|دانشگاه تهران |زمستان هزار و چهارصد • هربار میومدیم کار رو به سرانجام برسونیم، پیک کرونا دوباره شروع میشد‌!⚠️ برگزاری مراسم حضوری، شده بود یه آرزو برامون. پیش بینی آینده خیلی سخت شده بود! . • انقدر این وضعیت نامشخص کش پیدا کرد تا دست تقدیر مارو کشوند به نیمه دی ماه. روزهایی که به وقت ۱:۲۰ ، خاطرات تلخی رو یادمون می آورد... . • اما انگار، اصلا قرار بود همه اتفاقات دست به دست هم بدند تا شادی و غم رو باهم تلفیق کنیم و برسیم به اون روز خوب🔻 #جشنواره_کرونا

به اینجا🤩👆 مراسم اختتامیه جشنواره ‌. • جمعمون جمع بود! هرچند بخاطر کرونا کم بود... اما همراهای روایت حضوری،دانشجوها،برگزیده ها و هنرمندا پای کار اومده بودند. رفقای جوونمون در بقیه استان ها هم مجازی مراسم رو دنبال میکردند. . «به وقت ۱۴ دی ماه سال هزار و چهارصد» . #جشنواره_کرونا

حالا اصلا پشت پرده ی این جشنواره چی بود؟؟؟🔻🔻🔻

همه فکر میکردن این یه جشنواره است!...اما...🔻🔻🔻

سلام و احترام🌿 به همپاهای غیر ساده قبول باشه عزاداریاتون رو به راهید؟؟ . هرکی دنبال ادامه ماجراست و میخواد از پشت پرده جشنواره با خبر بشه، عدد ۳ رو بفرسته برامون👀👇 بدووووو!! 🆔 @revayatehozour_admin

. سِمِجا جا نمونند☝️

🔰 خوش اومدی! اگه از ماجرا بی خبری: قصه ی سال ۹۹ مجموعه رو داریم یک بار باهم دیگه از نو میشنویم و مروری بر فعالیت های گذشته مجموعه میکنیم. این قصه ها، هم تجربه است برای همپاهای تازه و هم خاطره برای همراهای قدیمی . از اول ماجرا رو سنجاقش کردیم اون بالا مالاها☝️ #روایت_همچنان_باقیست

• پشت پرده ی این جشنواره قرار بود یه آرزوی بزرگ رو برآورده کنیم! قرار گذاشته بودیم تا جوونای خوش فکر و هنرمند رو با سلایق و دیدگاه های مختلف، دورهم جمع کنیم و این مسیر رو برای مسائل مهمتری ادامه بدیم. . • جوون هایی که صداشون شنیده نمیشد! هنرشون جدی گرفته نمیشد! نه شهرتی داشتند نه اعتباری نه تریبونی و تو ایام سرد و کرخت کرونا لول شده بودند گوشه خونه... . • ما ۵۰ نفر تیم روایت حضور که برگزار کننده این حرکت بودیم، حدود یک سال و نیم بدون حمایت های عجیب غریب و اوامر از بالا و پایین و چپ و راست، ایستادیم پای شکل دادن جریانی خودجوش برای روایت هنرمندانه مبارزه مردم با کرونا. . #روایت_همچنان_باقیست #جشنواره_کرونا

• هدفمون، پهن کردن سفره ای به اسم جشنواره و جایزه دادن نبود. میخواستیم زمینه بچینیم برای یک حرکت دسته جمعی، تا قصه اون روزهای عجیب یادمون نره. . • میخواستیم زمین بازی رو عوض کنیم... زمینی که فقط نشون می داد حال دنیا بده. فروشگاه ها از مواد ضروری خالی میشه! پشت درِ بیمارستان ها هیاهوی غریبیه‌! قربانی ها بی کس روی زمین موندند! کشور ها از هم ماسک می دزدند! پرستار ها ترک خدمت می کنند! . #روایت_همچنان_باقیست #جشنواره_کرونا

اولش بعضیا فکر میکردند، این فقط یک جشنواره معمولیه... از این فراخوان های تکراری و سازمانی😒 که یک سرش موضوعه و یک سرش جایزه. بی دغدغه بی اتفاق بی افق . اما آثار جوون ها که از سرتاسر ایران اومد، یک دفعه ورق برگشت‼️ . #روایت_همچنان_باقیست #جشنواره_کرونا .

این پشت صحنه جشن اختتامیه رو دیدید؟؟☝️ . آقای علی آبادی گرامی همراه قدیمی روایت حضور و از جوون های دست به قلم و فعالند!😎 . #روایت_همچنان_باقیست #جشنواره_کرونا .