eitaa logo
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
2.8هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
6.8هزار ویدیو
40 فایل
(فی بلادالسوریه)معتبرترین کانال خبری از سوریه #مدافعان_حرم با مدیریت رزمندگان سـوریه🇸🇾 ادمین تبلیغات و تبادل: @zeynabiye_dameshgh کانال تلگرام: https://t.me/resanedameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
. انا لله و انا الیه راجعون ▪️ روح همسر والامقام سردار پرآوازه آذربایجان شهید علی تجلایی جاودانه ش
راوی: همسر فاتح سوسنگرد قبل از شروع مراسم علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: شنیدم که عروس هرچه از بخواهد، اجابتش حتمی است. گفتم: چه آرزویی داری؟ در حالی ‌که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود، گفت: اگر علاقه‌ای به من دارید و به خوشبختی من می ‌اندیشید، لطف کنید از خدا برایم بخواهید... از این جمله تنم لرزید... چنین آرزویی برای یک در استثنایی‌ ترین روز زندگی‌ اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم؛ اما علی آقا قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم، ناچار قبول کردم... هنگام جاری شدن هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از نگاهم را به علی دوختم؛ آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود. مراسم ما در حضور شهید آیت ‌الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد... نمی‌دانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ‌الله مدنی همگی به فیض نائل شدند... راوی: خانم نسیبه عبدالعلی زاده 🌷 @resanedameshgh
🔴 بالاخره سقوط را مهار می کند.ولی، جوابی نمیشنود . نگاه نشسته اش روی خشک میشود و سیل بر چشمانش جاری میشود ... 🔵چقدر درد اور است رفیق چندین و چند ساله ات مقابل چشمان به نشسته ات تو را برای همیشه ترک کند 🔵تیمسار , بزرگ مردی که در مکتب پرورش یافت . 🔵مجاهدی که و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت. 🔵مرد وارسته ای که اقیانوس وجودش و از خودگذشتگی و کرامت بود، که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با ی خویش. 🔵از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی تعالی گام برندارد و سربازیش برای رفیق ازلی‌اش به‌نحو احسنت انجام دهد . به راستی او ، اما همه بود. 🕊به مناسبت شهادت 📅تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶ 🥀مزار شهید :گلزار شهدا @resanedameshgh
🍃هراسان از تمام آدم ها پناه به آغوش خیابان ها میبرم. آدم ها از جایی به جایی دیگر به دنبال خواسته هایشان هستند پول، شهرت، فرزند، ازدواج ... . 🍃اما من همچون ماهی یخ زده بیرون افتاده از تنگ، سرد نگاهشان میکنم. لحظه ای میگویم کاش دغدغه ام مانند آن ها بود ولی ناگهان به خود نهیب میزنم، ارام بگیر، این روزی به پایان میرسد. این بار قلبم بلند تر از عقلم فریاد تنهایی سر میدهد و فریاد میکشد: کِی ؟! کی قرار است تمام این نبودن ها به پایان برسد و مرهمی باشد برای دل های خسته؟! تا کی تنهایی و فراموشی...؟!😔 . 🍃بوی اسپند سرم را بالا می‌آورد... کودکی دستش را به سمتم روانه کرده تا پول های چرکین من، زندگی اش را زیبا کند و آه و افسوس بر من که چیزی همراه خود نداشتم. خجل سر به زیر انداختم و توان رد کردنش را نداشتم و اینبار هم قلبم با صدای بیشتری فریاد بی کسی سر داد. مگر اقای زمینیان نیستی؟! مگر پدرمان نیستی؟! . 🍃شما بگو مولای ما، فرزندانتان شب ها نگاه خسته را به ماه دوخته و روزها تابش خورشید رد را بر صورت بی فروغشان پاک کرده است. پدر همه ی روزها و لحظه های ما! دلمان میگیرد از این همه نبودن. از این فاصله و از این تاریخ نامعلوم که کاممان را تلخ کرده است...!🥺 . 🍃کاش میان نوای *بابی انت و امی* زیارت عاشورایمان، میان یا سادتی و موالی گفتن هایمان یا میان آن سوز سحر که نواهای هایمان روانه ی خانه ی حق میشود نگاه خدا بدرقه ی عاشقانه هایمان باشد. کاش میان تمام صلوات هایمان، خدا "وعجل فرجهم: هایش را گلچین کند و پایان دهد این زندگی را😭 . 🍃هنگامی که خدا فرمود: تنها تورا آرزو کردم. تنها آن لحظه ای را که دعایتان زندگیمان را سامان بخشد. همان لحظه ای که با ردای سبز جهانی را نور می‌بخشید و فرزندانتان را. . 🍃پدر شما بگویید، این روزها دور نیست؛ مگر نه؟ این ها نزدیک است؟! عطر دوریتان چنگ بر قلب هایمان انداخته و به نفس نفس انداخته است این کلبه ی دلتنگی را... یابن الحسن، پدرم ... العجل مولایم ... العجل اقایم😓 . ✍نویسنده : . @resanedameshgh