#شعر
تازه شد خبر ، خبر جدید شد
چیست ؟ خادم الرضا شهید شد
کوله بار بسته یار ، عازم است
کیست این ؟ رفیق حاج قاسم است
کیست این ؟ چقدر کربلایی است
باز هم شهید ، یک رجایی است
کیست این شهید یا رضا به لب ؟
جان او رسید با رضا به لب
کیست این که نام او سرآمد است ؟
مقصدش رواقهای مشهد است
پله زد به آسمان قدم قدم
باز شد به روی او در حرم
راه را نرفت ، راه را دوید
شد کبوتر و به آسمان پرید
باز هم خبر ، خبر جدید نیست
کشور رضا که بی شهید نیست
#محسن_ناصحی
#یا_امام_رضا
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#شعر
پیوسته با تمام قوا پیش میرود
دنیا به سمت حادثهها پیش میرود
ای شاخههای خشک! چرا دست روی دست؟!
تا کار با دو دست دعا پیش میرود
با وحی باش؛ راه پس و پیش اگر نماند،
موسی به یک تکان عصا پیش میرود
مُردیم از عطش تو بگو ای به مشکت آب!
این انتظار تا به کجا پیش میرود
هل من معین کیست که اینگونه با شتاب
دارد جهان به سمت صدا پیش میرود
پای پیاده با لب خشک و نگاه تر
عالم به سوی کرب و بلا پیش میرود
#زهرا_سپهکار
#وعده_صادق
#شهید_جمهور
@zahra_sepahkar
#شعر
اگرچه گمنام اگرچه پنهان خلوصش اما اثر که دارد
من از جهادش خبر ندارم خدایش اما خبر که دارد
رجاست ، خوف از خطر مبادا در این سفر بی هنر مبادا
که جبهه سرباز اگر ندارد رجایی و باهنر که دارد
به راه افتاد و عشق برداشت از آنچه برداشت خود خبر داشت
بضاعت سیم و زر ندارد بضاعت جان و سر که دارد
مسیرِ فرهاد بیستون است و شرطِ اول قدم جنون است
چه توشه ای بهتر از محبت؟ بیاورد عشق هرکه دارد
بنا به ماندن نبود از اول ، چرا بماند؟ چرا معطّل؟
چه بهتر از لانه پر بگیرد ، رها شود ، بال و پر که دارد
#محسن_ناصحی
#روایت_جمهور
#شعر
تازه شد خبر ، خبر جدید شد
چیست ؟ خادم الرضا شهید شد
کوله بار بسته یار ، عازم است
کیست این ؟ رفیق حاج قاسم است
کیست این ؟ چقدر کربلایی است
باز هم شهید ، یک رجایی است
کیست این شهید یا رضا به لب ؟
جان او رسید با رضا به لب
کیست این که نام او سرآمد است ؟
مقصدش رواقهای مشهد است
پله زد به آسمان قدم قدم
باز شد به روی او در حرم
راه را نرفت ، راه را دوید
شد کبوتر و به آسمان پرید
باز هم خبر ، خبر جدید نیست
کشور رضا که بی شهید نیست
#محسن_ناصحی
#روایت_جمهور
@revayatejomhour
#شعر
باید قبول کرد که پایانِ جست و جوست
دیگر دوباره دیدنت ای مرد آرزوست
شرق است مَطلعِ تو و غَرب است مَغربَت
خورشید اگر نگفت منم تو دروغ گوست
در عصرِ پُشتِ میز نشینی نمان برو
اینجا به کامِ آدمَکانِ هزار روست
کوه و کَمر که جای رییس و وکیل نیست
جای رییس لای پَرِ مهربانِ قوست!
باید فقط نشَست و سخنرانِ خوب بود
باید نماز خواند… نمازی که بی وضوست!
نُطقِ تو را تمسخُرِ اغیار خسته کرد
حالا چقَدْر دورِ تو خالی ز عیب جوست
خدمت به خَلق کردی و رفتی به فَرشِ عرش
جان را قَباله کردی و دادی به دَستِ دوست
پاینده باد دولتِ داغی که بر دل است
پاینده باد دولتِ بُغضی که در گَلوست
قَدرِ تورا چگونه ندانسته ایم ما
این اشکِ آینه ست که با آه روبروست
نقاره زن شده دلمان ، زعفرانی است
خونِ دل است آنچه که حالا سبو سبوست
پس خادم الرضا شدنَت افتخارِ توست
آسوده باش کشورمان در پناهِ اوست
چشم انتظار تو به خدا حاج قاسم است
امشب چقدْر تشنه ی دیدار و گفت و گوست
از این سقوط من که ندیدم صعودتر
پروازی از میانه ی پروازَم آرزوست…
#محسن_کاویانی
#روایت_جمهور
@revayatejomhour
شهید ابراهیم.mp3
9.22M
#آوا
#شعر
🎙[ شهید ابراهیم ]
قطعهای برای آن بدن سوخته
هرچه صدا کردیم: "ابراهیم!"
اسم تو حتی برنگشت از کوه
آنقدر روحت بیقراری کرد
جسم تو حتی برنگشت از کوه
اردیبهشت اردیجهنم شد
هر صفحهی تقویم را سوزاند
این بار آتش سرد شد اما
وقتی که ابراهیم را سوزاند
گشتیم دنبال پر و بالت
گفتند دیگر وا نخواهد شد
جز بالگرد سوخته چیزی
پیدا نشد، پیدا نخواهد شد
تو کوه دردی بودی و رفتی
ای کوه درد! ای کاش برگردی
آن بالگرد ای کاش برگردد
با بالگرد ای کاش برگردی
چشم انتظار دیدنت گشتند
حتی شهیدان خدایی هم
آن سو "بهشتی" بیقرار تو
آن سوتر انگاری "رجایی" هم
این ملت دردآشنا، دیروز
در شادی و غم انتخابت کرد
ای انتخاب مردم ایران!
حالا خدا هم انتخابت کرد
🔺️خواننده :#صادق_آتشی
🔺️شاعر: #رضا_یزدانی
@rezayazdaanii
#روایت_جمهور
@revayatejomhour
#شعر
شهیدگونه
کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان
کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی
سرزده سر زده باشی به دوتا شهر و دهستان
رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی
بروی باز به محرومترین نقطهی ایران
با عبای گِلی و عینک و عمامهی خاکی
پای درد دل مردم بنشینی کف میدان!
زاهدان، تا به کسی خسته نباشید بگویی
یا کلنگی بزنی مدرسهای را به مریوان...
کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم
شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان
کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب
فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران
#مهدی_جهاندار
#روایت_جمهور
@revayatejomhour
#شعر
بی سواد بودی
آنقدر که نمی دانستی رئیس جمهور
به روستاها نمی رود
قبایش را با سیلی سیل ها گل آلود نمی کند
دست به کلنگ نمی شود،
رئیس جمهور
قبای فاستونی اصل می پوشد
ادکلن شب های پاریس می زند
و هرزگاهی برای دیدن دستاوردهای دولتش
به لواسان سری!
بی سوادی تو
شبیه محمد(ص) بود
وقتی به جزیره یاد می داد،غرق نشدن را
وقتی در اعماق شعب
حرفی از تحریم نمی زد
به تنفس فکر می کردی
چیزی که هیچ کسی نمی تواند جلویش را بگیرد
و ادامه پیدا کند
فتح می کند مکه را
بیت المقدس را
زمین را...
ابراهیم بودی
مدام می شکستی بت ها را
از بت های خرد شده سد می ساختی
گاهی روی رودها
گاهی جلوی بیت المال
و عاقبت
یکی از همین سدها به صد رسانید تو را
پرواز کردی
از آتشی که اینبار ارسباران شده بود
و کسی نمی داند
در لحظه های آخر صعود
چه کسی را صدا می زدی
از طرز رفتنت پیداست
بیشتر به نقاره خانه فکر می کردی
به صحن ها
رواق ها
که حالا بی تو غبار گرفته اند
برخیز خادم جمهور
برخیز که می خواهم سوادم را
از دبستان تو آغاز کنم
با همان سادگی ات
با همان حرف های نیمه تمام
برخیز...
#سید_مجید_موسوی
#روایت_جمهور
@revayatejomhour
#شعر
از امامِ خود شهادت خواست ،حاجت را ببین
حاجتش هم داده شد، راه شهادت را ببین
خاکِ مردمدار بودن بر عبایش مینشست
شال سبزش سهم جنگل شد ،سیادت را ببین
بوسه ای از حاج قاسم داشت بر پیشانی اش
همسفر شد با همان بوسه، رفاقت را ببین
ما هیاهوها ی ناکارآمد این جا ماندهایم
آن سکوت اهل شهادت بود ، قسمت را ببین
ای دلم! بازارهای بیشهادت را نگاه
خودفروشی را نظر کن ،اُفت قیمت را ببین
آتش از عشق حسین و جان از ابراهیم هاست
آه، خاکستر شدن از این حرارت را ببین
در خبر آمد که صاحب دولتی پرواز کرد
دفن شد پایین ِ پای دوست، دولت را ببین
#محمد_خادم
#روایت_جمهور
@revayatejomhour
#شعر
خوش آمدی به گلستان سلام ابراهیم
به سرزمین شهیدان سلام ابراهیم
رسیدی از شب پروازهای طوفانی
به قلب مردم ایران سلام ابراهیم
چه بغضها که روان شد چه اشکها که طپید
در آن شب آن شب هجران سلام ابراهیم
شگفت بود برایم که نام تو رخشید
در آن تفأل قرآن سلام ابراهیم
به سیدالشهدایت در آسمان که رساند
به آن سوی مه و باران سلام ابراهیم
مرا ببر به تماشای آن طلوع شگرف
که گفت حضرت سلطان سلام ابراهیم
#محمدحسین_صفاریان
#روایت_جمهور
@revayatejomhour