9⃣ دیروز مِهراس بعد از یک هفته به خانه برگشت. هنگامی که رسید، مقدار زیادی خوراکی و مایحتاج روزانه تهیه کرده بود. گوشهی پیراهنش پاره و آستینش خونی بود. فهمیدم در فروشگاه درگیر شده. مردم وحشت زده از ترس قحطی به یکدیگر رحم نمیکنند. مهراس با خستگی خودش را روی کاناپه انداخت.
_ اوضاع اصلا خوب نیست. با اینکه من یه مامور امنیتی ام؛ اما هیچ خبری از مقامات ارشد دریافت نمیکنم. معلوم نیست تو کدوم سوراخ قایم شدن! نباید مستقیم به ایران حمله میشد. تو بد مخمصه ای گیر افتادیم...
_ این کار لعنتی تو آخرش مارو به کشتن میده مهراس! چرا من و پسرتو از اینجا نمیبری؟! بچه تا صدای موشک میاد جیغ میزنه و گریه میکنه.
_تو خودتم میزنی زیر گریه! وقتی مادر انقدر ترسو باشه از بچه انتظاری نیست! خداروشکر کن یه پناهگاه امن تو خونه داریم. مردم تو پناهگاه های عمومی عذاب میکشن. فردا دوباره باید برم سرکار. فقط اومدم بهتون سر بزنم.
_ یعنی چی که باید بری! من دیگه طاقت ندارم تو این خونه بمونم!!!
جر و بحث های دیروز در ذهنم مرور میشد. به سرم زد تا وضعیت سفید است به یک پناهگاه عمومی بروم. حداقل آنجا در کنار دیگران احساس تنهایی نمیکنم. یک ساک انداختم روی شانهام و دست بچه ام را گرفتم. وقتی رسیدیم ناگهان وضعیت قرمز شد. جمعیت هجوم آورد. از ترس بچه را در آغوش گرفتم. در فشار جمعیت داشتم خورد میشدم. هرکسی فقط به فکر نجات خودش بود. به سختی خودم را بیرون کشیدم. تمام بدنم درد میکرد. با خشم و نفرت به جمعیت نگاه میکردم.
ناگهان صدای بلندگوهای پناهگاه بلند شد. وقتی شعار دادن را شروع کرد، تازه فهمیدم که سیستم ها توسط ایرانی ها هک شده:خیبر خیبر یا صهیون...
✍🏻 فاطمه نظری زاده. همدان
اگر از این داستانک خوشت اومد،
بهش رأی بده و جایزه بگیر🎁
#چالش_نگارشی۱۱
@revayatehozour
0⃣1⃣ ساعتی از نیمهشب گذشته برای بار چندم مجبور شدند سراسیمه به خیابان بدوند. آریل، نوزاد به بغل و زنش ماریا و سه بچهی قد و نیمقدشان. پناهگاه نزدیکشان تقریباً پر بود. با هوای نامناسب و برخوردهای بین افراد که گاهاً تبدیل به زد و خورد میشد.
در یکی از کوچههای فرعی بعد از چهارراه، در بزرگی پیدا کردند. احتمالاً پناهگاه بود.
خلوت هم بود. میتوانستند پناهگاهی خصوصی برای خودشان داشته باشند.
در بزرگ بسته بود. در زدند و هوار کشیدند، بلکه کسی از داخل بازش کند. خبری نشد.
صبح فردا، آریل باز سری به آنجا زد. از درِ نیمهباز به آهستگی داخل رفت. یک مرد تقریباً جوان و چهارشانه، مشغول جابجایی چند وسیله بود.
آریل با صدای نسبتاً بلندی گفت: «یه لحظه صبر کن. تو حق نداری! این پناهگاه مال مواقع اضطراریه. پس درسته که پناهگاههای اشغالی معضل شده؛ اونوقت تو...»
غریبه نگذاشت آریل حرفش را تمام کند: چرا اومدی تو؟ برو بابا! برو ببین تلآویو و قدس چه خبره!
آریل متعجب ادامه داد: تو پناهگاه مشترک رو اشغال کردی واسه منافع شخصیت؟!
- اجارهشو میدم. اونا ۲۰ ساله که برای جنگ با ایران آماده میشن، نمیتونستن حداقل پناهگاههای ضدبمب آماده کنند؟
- پس خبر نداری.. فرماندهی جبهه داخلی گفته تا زمانی که حمله غیرنظامی یا خرابکاری باشه و مستقیماً یه نگرانی امنیتی نباشه هیچ کاری نمیشه کرد.
غریبه پوزخند زد: بهتر. یعنی سر کارید همهتون.
- خنده داره؟ برات اهمیت نداره نه؟
- حالا در پناهگاه باز بشه که چی؟ کی میاد همچین جایی؟ زیاد ناراحت نباش. میخوان پناهگاههای سیار بسازن. تو تلآویو بزرگ و مناطق جنوب و حیفا. البته به مناطق عربنشین چیزی از این پناهگاهها نمیماسه. نژاد برتر همچین مواقعی خودش رو نشون میده دیگه.
✍🏻 حامده علیپور. فارس
اگر از این داستانک خوشت اومد،
بهش رأی بده و جایزه بگیر🎁
#چالش_نگارشی۱۱
@revayatehozour
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انرژی مثبت فقط خودت😁🇮🇷
#نشربده
@revayatehozour
::. روایتِ حضور .::
انرژی مثبت فقط خودت😁🇮🇷 #نشربده @revayatehozour
.
⏸ داستان های #چالش_نگارشی_۱۱ تموم شد. فعلا با این داداش پاکستانیمون حال کنید تا بریم سراغ رای گیری....
.
📣📣
اگر شما هم پوستر #هیرو رو توی مسیر پیاده روی اربعین نشر دادید یا روی پیج و کانالتون گذاشتید، بهمون بازخورد بدید لطفا
منتظر عکس ها و اسکرین هاتون هستیم📬
@rvhz_admin
4.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 آماده اید رأی گیری رو شروع کنیم؟
🔻
🔻
🔻
به نظرتون کدوم داستان، زندگی پناهگاهی در اسرائیل رو بهتر روایت کرده بود؟ با کدوم نویسنده بیشتر حال کردید؟
.
🏆 وقت رأی دادنه👇
#چالش_نگارشی_۱۱
.
داستان شماره 1⃣ خانم سارا
داستان شماره 2⃣ خانم بابایی
داستان شماره 3⃣ آقای دماوندی
داستان شماره 4⃣ خانم سهرانی
داستان شماره 5⃣ خانم خوش فطرت
داستان شماره 6⃣ خانم وطندوست
داستان شماره 7⃣ آقای سادات
داستان شماره 8⃣ خانم دماوندی
داستان شماره 9⃣ خانم نظری زاده
داستان شماره 0⃣1⃣ خانم علیپور
فقط شماره داستان مورد علاقه تون رو بفرستید
و بعدش هیچ پیامی ندید تا ✅ دریافت کنید. فقط عدد خالی بفرستید بدون هیچ نوشته ای
@rvhz_admin👈 اینجا
@rvhz_admin👈 اینجا
307.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻رصد اطلاعاتی ما نشون میده
در کانال ::.روایت حضور.::
همپاها دارند سمج تر میشند..
درخواستای همکاری بیشتر شده..
خوش قلما بیشتر داستان مینویسن..
ممبرا داره آهسته پیوسته میره بالا..
تعداد مشارکت در رای ها بیشتر شده..
..
..
..
.
.
ولی رقم جوایزمون ثابته😁
بیخود دلتونو صابون نزنید.
نه شام میدیم، نه شاباش
ولی شما با ما باش✊
#گاندولوژی
@revayatehozour