🔶پیرمرد سرش را انداخته بود پایین. خجالت میکشید و معذرتخواهی میکرد.
امام با لبخند دلداریاش میداد. رفته بود حمام. امام را نشناخته بود. کمک خواسته بود. امام هم پشتش را حسابی کیسه کشیده بودند.
#بهشرط_آفتاب׀ لیلا شمس
🥀شهادت مظلومانهی امام رضا علیه السلام تسلیت باد.
#امام_رضا
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
🍇 مأمون دست برد چند دانه انگور خورد. تحکّم کرد.
_ بخور دیگر!
امام حبّهی اول را کند... گذاشت در دهان مبارک. حبّهی دوم، حبّهی سوم... .
جگرش سوخت. خوشه افتاد پایین... .
ردا را کشید روی سر، بلند شد.
مأمون گفت: «پسرعمو، کجا میروی؟»
_ به جایی که تو مرا فرستادی... .
📘 بهشرط آفتاب| صفحه۸۹| لیلا شمس
برشهایی کوتاه از زندگی و زمانه امام رضا(ع)
#بهشرط_آفتاب
#امام_رضا
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1