918
آخرین خبر | تولید محتوا به عنوان یک مهارت در روزهای کرونایی http://akharinkhabar.ir/social/6154707