eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
473 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسال حداکثری👇👇👇👇
🌸کانال ارائه محتوا به راویان 👇👇👇👇 🆔 @ravianerohani
قدرشناسی تا آخر عمر روزي به اتفاق هم از روستا مي‌آمديم كه ديدم از ماشين پياده شد و به پيرمردي كه به نظر نمي‌رسيد وضع اقتصادي بدي داشته باشد، پولي داد. از آقا نورعلي پرسيدم: «موضوع چيه؟!» گفت: «اين مرد براي من يك روز كه چوپان كوچكي بودم، كار بزرگي انجام داد. باران شديدي مي‌باريد. اين مرد، وقتي مرا ديد، «كَپَنَك» (نوعي لباس نمدي مخصوص چوپانان) خودش را از روي دوشش درآورد و روي من انداخت و گفت: «اين را بگير و اينجا استراحت كن.» من هیچ‌وقت اين محبت او را فراموش نمي‌كنم و تا زنده هستم كمكش مي‌كنم.» حاج‌آقا محبت هيچ‌كس را فراموش نمي‌كرد و اين را «قهرقلي» كه آن چوپان است به ياد دارد. منبع: موسسه فرهنگی هنری شهید شوشتری راوی: همسر شهید سردار شهید نورعلی شوشتری 🌸کانال ارائه محتوا به راویان 👇👇👇👇 🆔 @ravianerohani
این درجه ها نباید باعث شود ما برای خودمان ابهتی قائل شویم در لشکر 27 به فرماندهان، خودرو داده بودند تا در رفت و آمدها راحت‌تر باشند. وقتی پدرم از محل کار به منزل می‌آمد، بارها شده بود که جلوی درب پادگان، سربازها را سوار می‌کرد و تا جایی که در مسیرشان بود، آنها را می‌رساند. یکی از سرداران به ایشان گفت: شما جانشین لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله هستید و این حرکت شما باعث می‌شود که روی سربازها به شما باز شود. پدرم به ایشان گفت: این درجه‌ها نباید باعث شود ما برای خودمان ابهتی قائل شویم و خودمان را کسی تلقی کنیم؛ برای اینکه غرور، ما را نگیرد، رساندن چند سرباز ایرادی ندارد. رابطه پدرم با سربازها رابطه فرمانده و سرباز نبود که بخواهد درجه را ملاک برای نوع برخوردش قرار دهد. بارها می‌گفت: «اینها هم مثل من می‌مانند.‌» احترامی را که به همکارانِ هم‌درجه‌ای خودش می‌گذاشت، به سربازها نیز می‌گذاشت.‌» سردار «سعید سلیمانی» در حادثه سقوط هواپیما در نوزده دی 84 همراه سردار حاج احمد کاظمی و جمعی از فرماندهان دفاع مقدس به سوی معبود شتافت. سردار سعید سلیمانی منبع : راوی: فرزند شهید، ر.ک: فاتح خرمشهر، ص385 🌸کانال ارائه محتوا به راویان 👇👇👇👇 🆔 @ravianerohani
شهید ابراهیم همت زودتر از هر روز آمد خانه؛‌ اخمو و دمق. می‌گفت دیگر برنمی‌گردد سر کار، به آن میوه‌فروشی. آخر اوستا سرش داد زده بود. خم شد صورتش را بوسید و آهسته صداش کرد. ابراهیم بیدار شد،‌ نشست. اوستا آمده بود هرطور شده، ناراحتی آن روز را از دل او درآورد و بَرش گرداند سر کار. اوستا می‌گفت «صد بار این بچه را امتحان کردم؛‌ پول زیر شیشه‌ی میز گذاشتم،‌توی دخل دم دست گذاشتم. ولی یه بار ندیدم این بچه خطا کنه.» شهید ابراهیم همت منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران 🌸کانال ارائه محتوا به راویان 👇👇👇👇 🆔 @ravianerohani
شهیده ناهید فاتحی کرجو یازده ماه اسیر بود و بعد هم زنده به گورش کرده بودن.وقتی پیداش کردیم موهای سرش را تراشیده بودن و همه ناخناش رو کشیده بودن ، همه جای بدنش کبود بود و سرش هم شکسته.خانم های مسن نمی ذاشتن جوونا برن توی غسال خونه ؛ وقتی هم که آمدن بیرون ، قدرت تعریف کردن نداشتن. خدا رحمتش کنه ؛ دختر کم حرف و آرومی بود ، ولی وقتی می خواست حدیث و روایت یا داستان بگه ، حسابی تلافی می کرد و از گفتن خسته نمی شد. تولد : 1344 شهادت : 1361 علت شهادت : زنده به گور شدن توسط کوموله های کردستان بر گرفته از : فاتح هشمیز ، صفحه 41 تا 46 امام صادق (ع) فرمودند : اهل حق تا بوده اند همیشه در سختی قرار داشته اند ، اما بدانید که دوره این سختی کوتاه است ، ولی آسایش طولانی در پی دارد. الکافی ، جلد 2 ، صفحه 255 🌸کانال ارائه محتوا به راویان 👇👇👇👇 🆔 @ravianerohani
خاطره از شهید سپهبد صیاد شیرازی قرار بود بهش درجه ی سرلشکری بدهند. گفتیم: خب به سلامتی، مبارکه بابا. خندید. تند و سریع گفت: خوش حالم. اما درجه گرفتن، فقط ارتقای سازمانی نیست. وقتی آقا درجه رو بذارن رو دوشم، حس می کنم ازم راضیَن. وقتی که ایشون راضی باشن، امام عصر هم راضیَن. همین برام بسه. انگار مزد تمام سال های جنگ رو یک جا به م دادن. یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 44 🌸کانال ارائه محتوا به راویان 👇👇👇👇 🆔 @ravianerohani