eitaa logo
روایتگران شهدا
284 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 ✍به خاطر دارم یک بار در دزفول؛ از جبهه که به شهر برگشتیم دیدم که در شهر نان نیست؛ گوشت نیست و اوضاع راضی کننده نبود. ▪️مردم تحت فشار زیادی بودند. ▫️همون جا جلسه ای گرفتیم و قرار شد با فرماندار صحبت کنیم و اگه ایشون نتونست اوضاع رو تغییر بده بخوایم برکنار بشه. 💬فرماندار تو اون موقع ضعیف عمل می کرد. 🗯موضوع رو پیش امام جمعه که اون موقع آیت الله اراکی بود؛ بردیم نهایتا اونا هم پذیرفتن و فرماندار هم بعدا عوض شد. 💠در چنین شرایطی سید حتما تکلیف خود می دونست که وارد ماجرا بشه و تا جایی که اوضاع درست نشه از تلاش دست بر نداره. 🔰حتی وقتی بچه ها زخمی می شدن و در بیمارستان ها بودن؛ تا جایی که می تونست به همه شون سر می زد و اگه تو جبهه بود خودش بقیه رو دسته بندی می کرد و برای عیادتشون می فرستاد. ♻️هوای اونا رو داشت و اونا هم وقتی می دیدن فرمانده شون انقدر حواسش به اونا هست؛ کلی روحیه می گرفتن. راوی: عزیز آشنا ادامه دارد... عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
🤲 مراسم پر فیض دعای ندبه کشوری 🎵 با نوای گرم حاج صادق آهنگران ▪️گرامیداشت روز دزفول و شهدای والامقام خدمت ▫️پخش مستقیم از شبکه یک ✔️همراه با صرف صبحانه ⏰زمان : جمعه ۴ خرداد ماه ساعت ۵ صبح 🕌 مکان: حسینیه ثارالله دزفول 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 ✍سید مشکل معده داشت و گاهی بدجور آزارش می داد؛ ولی این باعث نمی شد که وقفه ای در کارش پیدا بشه. 💢یادم میاد مدتی پیک گردان بودم و یه بار برای رفتن به منطقه پیچ انگیزه گفتن برم دنبال سید شهر. 💯وقتی رفتم به خاطر معده اش رفته بود دکتر و حالش خوب نبود؛ ولی وقتی منو دید گفت بریم و معطل نکرد. 🌐رفتیم پلازو بعد آماده رفتن شدیم. 💠رفتیم منطقه و به دستور آقای خضریان رفتیم تو شیارها تقسیم شدیم. ▪️عراقی ها هم متوجه شده بودن. ▫️یه منور سبز می زدیم صد تا منور سبز می رفت بالا یه قرمز می زدیم همین طور. 💬یک آن متوجه سید شدم که از درد توی شیار به خود می پیچه؛ ولی لام تا کام حرف نمی زنه؛ ولی فرصت چیزی نبود تا صبح که نماز صبح و همونجا تو شیار خوندیم و من متوجه او شدم که هنوز درد شدید داشت ولی چیزی نمی گفت. کنارش رفتم و گفتم:🔻 🔸سید! من دارو همراهمه می خوای؟؟ 🔹گفت: آره! اگه داری بده من دیروز فقط یه قرص خوردم. 🗯شربت معده ای رو که همراهم داشتم بهش دادم و اون از درد تقریبا نصف اونو خورد و بعد از مدتی آروم شد و تونست کمی بخوابه؛ ولی بعد از اون به پدافند فاو رفتیم که تقریبا سه چهار ماه هم طول کشید و او با اینکه حال زیاد خوبی نداشت؛ ولی در تموم مدت خم به آبرو نیاورد. راوی: حسین موتاب ادامه دارد... عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍علی به نمازهای یومیه و نماز شب خیلی مقید بود. 💢نمازهای واجب را تا جایی که می توانست سر وقت می خواند. 💯برایش فرقی نمی کرد کجا و در چه موقعیتی باشد. 🔰وقتی صدای اذان را می شنید ناخود آگاه بلند می شد برای نماز. ♻️اکثر اوقات هم وضو داشت و اگر نداشت؛ ده دقیقه مانده به اذان وضو می گرفت و آماده ی نماز می شد. 💠قرائت قرآن و نماز شبش هم ترک نمی شد. 🌐در این ده سالی که با هم زندگی کردیم هر وقت که خانه بود نماز شبش هم به راه بود. 🌀اول شب یک جز قرآن می خواند؛ بعد یک دعایی از مفاتیح می خواند و بعد می خوابید. 🔹ساعت سه تا سه و نیم شب هم بیدار می شد برای نماز شب. 🔸بعد از نماز شب می خوابید و دوباره برای نماز صبح بیدار می شد. همیشه به او می گفتم: 🔻 ✔️علی! این چه خوابیه؟ هی بیدار میشی؛ نمی خوای یه ذره به خودت رحم کنی؟ یه کم استراحت کنی؟ علی هم همیشه می گفت:🔻 💬خواب راحت فقط برای زیر خاکه. 🚫دنیا جای خواب نیست. 💭وقتی رفتیم زیر خاک به اندازه کافی وقت برای خوابیدن هست. راوی: همسر شهید برگرفته از کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دهه هشتادی!.mp3
4.48M
✍آقا سید! راحت بخواب... ✨ادامه مسیر باشه با ما دهه هشتادیا! 💫خیالت راحت سید اسلحه زمین نمیمونه✌️🏻🫀 💢از امشب تلاش همه مون مضاعف میشه ما قراره راه شما رو ادامه بدیم... 💯آره ادامه میدیم ، با بغض ، با اشک ولی جا نمیزنیم ✋🏻 🔰ما میدونیم ک به قله نزدیکیم خیلی نزدیک... ♻️و علامتش هم زیاد شدن حـوادث و پیشامدهاست! 🌀هر چی به قله نزدیک تر میشیم ریـزش ها بیـشتـر میشه...! ▪️هرچه به قله نزدیک تر میشیم اکسیژن کمتر میشه و تنفس دشوارتر... ▫️رفقااااا نفس هاتونو حبس کنید، نزدیک قله ایم،خیلی نزدیک...🌱 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
امام‌ خمینی (ره) فرمودند:🔻 ✍شما دزفولی ها امتحان دادید و از این امتحان خوب بیرون آمدید، شما دِین خود را به اسلام ادا کردید. 📍اينجا دزفول است. 💯شهرى جنگ زده از سرزمين ابراهيم خليل. 💢اينجا مردمى از تبار ابراهيم زندگى مى‏كنند. 🔰در اين شهر، تمامى پدران اسماعيل خويش را فدا می كنند و خود اگر بتوانند زودتر از اسماعيلشان قربانى مى‏شوند. (شهید حاج احمد سوداگر) 📚برگرفته از کتاب جاده های سربی 🗓4 خرداد ، روز مقاومت و پایداری و روز دزفول گرامی باد... 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍دزفول می‌شویم؛ همه مظلوم و مقتدر! 🌱 مردان شهید گشته و زنها شهیده ایم 🔰شعرخوانی زهرا آراسته‌ نیا در برنامه خادم الرضا به مناسبت روز دزفول 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا