eitaa logo
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
2.7هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
46 فایل
(فی بلادالسوریه)معتبرترین کانال خبری از سوریه #مدافعان_حرم با مدیریت رزمندگان سـوریه🇸🇾 ادمین تبلیغات و تبادل: @zeynabiye_dameshgh کانال تلگرام: https://t.me/resanedameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
🌷شهید ماه رمضان مدافع حرم #مهدی_اسحاقیان 🍃ولادت: ۵۸/۱/۲ 🍂شهادت: ۹۵/۳/۲۰ 🕊محل شهادت:سوریه، #حومه_ح
💠گفتم آقامهدی دیگه باید ماشین شاسی بلند بخری! روحیات مهدی رو خوب میشناختم خبر داشتم که مهدی اهل این چیزها نیست اما جوابش دگرگونم کرد. لبخندی زد و در حالیکه به عکس شهدا که در بالای بلوار نصب شده بود اشاره می کرد گفت: «من از این شاسی بلندا میخوام» زندگی مهدی غرق در بود. ⚜مهدی در هیچ حال از غافل نمی شد و در ادای این واجب الهی به هیچ وجه با کسی تعارف نداشت. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه مدتی با تاکسی مسافرکشی می کرد. یک روز مسافری که خانمی چادری بود سوار ماشین می شود و آن خانم در بین راه چادرش را از سر بر می دارد و داخل کیفش می گذارد. مهدی بدون تردید و معطلی ترمز می زند و خطاب به آن خانم می گوید: لطفا پیاده شوید. 💠 به نام مدافعان حرم بین وسایل مهدی توجهم را جلب کرد. تقویمی که روزهای حضورش در سوریه را نشان میداد و مهدی تا روز شهادتش را در آن تقویم ثبت کرده بود. در صفحه نخست تقویم نوشته بود : ✨تا خدا نخواهد هیچ کار نشود. تا کار انسان هیچ گاه با گناه پیش نرود. خدایا من خیلی عاجزم✨ ⚜آقا مهدی هر موقع تو جاده کسی رو می دید که کنار خیابون ایستاده و بنزین تموم کرده، حتما خودش رو ملزم می دونست توقف کنه؛ حتی اگه رد می شد، دنده عقب می گرفت و از باک ماشین بنزین می کشید و به طرف می داد. دوستان آقا مهدی چند بار بهشون گفته بودند این کار خطرناکه و اگه بنزین روی موتور ماشین بریزه ممکنه ماشین آتیش بگیره ؛ اما ایشون همیشه می گفت: اگه کار برای باشه . اگه اون طرف اصرار هم می کرد پولش رو هیچ وقت نمی گرفت و بهش می گفت صلوات بفرست. 😔
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
🌷شهید مدافع حرم، #سید_مهدی_حسینی🌷 🌺ولادت: ۱۳۵۹ 🍂شهادت: ۹۵/۷/۱۳ 🌷نحوه شهادت: بر اثر انفجار یک ک
✨ راوی: برادر بزرگوار شهید 🌹🍃 آقا مهدی ما گل بود. و عباس خانواده ما بود. همسرش برایم تعریف می‌کرد. با همدیگر سوریه بودند همسرش را برده بود به محل کارش بعد به خاطر گرمی هوا برای همسرش پنکه روشن کرده بود. خانمش گفته بود: «مهدی چرا کولر را روشن نمی‌کنی؟» گفته بود: «آخر نیروهای من کولر ندارند. فقط این اتاق کولر دارد اگر جلسه باشد و همه بچه‌ها باشند من کولر این اتاق را روشن می‌کنم وگرنه مثل بقیه بچه‌ها فقط از پنکه استفاده می‌کنم.» رابطه او با همه اطرافیان و دوستانش یک رابطه بود. من گریه نمی‌کنم و اگر هم اشکی می‌ریزم به این خاطر است که حسودیم می‌شود و حسرت می‌خورم😔 🌹🍃 مهدی خیلی خوب بود. در سال 88 هم شکن بود. اولین نفری که به دل دشمن زد مهدی بود. او خط شکن محلمان بود. در سوریه هم خط شکن بود. مهدی در سوریه دستش مجروح شد، به او گفتم: «هر کس وضعیت تو را داشته باشد می‌تواند دیگر به این سفر سوریه نرود. باید منتظر باشی کتفت خوب شود. برای چه دوباره می‌روی؟» می‌گفت : «حامد من کار نیمه تمام خیلی دارم.» من پرسیدم: «کارهای نیمه تمامت چیست؟» گفت: «آنقدر باید بروم تا آن چیزی که می‌خواهم را بگیرم.» متاسفانه من متوجه نشدم چه می‌گوید. منظورش بود که بالاخره آن را گرفت و روسفید شد😭 🌹🍃 اطرافیان شهید حسینی به علت اطلاع چندانی از نحوه رشادت‌های این شهید مدافع حرم نداشتند برادرش از صفاتی می‌گوید که همرزمانش به او در سوریه نسبت می‌دادند. او می‌گوید: آقا مهدی خیلی بود و چیز زیادی از سوریه برایمان نمی‌گفت. به او می‌گفتم: «مهدی تو این همه می‌روی و می‌آیی، آنجا چه می‌کنی؟ مسئولیتی داری؟» می‌گفت: «نه من فقط یک راننده هستم.» رفقا که رفتند سوریه و برگشتند به من می‌گفتند: «برادرت آنجا چه کارهایی که نمی‌کند.» می‌گفتند : آنجا به او می‌گفتند یا یعنی شهردار حما. چون آنجا را مثل کف دستش بلد بود و به کارش وارد بود. 🌹🍃 آقا مهدی وصیت کردند : «دوست دارم کنار خاکم کنید.» وقتی سرش خلوت بود همه شب جمعه‌ها قطعه 26 بود. آنجا با شهدا عشق بازی می‌کرد. 🌹🍃 آقا مهدی عاشق (سلام الله علیها) بود و عاقبت مثل حضرت مادر از ناحیه پهلو و صورت آسمانی شد😭 😭 😔
🍃ثواب قرائت ماه مبارک هدیه به جمیع شهدا الخصوص 🌼بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین. 🌺خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و شب زنده داری و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار و ذکرت را همواره روزی ام کن، به توفیقت ای راهنمای گمراهان. 😔