‍ #سرویس_اجتماعی #پایگاه_رسانه_رضوی #صنایع_دستی_وگردشگری_گناباد #کبری_اکبری_مقدم_باغ‌آسیایی 💢نامش حاجیه کبری اکبری مقدم ،باغ آسیایی همسرمرحوم حاج رمضان علی صفری قوژدی ،نسبت فامیلیشان دختردایی و پسرعمه 🔸حاجیه خانم‌میگوید ده سال سنم‌بود،که ماجرای خواستگاری پسرعمه رامطرح کردند‌وخانواده پذیرفتند ،عقدانجام‌نمیشدبه دلیل کمی سن وپسرعمه ام سربازبود. 🔸ازبابت ازدواجم نگران نبودم وهمسرم رابینهایت دوست داشتم‌ چون مردخوبی بود. 🔸کشاورزی ودامداری حرفه شوهرم بود،تمام میوه هاوسیفی جات رابه عمل می آورد،وزندگی خوب وخوشی داشتیم. 🔸گاری حاج‌رمضان علی معروف بود،هرروزبه الاغ میبست وبارروستاراهرجایی مردم سفارش میدادند میبرد. 🔻چهارفرزندازمابعدازبدنیاآمدن به دلیل اینکه درزمان‌قدیم تجهیزات پزشکی ودارویی مناسبی نبود فوت کردند. 🔸ولی چهارگل ازثمره‌زندگیمان ماندند،دودخترودوپسرکه #محمد_صفری شیره‌ پزمعروف قوژدفرزندم هستند. 🔸صنایع دستی وگردشگری راهمزمان باخانه داری وکمک‌به کارهای شوهرم‌ برای تفریح وفروش وهدیه به اقوام ودوستان درست میکردم‌. 🔸قرآن‌شیرازه کردن‌راخیلی خوب وباعلاقه فراوان‌انجام‌میدام وهرکس قرآنی داشت درنوبت میگذاشت ،یک روز چندین قرآن ازباغ آسیا وقوژد وبقیه جاهاداشتم‌وخسته نمازظهرم راکه خواندم ،درجای نمازازشدت خستگی خوابم برد. 🔸درحالت خواب وبیداری دوخانم آمدندبرای شیرازه قرآن‌که‌گفتم‌وقت نخواهم‌کرد ،اصرارکردندچندبار‌سوزن نخ کردم و یک قاشق سرش (گیاهی برای چسپ وشیرازه قرآن ) رادرظرف مخصوص باآب مخلوط کرده وشروع به شیرارزه‌کردم‌،وزودترازهمیشه قرآن درست شد. 🔸هردولبخندمیزدند،وهنگام پول دادن سوال کردم شماکی هستید؟؟ 🔸بالبخندگفتن زینب ورقیه،ازخواب بیدارشدم وماندم که چه کردم وچه گفتم ودرجای نمازم تاجایی که توانستم باصدای بلندگریه کردم،روزبعد کاروان آقای مؤمنی باغ آسیا اعلام کردکاروان کربلا پنج نفرتعداشان‌ کسراست ،ودرکمال ناباوری مسافرکربلاشدم. 🔸نذرکردم سرش ووسایلم رابرداشته ودرکربلا هرتعدادقرآن بتوانم‌شیرازه کنم‌وپنج قرآن شیرازه کردم. 🔸چهاربارکربلا‌رفتم وهربارباخودم‌وسایل شیرازه قرآن‌رابردم وجانمازهایی که درست میکردم برای حرم‌مطهرحضرت زینب (ع)،وامام حسین (ع) به عنوان هدیه میبردم وعلاقه مندی وارادتم به ائمه واهل بیت هرباربیشترمیشد. 🔸دوبارحاج رمضان علی مرابه مکه برد شوهرم آنقدرمردخوبی بودکه هنوزهم واردخانه میشوم به عکسش سلام میکنم‌،وقتی بارباگاری میبرد،پولی که بابت دستمزد میگرفت رابه من میدادومن طبق معمول زیرفرش میگذاشتم . 🔸زندگیمان ساده ودلهایمان یکی بودوتحمل رنج روزگار،با همراه شدن مهروعشق و درکنارهم بودن آسان بود. 🔸ازصنایع دستی سپنجی(تهیه شده ازسپنج ) ،سبدبافی(تهیه شده ازساقه گندم) ،گلیم بافی ،قالی بافی ،بادبزن و....راخوب بلدم واکثرکارهایش خلاقیت خودم است وازکسی آموزش ندیده ام . 🔸نصیحت به زنان امروزکه تامیتوانندهنریادبگیرند ووقت بیکاریشان‌رابیهوده تلف نکنند وقدرشوهروفرزندانشان‌رابدانند،چون زنان‌قدیم درکنارعشق به خانواده هرهنری داشتندواکثرکارهای زندگی بردوش زنان‌ بودوتنبلی معنایی نداشت . 🔸‌باوجودکهولت سن وپادردوکمردرد،هنوزهم هنرهای قدیمی راکنارنگذاشته ام تاوبال گردن فرزندانم‌ نباشم وبتوانم‌ کوچک هزینه ای ازآن‌دربیاورم. 🔻‌چشمان‌شوهرم دراواخرعمرش کم سوشد وبرای خرج عملش آب وزمین فروختیم وبعدهم ناراحتی قلب وبیماری ورنج که دار،دنیاراوداع گفت ومراتنها گذاشت ،هیچوقت روزهای خوش درکنارپسرعمه ام ، راازیادنخواهم برد وارخداوندمیخواهم روحش همیشه شادباشد. 🎤خبرنگار:سلیمانی رسانه رضوی،رسانه‌مردمی @resanerazavi