eitaa logo
روایت قم
138 دنبال‌کننده
257 عکس
21 ویدیو
2 فایل
خرده‌روایت‌های بچه‌های واحد ادبیات پایداری حوزه هنری استان قم ارتباط با ما @msruygar رویگر
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۰۳۱۰۰۵۰۲ تعاملات فرهنگی با مسیحیان - خامه‌یار.mp3
23.86M
🎵 تعاملات فرهنگی با مسیحیان 🎙 دکتر عباس خامه‌یار 🗓 ۵ دی ۱۴۰۳ 🔸 برنامه عصری با سفرنامه - زخم و زیتون @revayat_qom
۱۴۰۳۱۰۰۵۰۳ پیاده‌روی جمعه‌های بازگشت - خامه‌یار.mp3
15.85M
🎵 پیاده‌روی جمعه‌های بازگشت 🎙 دکتر عباس خامه‌یار 🗓 ۵ دی ۱۴۰۳ 🔸 برنامه عصری با سفرنامه - زخم و زیتون @revayat_qom
۱۴۰۳۱۰۰۵۰۴ نمایشگاه کتاب بیروت - خامه‌یار.mp3
7.32M
🎵 نمایشگاه کتاب بیروت 🎙 دکتر عباس خامه‌یار 🗓 ۵ دی ۱۴۰۳ 🔸 برنامه عصری با سفرنامه - زخم و زیتون @revayat_qom
۱۴۰۳۱۰۰۵۰۵ سفرنامه‌های سیاسی-فرهنگی - جوادفر.mp3
4.75M
🎵 سفرنامه‌های سیاسی-فرهنگی 🎙 دکتر محمد جوادفر 🗓 ۵ دی ۱۴۰۳ 🔸 برنامه عصری با سفرنامه - زخم و زیتون @revayat_qom
هدایت شده از نوشتنی جات
خندقی پر از کتاب های خوانده نشده چهارشنبه رفتم حوزه هنری، آقای رویگر زحمت کشیده بودند و دکتر عباس خامه یار را دعوت کرده بودند، رایزن فرهنگی سابق ایران در لبنان، که راجع به کتاب خودشان(( زخم و زیتون)) صحبت کنند، من دیر رسیدم، بعد از سرکار، گازکش خودم را به حوزه هنری رساندم، آنقدر گازکش که نفهمیدم کی از خندق عبور کردم(خندق اسم کوچه ای کنار میدان معلم است که بسیار گود است و اگر بخواهید از سمت میدان معلم به حوزه هنری قم بروید باید از دل خندق عبور کنید!) دیدم مردی ریز نقش با قامتی کوتاه و ته ریشی سفید و عینکی بر چشم نشسته و دارد می گوید: من در این مدتی که آنجا بودم شاهد عشق فراوان مسیحیان به اهل بیت بودم، واقعا عاشق اهل بیت بودند....من با جرج جرداق رفیق بودم، وقتی خانه اش می رفتی همه اش کتاب بود، روی زمین پر از کتاب، حتی روی تخت اش پر از کتاب، به زور جایی پیدا می کردید که بنشینید.خواستم بیارمش ایران و قم که علما او را ببینند، چون همه علما اسم او و شهرت کتاب معروفش(( الامام علی صوت العداله الانسانیه)) را شنیده اند هرکار کردم با هواپیما نیامد، زمینی رفت ترکیه و از ترکیه به استان آذربایجان و کل مسیر را با اتوبوس آمد و وقتی هم آمد گوشت نمیخورد، چون گیاه خوار بود...خلاصه داستانی داشتیم با او، من یک زمان بعد از مرگش، یک مقاله ای برای او نوشتم در یکی از روزنامه های لبنان و بعد دیدم گوشی ام زنگ خورد، یک پیرزنی بود و گفت من همسر جرج جرداق هستم میخواهم تو را ببینم، مقاله من را خوانده بود و گفت میخواهم از او برای تو، داستانی بگویم. وقتی دانش آموز بود، مدام از مدرسه فرار می کرد و یک روز مدرسه خانواده اش را در جریان گذاشت و بعد دایی اش، او را تعقیب کرد و دید وقتی از مدرسه فرار می کند می رود در یک گوشه ای و نهج البلاغه می خواند، بعد دایی اش به خوانده اش گفت: ولش کنید با او کاری نداشته باشید، او آینده درخشانی دارد چون یا نهج البلاغه مانوس است. میشل گعدی که ادیب نامدار مسیحی است می گفت: پدرم به من گفت اگر پایان نامه دکتری ات تحقیق بروی نهج البلاغه نباشد، حلالت نمی کنم. جورج شکور، آن شاعر نامدار مسیحی، خالق سه گانه ((ملحمه الرسول)) ((ملحمه الامام علی )) ((ملحمه الحسین)) وقتی به خانه اش رفتم دیدم یک اسب مجسمه ای بزرگ با قطراتی از خون، در خانه اش بود و گفتم این چیه و گفت این نماد اسب امام حسین ع است که نماد وفاداری است می خواهم همیشه در خانه ام باشد که یاد عاشورا باشم. می گفت این اشعار من حاصل اشک هایی است که وقتی بچه بودم مادرم مرا بغل کرده بود و اشک های او در روضه روی گونه های من می ریخت و این اشعار، حاصل آن اشک های مادر است که روی گونه هایم می ریخت جوزف الهاشم را وقتی به دفتر کارش رفتم پر بود از مدال و لوح تقدیر و ...گفت: این ها مدال ها چیه، اینها هیچ ارزشی نداره، چون شفیع من در روز قیامت اهل بیت است آنتوان بارا نویسنده کتاب الحسین فی الفکر المسیحی را آوردیم مشهد، رفت کنار ضریح و گریه می کرد و ۴ بار از حرم آمدیم بیرون و بعد گفت من را برگردانید و دوباره به داخل حرم بر می گشت دکتر عباس خامه یار دید من را نسبت به رایزنان فرهنگی عوض کرد، من به آنها راهزنان فرهنگی می گفتم، اما واقعا او را آدم دغدغه مندی دیدم، او هرکدام از این ها را تعریف می کرد، اشک در چشمانش حلقه می زد و متاثر می شد صحبت های دکتر من را به فکر واداشت راجع به خودم، ایشان می فرمود: همه این مسیحیان آشنایی شان با اهل بیت، از طریق نهج البلاغه بوده است، بلا استثنا آن وقت من فکر کردم که چطور مسلمان شیعه ای هستم که حتی یکبار هم نهج البلاغه را نخوانده ام @neveshtanijat
روایت قم
🎒 عصــــــری بــــــا سفــــــرنــــــامــــــه 🔹 با حضور 🔷 دکتر عباس خامه‌یار
برای تهیه کتاب دو جلدی زخم و زیتون با تخفیف حداقل ۳۰ درصدی به آی‌دی @msruygar پیام دهید.
🔷 جلسه عصری با سفرنامه حول کتاب «زخم و زیتون» 🔹 روز چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ جلسه عصری با سفرنامه، با موضوع کتاب «زخم و زیتون» و با حضور دکتر عباس خامه‌یار، نویسندهٔ اثر، در حوزه هنری انقلاب اسلامی قم، برگزار شد. 🔹 ابتدا از نوع نگارش کتاب سخن به میان آمد. از اول قرار بر نگارش کتاب نبود و صرفاً مجموعه جستارهایی با عنوان یادگاران و روزگاران به مناسبت‌های مختلف نگارش و منتشر می‌شده. پس از جمع‌آوری این یادداشت‌ها کتاب «زخم و زیتون» تولید می‌شود. 🔹 یادداشت‌های کتاب حاصل تجربیات و نشست و برخاست‌ها با افراد مختلف طی سالیان طولانی‌ست. سالیانی که دکتر خامه‌یار در مناسب مختلف سیاسی و فرهنگی در کشورهای عربی، بالاخص لبنان سپری کرده. با عناوینی نظیر رایزن فرهنگی. 🔹 خامه‌یار از تعاملاتش با مسیحیان لبنانی گفت. از اینکه اکثر ادیبان بزرگ عرب مسیحی‌اند و علاقه‌ای عجیب به اهل بیت علیهم‌السلام دارند و باب ورود بیشترشان به این وادی نهج‌البلاغه حضرت امیر علیه‌السلام بوده. 🔹 در ادامه به مباحثی نظیر آوارگان فلسطینی و راهپیمایی جمعه‌های بازگشت پرداخته شد. 🔹 در پایان دکتر خامه‌یار با درخواست میزبان جلسه، خانم سلطان‌پور به نمایشگاه کتاب بیروت پرداخت. از اینکه لبنان قطب نشر در جهان عرب است. 🔹 دکتر محمد جوادفر، کارشناس سفرنامه نیز در انتهای جلسه به لزوم نگارش سفرنامه‌های فرهنگی-سیاسی اشاره کردند. 🔹 برای دریافت کد تخفیف خرید کتاب و صوت جلسه به صورت تفکیک شده به کانال روایت قم در ایتا و بله مراجعه نمایید: @revayat_qom ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻 ادبــــیـــــــات پــــایـــــــداری قــــــــم 🔗 ایتا