eitaa logo
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
2.5هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
28 فایل
(فی بلادالسوریه)معتبرترین کانال خبری از سوریه #مدافعان_حرم با مدیریت رزمندگان سـوریه🇸🇾 ادمین تبلیغات و تبادل: @zeynabiye_dameshgh کانال تلگرام: https://t.me/resanedameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نظر شهید حاج قاسم سلیمانی درباره حماسه آفرینی شهدا در خان طومان 🔵اگر حماسه‌آفرینی رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا در خان‌طومان نبود ما متحمل خسارت‌های بسیاری زیادی می‌شدیم. @resanedameshgh
گفتم که پریشان نکنم اذهان را روی جگرم گذاشتم دندان را ماندم به خدا چگونه خون گریه کنم! مرثیه ی کربلای خان طومان را.. در خان طومان چه گذشت⁉️ دمشق @resanedameshgh
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
گفتم که پریشان نکنم اذهان را روی جگرم گذاشتم دندان را ماندم به خدا چگونه خون گریه کنم! مرثیه ی
میدونی چقدر سخته از فاصله ی سیصد متری بچه ها رو تیکه تیکه‌روی تل(تپه) ببینی و نتونی هیچکاری بکنی؟! میدونی چه حالیه نه پای پیش داری نه پای پس ؟! میدونی چه حسیه صدای یا زهراهاشونو بشنوی نتونی لبیک بگی؟! میدونی چه دردیه وقتی هر روز با دوربین صورتهای معصوم و پیکرهای پاکشونو ببینی و حسرت بخوری ؟!؟!؟! اره برای همینه اون عملیات رو هیچوقت یادمون نمیره هیچوقت ‌‌‌...😔 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
میدونی چقدر سخته از فاصله ی سیصد متری بچه ها رو تیکه تیکه‌روی تل(تپه) ببینی و نتونی هیچکاری بکنی؟! م
خان طومان شد کربلای دوم و ما باز هم از کربلا و داستان شهامت و شجاعتش جاموندیم ... خودمون جا موندیم ولی دلهامون رو بدتر جا گذاشتیم ... کنار رفقایی که اسمونی بودند و اسمونی شدند و حتی دیدن و لمس کردن و بوییدن پیکرهاشون برامون شد رویای پریدنی و دست نیافتنی ... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
خان طومان شد کربلای دوم و ما باز هم از کربلا و داستان شهامت و شجاعتش جاموندیم ... خودمون جا موندیم
چیه تو هم دلت هوایی شد؟! هوای خان طومان؟! بیشتر برات بگم از اون سرزمین خون؟! از زمینی که خیلی از پیکر بچه ها رو پس نداد؟! 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
چیه تو هم دلت هوایی شد؟! هوای خان طومان؟! بیشتر برات بگم از اون سرزمین خون؟! از زمینی که خیلی از پیک
خان طومان خالدیه الحمره خلصه مناطقی بودند که خیلی سخت و با خون خیلی از شهدا رنگین شدند تا ازاد شدند و با خون تک تک بچه ها رنگین تر شدند تا دشمن تونست ازمون به مصیبت پس بگیره !!!! مگه اصن میشد از اون منطقه به راحتی گذشت؟! 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
خان طومان خالدیه الحمره خلصه مناطقی بودند که خیلی سخت و با خون خیلی از شهدا رنگین شدند تا ازاد شد
اون شب بچه ها خان طومان رو هم رد کردند ... به ابوشلیم هم رسیدند و ولی باز ... ولش کن فقط بگم مجبور شدند برگردند و خط پدافندی توی خان طومان زدیم ... منطقه ای که نعل اسبی توی دل دشمن بودیم ... یعنی از سه طرف تو محاصره ی دشمن 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
اون شب بچه ها خان طومان رو هم رد کردند ... به ابوشلیم هم رسیدند و ولی باز ... ولش کن فقط بگم مجبور
اصن منطقه ی خیلی استراتژیکی ای نبود ولی حساس بود هم برای ما هم دشمن برای اونها بیشتر بود چون شکم باز کرده بودیم تو خط پدافندی اونها و یجوری نوک پیکانمون تو حلقشون بود ... خیلی قسم خورده بودند که اونجا رو پس میگیرن ٬ برای همین هر ازگاهی تک و پاتک های سنگینی داشتند ... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
اصن منطقه ی خیلی استراتژیکی ای نبود ولی حساس بود هم برای ما هم دشمن برای اونها بیشتر بود چون شکم با
ما بدترین تک هاشون رو دفع کردیم مثلا چهاردهم بهمن ماه از ساعت سه ی بعدازظهر تا فردا صبحش ساعت شیش هزار و خورده ای نیروهاشون روی سر حدودا چهارصد نفر ما ولی به قول جواد محمدی سر میدیم سنگر نمیدیم و جواد سر داد و سنگر موند... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
ما بدترین تک هاشون رو دفع کردیم مثلا چهاردهم بهمن ماه از ساعت سه ی بعدازظهر تا فردا صبحش ساعت شیش
مثل بچه های فاتحین مرتضی کریمی و رفقاش و پیکر هاشونو هم دادند مثل بچه های لشگر کربلا همه وجودشونو گذاشتن محمد بلباسی و بقیه بچه هاش ... مثل محمد اسدی و احمد مکیان و محمد امین کریمیان که‌حتی بعد از سقوط خانطومان تو الحمره و خلصه وایسادن و نتونستن ببینن سقوط رو و برگردن و موندندنی شدن برای ابد... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
مثل بچه های فاتحین مرتضی کریمی و رفقاش و پیکر هاشونو هم دادند مثل بچه های لشگر کربلا همه وجودشونو
یاد سیلوهای فلزی کارخونه سیمانی شهربازی خونه زرد تل یک و تل دو کانال اب جنگل زیتون وووووو تک تک موقعیتهایی که بچه ها با جان و دل کار کردند و جنگیدند اتیش به دلمون میزنه که قطره قطره خون پاکشون زیر چکمه های اون حرومی‌ها موند... ولی نمیمونه و بالاخره پس گرفته میشه 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
یاد سیلوهای فلزی کارخونه سیمانی شهربازی خونه زرد تل یک و تل دو کانال اب جنگل زیتون وووووو تک
و امان از اون روزی که زنده باشیم و کاروان راهیان نورمون رو اونجا ببینیم و خودمون به کاروان رفقای شهید نرسیده باشیم!!😔 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
و امان از اون روزی که زنده باشیم و کاروان راهیان نورمون رو اونجا ببینیم و خودمون به کاروان رفقای شهی
اصلا اون منطقه زهرایی بود ... یادمون نمیره وقتی پیکر پاک بچه های مدافع رو از زیر خاک بیرون کشیدیم ... و الان باز باید پس بگیریم و شخم بزنیم تا شاید بقیه ی بچه هارو بیرون بکشیم ... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
اصلا اون منطقه زهرایی بود ... یادمون نمیره وقتی پیکر پاک بچه های مدافع رو از زیر خاک بیرون کشیدیم ..
خداییش یکی از شیرین ترین خاطراتمون همون پیکرهای تفحص منطقه ی خانطومانه قبلا براتون‌گفتم داستانش رو بازم بگم؟! حالش رو داری بشنوی؟ 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
خداییش یکی از شیرین ترین خاطراتمون همون پیکرهای تفحص منطقه ی خانطومانه قبلا براتون‌گفتم داستانش رو
خان طومان چند باری بین ما و اونها رد و بدل شد ... بذار اینجوری از اول برات بگم: منطقه خیلی بد انتن بود انتهای خیابون دفتر فرماندهی و ساختمون مخابرات یک ساختمونی بود بلند بود که برای تماس‌و اینترنت باید میرفتیم بالای پشت بومش ... غیر از اونجا جای دیگه ای انتن نداشت ... یک روز دو تا از بچه ها اونورتر ساختمون قدم میزدند و‌انتن میاد و شروع میکن به پیام دادن که اتفاقی یک پوتین میبینن و وقتی میکشنش بیرون یک استخوان بهش اویزون بوده... اگر اشتباه نکنم سید محمد حسینی بود که شهید هم شد کسی که اونجا رو پیدا کرد 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
خان طومان چند باری بین ما و اونها رد و بدل شد ... بذار اینجوری از اول برات بگم: منطقه خیلی بد انتن ب
پشت بیسیم شنیدیم که اره این اتفاق افتاده و هر کسی یکجوری خودش رو‌رسوند اونجا و پیکر سیزده تا لاله تو یک گور دست جمعی پیدا شد ...(البته اگر اشتباه نکنم‌و حافظه یاری کنه) 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
بچه های فاطمیون و حزب الله #تلگرام_رسانه_دمشق 👇👇👇👇👇
همه دست بسته بودند و زنجیر پلاک ها به گردنشون بود ولی خود پلاکها نه... بعضیهاشون‌جمجمه هاشون سوراخ و تیر خلاصشون مشخص بود 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
همه دست بسته بودند و زنجیر پلاک ها به گردنشون بود ولی خود پلاکها نه... بعضیهاشون‌جمجمه هاشون سوراخ و
اخه مگه میشه تو چهار پنج ماه اینجوری بپوسه پیکرهاااا اخرین عملیات چهار پنج ماه قبل بیشتر نبود که ... ولی این حرومی ها عادتشونه رو پیکر بچه ها اسید میریختن تا زودتر از بین بره ... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
اخه مگه میشه تو چهار پنج ماه اینجوری بپوسه پیکرهاااا اخرین عملیات چهار پنج ماه قبل بیشتر نبود که ...
بدون نام‌و نشون ... ولی نه من بی نام و نشونم اونها عجب نامی داشتن در گمنامی ... بی پلاک بودن و فرستادیمشون برای تشخیص دی ان ای ولی میدونی چی بود که اشک همه ی ما رو در اورد اونجا؟؟؟؟ 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
بدون نام‌و نشون ... ولی نه من بی نام و نشونم اونها عجب نامی داشتن در گمنامی ... بی پلاک بودن و فرست
این بود که همه ی لباسها و پوستها و موها از بین رفته بود اما یک شال سبز کمر یکی از شهدا بود که بعدا مشخص شد سید موسوی بود و اون شال انگار از تو‌ویترین در اورده بودی گذاشته بودی کنارش و فقط یخورده خاکی شده بود .... 👇👇👇👇👇
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
این بود که همه ی لباسها و پوستها و موها از بین رفته بود اما یک شال سبز کمر یکی از شهدا بود که بعدا م
حرم شده فکر ٬ هر روزم به داغ هجر تو ٬ میسوزم جوار نوکریمو تو باطل نکن حالا که دستمو گرفتی ول نکن حرم ندیده ما رو زیر گل نکن یا زینب س یا زینب س بی بی جان اگر بمیرم خیلی بدبختم ... نذار شرمنده ی خدا و شما بشم از خودم خجالت میکشم میدونم گناهانم رو سیاهم کرده اما به حرمت رفاقت با شهدا خودت دستم رو بگیر ادم‌شم شاید شهید شم ... 👇👇👇👇👇