eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین شهرام‌فر در سال ۱۳۲۶ متولد شد و در جوار حرم ملکوتی ثامن الحجج (ع) رشد کرد. آموختن را از سن ۷ سالگی آغاز کرد و تا اخذ مدرک دیپلم به تحصیل پرداخت. سپس به تهران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۴۵ وارد دانشکده افسری شد. حسین در سال ۱۳۴۹ دوره‌ی مقدماتی را در شیراز به پایان رساند. وی دوره‌ی چتر بازی را در خارج از ایران طی کرد و در رشته‌های کوهنوردی، کاراته و تکواندو به کسب تجربه پرداخت. شهرام‌فر سپس به تهران بازگشت و در مرکز آموزش ۰۱ تهران مشغول خدمت شد و چندی بعد به تیپ۲۳ نیروی مخصوص (نوهد) که به «کلاه سبزها» معروف بودند انتقال یافت. وی در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. سال ۱۳۵۶ در جمع یاران امام (ره) قرار گرفت و با توزیع اعلامیه از ایشان حمایت کرد تا اینکه مورد بازجویی فرمانده وقت و ضد انقلاب قرار گرفت. در سال ۱۳۵۷ در زمان حکومت نظامی نیز شهرام فر شور و شوق فراوانی در همکاری با مردم از خود نشان داد. با پیروزی انقلاب مأموریت‌های جنگی خود را در غرب و کردستان داوطلبانه و در مبارزه با دشمنان کشور و انقلاب اسلامی (ره) انجام داد و ضمن فعالیت در واحد عقیدتی سیاسی تیپ در مقابل ضدانقلاب و بعثیان مبارزه نمود. در پاییز سال ۱۳۶۰ نیروهای سپاه و ارتش تصمیم می‌گیرند با استفاده از تاکتیک‌های غافلگیرانه اقدام به پاکسازی جاده بانه- سردشت کنند. این عملیات در طی چند مرحله انجام و پس از پاکسازی بلافاصله اقدام به ایجاد پایگاه و تثبیت موقعیت شد. اگر چه در این عملیات میزان تلفات نیروهای خودی در مقابل با عناصر دشمن بسیار کم بود، اما متأسفانه تعدادی از نیروها به شهادت رسیدند که از آن جمله می‌توان به افسر لایق، مؤمن، شجاع و کاردان شهید حسن شهرام فر اشاره نمود. نیروهای عمل کننده پس از تصرف پیچ‌های خطرناک «هجده دولان» تصمیم گرفتند تپه‌های مشرف به روستای «زرواو» را هم به تصرف در آورند که شهید شهرام فر به عنوان یکی از نیروهای پیش رو، جلوتر از همه در حال حرکت بود و توانست با کاردانی و شجاعت خاص خود مهمترین تپه که امروز بر پاسگاه انتظامی «زرواو» مسلط است را به تصرف درآورد. وی دقایقی پس از استقرار بر روی تپه مورد اصابت گلوله مستقیم منافقین قرار گرفت و به در جه رفیع شهادت نائل آمد. این تپه امروز به تپه «شهید شهرام‌فر» مشهور است. حسین اخلاقی عجیب داشت، قبل از هر عملیات کلیه‌ی تجهیزات انفرادی را همراه می‌آورد. پنج خشاب کامل را بر می‌داشت و حتی داخل قمقمه‌اش به جای آب، فشنگ ذخیره می‌کرد. اما همیشه توکل بر خدا داشت. به انجام فرایض دین اسلام پایبند بود. در یک سال دو الی سه ماه را کامل روزه می‌گرفت. نماز شب می‌خواند و در ساعات فراغت آیات کلام الله مجید را تلاوت می‌کرد. همیشه در سجده‌ی آخر نماز سه مرتبه می‌گفت: «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده…» به نکات ریز خیلی اهمیت می‌داد و رفتارش الگوی دیگر رزمندگان و فرماندهان بود. همه ی بچه‌های دانشکده‌ی افسری و رزمندگان جنگ خاطره‌ای زیبا از انضباط و تلاش او دارند. همسر این شهید تکاور ارتشی روایت می‌کند: وقتی به خواستگاریم آمد گفت: «شما حتماً باید چادر سر کنید.» قبل از پیروزی انقلاب افراد محدودی چادر می‌پوشیدند. نمی دانم چرا یکباره و بی اختیار شرط او را پذیرفتم. از همان آغاز می‌دانستم زندگی مشترک ما طولی نخواهد کشید. زیرا که او فارغ از دنیا و تعلقات مادی بود. در طول پنج سال زندگی حسین فقط سه سال آن را در کنار ما بود. حسین خیلی به مسائل شرعی اهمیت می‌داد. قبل از پیروزی انقلاب برای خانه تلویزیون و رادیو نخرید. وقتی از او علتش را پرسیدم گفت: «اسلامی نیستند.» در سال ۱۳۶۰ من در مدرسه تدریس می‌کردم که حسین یک قرآن به من هدیه داد. روی آن نوشت: «اهداء می‌نمایم به همسرم تا فرزندانمان و فرزندان اسلام را با این کتاب آسمانی آشنا و طبق موازین و اصول آن، تعلیم و تربیت کند و معلم اسلام باشد و این تنها وصیت من است» حالا هر بار که به قرآن می‌نگرم چهره‌ی حسین در مقابل چشمانم قرار می‌گیرد و سفارشاتی که برای تربیت دو فرزند دخترش داشت. و از خدا می‌خواهم تا بتوانم به صورت شایسته این وظیفه را انجام دهم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۶مردادماه ، امیر سرلشکر گرامی باد.🌹 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
مسعود منفردنیاکی در سال ۱۳۰۸ در شهرستان« آمل» متولد شد. در سال ۱۳۳۱ و پس از اخذ دیپلم طبیعی با علاقه به خدمت در لباس سربازی در دانشکده افسری استخدام و پس از طی دوره سه ساله دانشکده به درجه ستوان دومی نائل و با انتخاب رسته زرهی به خدمت مشغول شد. او در طول خدمت در سمت‌های مختلف فرماندهی در یگان‌های رزمی به انجام وظیفه پرداخت و مدارج تحصیلی را از دوره مقدماتی و عالی زرهی تا دوره فرماندهی و ستاد و دانشکده پدافند ملی با موفقیت پشت سر گذاشت. در سال ۱۳۵۵ به درجه سرهنگی نائل شد. وی در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی همچون بدنه مؤمن و خدمتگزار ارتش به دریای بیکران ملت پیوست و پس از پیروزی انقلاب به شکرانه استقرار نظم اسلامی، خود را وقف دفاع از انقلاب نو پای اسلامی کرد. نیاکی به پاس فداکاری و خدمات ارزشمند خود در سال ۱۳۵۹ به سمت فرماندهی لشکر ۸۸ زرهی زاهدان و در سال ۱۳۶۰ به سمت فرمانده لشکر قدرتمند ۹۲ زرهی اهواز منصوب شد و در این مسئولیتها و در همه میدان‌های دفاع از میهن اسلامی در برابر دشمنان انجام وظیفه کرد. حضور مداوم نیاکی در خط مقدم جبهه و مسئولیت‌شناسی عمیق از ویژگی‌های بارزش بود. او با حضور پدرانه در کنار افسران، درجه‌داران و سربازان به آنها روحیه می‌داد. کارنامه او در دوران دفاع مقدس مشحون از افتخارات و قهرمانی‌ها است. وی در مسئولیت‌های فرماندهی در عملیات‌های بزرگ طریق‌القدس،فتح‌المبین،بیت‌المقدس، والفجر و رمضان خدمت کرده و در سمت فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی خوزستان و فرمانده قرارگاه فتح بارها به قلب دشمن تاخته و شکست‌های سنگینی بر پیکر دشمن وارد آورد. « نیاکی» به واسطه لیاقت و شجاعت وافر خود طی حکمی از سوی امیر سپهبد «صیاد شیرازی» به جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب شد و در طراحی عملیات‌های بزرگ رزمی در جنوب نقش مؤثری ایفا کرد. در سال ۱۳۶۳ با کوله باری از تجربیات گرانبها در سمت جانشین اداره سوم سماجا منصوب و آماده ایفای مسئولیت های سنگین و جدید دیگری شد. در تاریخ ۱۳۶۴/۵/۶ به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشگر ۵۸ تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگی لشگر اجرا شد شرکت کرد پس از ۳۳ سال خدمت پرافتخار سربازی، در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت نائل شد. یکی از ویژگی‌های آن شهید این بود که همواره در خط مقدم و در کنار سربازان خود می‌جنگید، به آنها روحیه می‌داد، آنها را تشویق به پیشروی می‌کرد و با تک تک سربازان تماس نزدیک داشت، گرفتاری‌های آنها را می‌شناخت و تا سر حد امکان آنها را رفع می‌کرد. سهم زیادی در به اسارت گرفتن هزاران تن مزدور بعثی داشت و همواره نام او در دل دوستان، امیدواری و در دل دشمنان یاس به همراه داشت. او افتخار این را داشت که در عملیات‌های طریق‌المقدس،تنگ چزابه،فتح‌المبین،بیت‌المقدس،والفجر مقدماتی و والفجر یک در سمت فرماندهی لشگر ۹۲ زرهی اهواز به قلب دشمن بتازد و شکست‌های سنگینی بر پیکر ارتش تا دندان مسلح رژیم بعثی وارد کند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani