هدایت شده از روایتگـــــــر
اگر مقاومت قجه ای و یارانش نبود معلوم نبود چند سال دیگر خرمشهر آزاد شود!
eitaa.com/revaayatgar
هدایت شده از روایتگـــــــر
روایتگـــــــر
«شریف واقعی» و «شریف واقفی» نویسنده:حسین قاسمی - شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۶ تروریست ها شریف نیست
پیشنهاد میکنم به مناسبت ۱۶ اردیبهشت، چهل و هشتمین سالگرد ترور سیدمجید شریف واقفی این مقاله پنج قسمتی رو حتماً بخونید.
عصر روز ۵شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱، اردوگاه انرژی اتمی.
رزمندگان گردان انصارالرسول، ساعاتی مانده تا شروع مرحلهی دوم نبرد بزرگ الیبیتالمقدس.
نفر اول ایستاده از راست: سردار بی نشان، شهید اسماعیلقهرمانی، فرمانده گردان انصارالرسول.
🕊شادی روح پاک شهیدان، بالاخص سردار شهید قهرمانی حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar
🌷 ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ - سالروز شهادت دکتر سید عبدالرضا موسوی، فرمانده سپاه خرمشهر (بعد از شهید جهان آرا)
🌴 مرحله سوم عملیات الی بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر)
🕊شادی روح پاکش حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar
روایتگـــــــر
❤️امر به معروف و نهی از منکر فرمانده تیپ ۲۷ محمدرسولالله، توسط معاونش
👈همین چندخط، کلاس درس آموزشی برای همه مدیران و مسئولان است.
... ساعات پایانی شب ۳۰ تیر ۱۳۶۱، حاجهمت و قهرمانی به دلایل ناخواسته با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکردند. مشکلاتی مثل: دیر رسیدن خودروی ام۱۱۳ مرکز فرماندهی و کنترل عملیات قرارگاه فرعی فتح۳ به دلیل گم شدن در منطقه عملیاتی، کمبود تجهیزات، سلاح، قمقمه، خودرو.
تا جایی که حتی بعضی گردانها بیسیم هم به اندازه کافی به همراه نداشتند و همین امر موجب شده بود تا ارتباط با آنها به سختی برقرار شود.
در چنین اوضاع و احوالی، قهرمانی بخش عمدهای از کار شاق رتق و فتق امور تیپ۲۷ را عهدهدار شده بود.
هر جا که کار گره میخورد، قهرمانی، برقآسا، سوار بر موتور میرفت تا گرهی از کار فروبسته بگشاید.
هرجا گردانی راه خود را گم میکرد، قهرمانی با موتور میرفت و راه را به آنها نشان میداد.
... لحظاتی از نیمه شب(۱۳۶۱/۰۴/۳۱) گذشته بود که حاجهمت به دلیل نرسیدن گردانها به اهداف تعیین شده پای بیسیم با اضطراب و عصبانیت زیاد به فرماندهان گردانها امر و نهی میکرد، طوری که صدای او در بیرون از نفربر ام۱۱۳ هم شنیده میشد. درست در همان لحظات بود که قهرمانی وارد نفربر شد و رو به همت گفت: «برادر همت! بچهها آن جلو با شنیدن صدای شما آرامش میگیرند. اگر قرار باشد شما هم با این لحن تند با آنها صحبت کنید دیگر روحیهای برایشان باقی نمیماند. من از شما خواهش میکنم کمی آرامتر، ملایمتر و با آرامش بیشتر پشت بیسیم با فرمانده گردانها صحبت کنید.»
همت از این تذکر به جای جانشین خود با ظرفیتی درخور نام بلندش استقبال کرد و گفت:
«برادر قهرمانی! خدا خیرت بدهد که به ما یادآوری کردی، چشم! مراعات میکنم.»
... در داخل نفربر مرکز پیام فرماندهی(نفربر ام۱۱۳) اسماعیل قهرمانی؛ قائم مقام فرماندهی تیپ۲۷ در تذکری دوستانه با اشاره به مذاکرات دقایقی پیش همت با سیفالله منتظری(مسئول وقت واحد مهندسی تیپ۲۷ )، خطاب به فرمانده تیپ میگوید.👇
قهرمانی: «حاجی! لطف بفرمائید که سوءتفاهم یک وقت نشود!
موقعی که بچهها دارند با شما صحبت میکنند، وسط حرفشان نپر. قطع نکن حرفشان را.»
همت: «چشم! ...»
✍پینوشت: ساعاتی بعد، در صبح پنجشنبه ۳۱ تیر و روز عیدسعیدفطر، اسماعیل قهرمانی که با موتورسیکلت برای توجیه گردان حبیببنمظاهر نسبت به صدور فرمان عقبنشینی و در ادامه برای سرکشی به گردانی که بنیانگذار آن بود(گردان انصارالرسول)، و تا همین چند روز قبل هم فرماندهشان بوده، تا نزدیکی خطمقدم رفت و ...
سرداری که دوران معاونت فرماندهیاش در تیپ ۲۷، خیلی کوتاه بود.
این سردار بینشان در اوج جوانی و در سن ۲۱ سالگی، جاویدالاثر شد، و تا الان حدود ۴۱ سال است که خبری از او نیامده است.
سردار شهیدی که در عیدقربان به دنیا آمد
و در عیدفطر به شهادت رسید.
📚منبع: کتاب تکسوار دشتزید، صص ۱۸۷، ۱۸۸ و ۱۹۲.
🕊شادی روح سرداران شهید همت و قهرمانی، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar
روایتگـــــــر
❤️۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، چهلویکمین سالگرد شهادت سردار شهید احمد بابایی، فرمانده دلاور گردان مالک اشتر نخ
❤️چهلویکمین سالگرد شهادت سردار شهید احمد بابایی، فرمانده دلاور گردان حضرت مالک اشتر نخعی از تیپ ۲۷ محمدرسولالله گرامی باد.
احمد بابایی در اسفند ماه ۱۳۳۴ در روستای شمال - از توابع قزوین - چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه جامعه تعلیمات اسلامی شروع کرد. آنگاه برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و پس از اخذ دیپلم، به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد. او همزمان با کار در نیروی هوایی، فعالیت سیاسی خود را هم سازمان می داد. مسئولان امنیتی نیروی هوایی، با اینکه به او مشکوک بودند، ولی هیچ گاه نتوانستند مدرکی علیه او به دست بیاورند. او درهمین سال های بحرانزا تشکیل خانواده داد. هیچ گاه فعالیت های سیاسی- نظامی او باعث نمی شد تا در امور خانواده کوتاهی کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، وارد نهاد کمیته انقلاب اسلامی شد و بعد از آن در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۸، سپاه پاسداران را برای ادامه انجام وظیفه انتخاب کرد. لیاقت و مدیریت او باعث شد در همان اوایل ورود به سپاه، فرماندهی یکی از گردان های سپاه منطقه تهران را به او واگذار کنند. او با همین سمت راهی کردستان شد و در سکوب ضد انقلاب، شایستگی های فراوانی از خود نشان داد. او بعد از کردستان، راهی سر پل ذهاب و سپس سوسنگرد شد و با اینکه زخم های کاری برمی داشت، ولی هیچ گاه سنگر مقاومت علیه دشمن را خالی نمیکرد.
پس از پیروزی نیروهای مسلح ایران در عملیات فتحمبین، همه چشمها منتظر آزادسازی خرمشهر بود. در چنین شرایطی، احمد بابایی با اینکه هنوز زخم عملیات فتحمبین را بر تن داشت، با سمت فرماندهی گردان مالک اشتر، راهی نبرد الی بیت المقدس شد و در مرحله دوم عملیات، در صحرای شلمچه ، در آستانه فتح خرمشهر در اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
📚منبع: کتاب همپای صاعقه، حسین بهزاد- گلعلی بابایی، نشر سوره مهر.
🌹سالنمای زندگی سردار شهید احمد بابایی:
۱۳۳۴؛ ولادت در بخش رامند بوئین زهرا.
۱۳۴۰؛ شروع تحصیلات ابتدایی در دبستان نوبنیاد شال قزوین.
۱۳۴۶؛ ورود به دبیرستان رشدیه شال.
۱۳۴۷؛ مهاجرت به تهران و ورود به نیروی هوایی.
۱۳۵۵؛ استعفا از نیروی هوایی به علت جو غیر مذهبی آنجا.
۱۳۵۵؛ ازدواج و اشتغال در شغل رانندگی کامیون.
۱۳۵۷؛ عضویت در کمیته های انقلاب اسلامی.
۱۳۵۸؛ عضویت در سپاه پاسدارارن انقلاب اسلامی.
۱۳۵۹؛ (۱۹ مهر) عزیمت به جبهه جنوب و مجروحیت.
۱۳۶۰؛ (۷ فروردین) مجروحیت در عملیات بازی دراز.
۱۳۶۰؛ انتخاب به سمت فرماندهی گردان مالک اشتر.
۱۳۶۱؛ (۲۰ اردیبهشت) شهادت در عملیات الی بیت المقدس در محور شلمچه خرمشهر.
مزار: بهشت زهرای تهران،
قطعه ۲۶ ردیف ۹ شماره ۴۳.
🕊شادی روح پاکش حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar