#کلام_امام
🔰 پشتیبانی از رزمندگان در مراکز مردمی و خانهها جزو اختصاصات جنگ ماست.
🔻 #امام_خامنهای :
یکی از چیزهایی که جزو اختصاصات کشور و جنگ ما است، این خدماتی است که در خانهها و در مراکز زنانه و مردمی و مانند اینها انجام گرفته. فرض کنید در خانههایی غذا و کمپوت درست کردند، امکانات آذوقههای جنگی فراهم کردند، نان پختند و فرستادند؛ اینها چیزهای عجیب و غریبی است؛ این مردها و این زنها با چه انگیزههایی، با چه همّتی این کار را کردند؟ ۱۴۰۰/۰۷/۲۴
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۶آبانماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #روحانی_شهید #حجت_الاسلام_علی_تمامزاده (#ابوهادی) گرامی باد . 🥀
تاریخ تولد : 1355/01/25
محل تولد : تهران
تاریخ شهادت : 1394/08/16
محل شهادت : حلب - سوریه
متاهل با 2 فرزند
محل مزار شهید : کرج – قطعه شهدای امامزاده محمد (ص)
شهید حجت الاسلام تمامزاده از شهدای مدافع حرم، متولد سال 1355 و دارای دو فرزند به نام های فاطمه و محمدهادی بود.
وی مدت 15 سال به امر تبلیغ دین در زمینه ها و عرصه های مختلف از گویندگی و امام جماعت تا تهیه نشریه مدافعان حرم، وب سایت و فعالیت در مجامع فرهنگی و اجتماعی و سیاسی اشتغال داشت.
ابوهادی نام مستعار این شهید بزرگوار است، او با وجود فعالیت های تبلیغی دینی و اجتماعی بسیار، خود را برای رفتن به سوریه و دفاع از حریم اهل بیت(ع) آماده کرد.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
#وصیتنامه
#شهید_علی_تمامزاده
با نام و یاد خداوند مهربان و با درورد به ارواح طیبه شهدای جهان اسلام و با سلام و دعای خیر به پیشگاه آقا صاحب الزمان(عج) و آرزوی سر سلامتی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(دام عزه) شب عملیات است و رزمندگلن با تجهیزات عازم خط نبرد حق علیه باطل هستند. این عملیات از آنجا اهمیت فراوان نسبت به دیگر عملیات ها دارد که برای دفاع از شیعیان مظلوم شهرهای سوریه تدارک دیده شده است، مردم مظلومی که ماه ها در محاصره هستند و تنها از طریق هلیکوپتر آذوقه دریافت می کنند.
امشب دوم محرم است؛ ماهم اقتدا کردیم به امام حق طلبان و کربلایی شدیم
حتی از اینکه کی یک شکم سیر نان خالی بخورند عاجزند و بقدری در مضیقه هستند که آرد را با پوست درختان دیگر خمیر می کنند تا حجم زیادی پیدا کند و بتوانند چند روزی بیشتر محاصره را تحمل کنند. انشالله با غیرت رزمندگان حزب الله، برادران ایرانی، فاطمیون، حیدریون، زینبیون و ... این محاصره خواهد شکست و پیروزی از آن مومنین و متقین است.
چند کلامی با پدر و مادر عزیزم. پدر خوب و مهربانم و مادر عزیزتر از جانم از شما به خاطر اینکه فرزندتان را با راه و مکتب اهل بیت آشنا کردید تشکر می کنم و ممنونم. ممنونم از اینکه پدر مهربان من با نان حلال مرا بزرگ کرد و مادر خوبم با مجلس روضه اهل بین و محبت آنها تربیتم نمود. هیچ گاه عرق های پدرک را زیر تیغ تابستان و در اوج گرما که با زبان روزه کارگری می کرد تا نان حلال و طیب و طاهری بر سر سفره خانواده خود بگذارد را فراموش نمی کنم، کودک بودم اما آن زحمان هیچگاه فراموش شدنی نیست و هیچگاه محبت مادرانه را که با اشک روضه اهل بیت عجین شده بود را از یاد نخواهم برد. همه چیز ما از اهل بیت است چرا که این ها وسیله هستند، اسباب و وسیله نجات همه انسان ها به صوری کشتی نجات اهل بیت هستند و بس.
امشب دوم محرم است و بچه ها برای امام حسین (ع) سید و سالار و سرور همه آزادمردان جهان عزاداری می کنند. ماهم اقتدا کردیم به امام حق طلبان و کربلایی شدیم.
چند کلامی با فرزندانم؛ فاطمه عزیزم، دختر خوب، پاک و متدین، نجیب، با وقار، خانم، مهربان و قشنگ من. خیلی دوست داشتم همین الان دستت را بسان رسول الله(ص) که دست فاطمه زهرا(س) را می بوسید، می بوسیدم چرا که تو هم نام فاطمه زهرا(س) هستی. برایم خیلی عزیزی، خیلی. همیشه دوستت داشتم و الان خدا می داند چقدر دوستت دارم، خدا می داند و بس. دخترم از در زندگی از من اذیت شدی و آزاری دیدی، عصبانیت و دعوای پدر دختری دیدی حلالم کن که سخت محتاجم. دوستت دارم عزیزم.
و آقا محمد هادی، پسر قشنگ و خوشگل من، من برای عزت دین اسلام به جهاد رفتم. پسر خوب و رئوفم، خدا م یداند که یک دل سیر دلم برایت تنگ شده و دوست دارم بغلت بگیرم و دور سرم بچرخانم. عزیزم اگر از سن طفولیت عبور کردی پسر مودبی برای مادرت باش، عصای خانواده باش، مسیر اهل بیت را فراموش نکن، با افراد با ایمان نشست و برخاست کن، دوستان با ایمان انتخاب کن، همیشه توکلت به خدای مهربان باشد، از اهل بیت عصمت و طهارت مدد بگیر و آن ها را وسیله برای رسیدن به خدا انتخاب کن، سختی ها را بر جان بخر و بدان که پیروزی از آن متقین است. دوستت دارم کوچولوی دوست داشتنی من
چند کلامی با خواهران و برادران عزیزم،خواهران مهربانم دوستتان دارم. بدانید مهر و محبت همه شما در قلب من بوده و خواهد بود. راه اهل بیت عصمت و طهارت را بروید و نمازتان فراموش نشود. دوست و یاور همدیگر باشید. کانون خانواده را مثل همیشه گرم نگاه دارید. دوستتان دارم.
بدانید برای هیچ چیز که اهداف مادی باشد به سوریه نرفتم.
چند کلامی با همه دوستان و آشنایام؛
بدانید من برای هیچ چیز به سوریه نرفتم که اهداف مادی داشته باشم. راه برای هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و راس آن رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی هرچه در توان دارید بر این این رژیم جعلی فریاد بکشید و خشم و نفرتتان را نثار آن کنید. کینه های انقلابیان رسوب نگیرد و فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم. شیعه علی علیه السلام ذلت نمی پذیرد.
آقا و مولای ما حسین ابن علی(ع) هم تن به ذلت نداد. آشنایان و دوستان خوبم همه شما مرا حلال کنید. از پدرم خانم و پدر خانم عزیزم نیز التماس دعای شدید دارم و مهر و محبت همه شما در قلب من است. از مادر خوبم، خواهرهای خوبم، خواهر خانم ها و بستگان می خوام مراقب خانواده من باشند و صله رحم فراموشتان نشود، رفت و آمدتان را با خانواده بعد از من ادامه دهید.
همه شما را به خدای سبحان می سپارم. ظهور حضرت مهدی نزدیک است و چه بسا دوباره رجعت کنیم (انشاءلله). همیشه پشت سر رهبر فرزانه انقلاب حرکت کنید. از دوستان و آشنایانی که فراموش کردم نامشان ببرم پوزش میخواهم
یاعلی،علی تمامزاده
🇮🇷 @ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_علی_تمام_زاده
شهید اخلاص بالایی داشت؛ عبودیت و بندگیاش هم به سبب اخلاصش بود. شهید تمام زاده از شهدای شاخص کرج است که بعد از شهادت بهعنوان «نماد اخلاص و بصیرت» معروف شد. این بصیرت باعث میشد که در مواجهه با تمام فتنهها در صف اول قرار داشته باشند. همیشه میگفت: «ما باید ببینیم وظیفهمان چیست و به آن عمل کنیم». در سفرهایی که میرفت، به خاطر کار کردن بدون چشمداشت او نظر مردم منطقه نسبت به روحانیت تغییر میکرد و بهبود مییافت.
الآن هم که از ایشان یاد میشود، همه میگویند شهید تمام زاده عالمی بود که به علمش عمل میکرد. این تنها حرفِ من بهعنوان همسر ایشان نیست، بلکه حرف همه کسانی است که ایشان را میشناسند.
هر دفعه که پدر و مادرشان را میدیدند، دستبوس آنها بود و در حد اعلا به آنها احترام میگذاشت. فرد متمایزی بود؛ هم بین افراد خانوادهاش، هم بین روحانیون. در قرآن میگوید به پدر و مادر اف نگویید! من خودم به آن درجه نرسیدم اما او به خاطر روح بزرگش رعایت میکرد.
یکی از خصوصیات بارزش، دوری از دنیاطلبی بود. همیشه به من میگفت: «دنیا را جدی نگیر». همّ و غمّ او برای آخرت بود. البته این کلام به این معنا نبود که بد زندگی کند یا افسرده باشد، در زندگی دنیایی هم خیلی تمیز و با لذت زندگی میکرد، اما برای آخرت تلاش میکرد و برخلاف برخی که مسابقه دنیا دارند، او مسابقه آخرت داشت. واقعاً بیارزشی دنیا را با تمام وجود چشیده بود.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۶آبانماه، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_هادی_زاهد گرامی باد .🥀
نــام :هادی
نـام خـانوادگـی :زاهد
نـام پـدر :شعبان
تـاریخ تـولـد :۱۳۵۸/۱/۱
مـحل تـولـد :تهران
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
تـاریخ شـهادت :۱۳۹۵/۸/۱۶
کـشور شـهادت :سوریه
مـحل شـهادت :حلب
عـملیـات :اطـلاعاتی مـوجود نـیست
نـحوه شـهادت :انفجار مین
#شهید_هادی_زاهد متولد 1357 بود. او اصالتاً اهل ساوه و ساکن تهران بود که از ابتدای حضور مستشاران نظامی و مدافعان حرم در سوریه حضور داشتند.شهید هادی زاهد یکی از مستشاران زبده نظامی بود که پس از شش سال حضور مستشاری در سوریه یک شنبه 16 آبان ماه 95 براثر انفجار مین در حلب به شهادت رسید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
آمنه زاهد خواهر بزرگ شهید مدافع حرم هادی زاهد ، از برادرش چنین میگوید: هادی متولد 57 و بچه انقلاب بود. در بحبوحه پیروزی انقلاب و شبهای حکومت نظامی به دنیا آمد. از همان ابتدای جوانی هم به فعالیتهای انقلابی علاقه مند بود. 6 سال بود که سوریه بود. فرمانده قَدری بود و روحیه جنگاوری قوی داشت. منتها هیچ کس در رزم حریفش نمیشد. آخر سر هم روی مین رفت که به شهادت رسید. هنگام شهادت پاهایش هم روی مین از بین رفت.
خواهر شهید در ادامه از خصوصیات اخلاقی شهید زاهد میگوید: فوق العاده ولایتی بود. به اهل بیت(ع) خیلی ارادت داشت. از بچگی مرتب مراسمهای هیأت را شرکت میکرد. در عبادت و خلقیاتش رفتار خاصی داشت. در همه چیز خوب و منحصر به فرد بود. همیشه برای همه رفتارها خط قرمزی ایجاد میکرد و میگفت از نگاه و رفتار و زبانتان مواظبت کنید تا اسلامی باشد.
او از روایتهایی که برادرش از سوریه تعریف میکرد، میگوید و ادامه میدهد: همیشه در رابطه با اینکه بچههای ما چقدر در سوریه زحمت میکشند و با چه دشمن وحشی طرف هستند صحبت میکرد و میگفت اگر ما امروز استقامت به خرج ندهیم فردا اینها میآیند و به زن و بچه ما را اهانت میکنند.
روایت خواهرانه از شهیدی که طی ۶ سال جنگ در سوریه حریفی در رزم نداشت
آمنه زاهد با اشاره به مجروحیت چند ماه پیش برادرش میگوید: چند ماه پیش در سوریه مجروح شد. ترکش به سینهاش خورده بود و از طرف دیگر درآمده بود. به او گفتم: "دیگر مجروح شدهای. چند وقتی را استراحت کن و به رفتن فکر نکن" گفت: "نه؛ تازه شرایطی پیش آمده و متوجه شدم اگر ما نباشیم این تکفیریها چه کار میکنند و چه بر سر جامعه و رهبر میآید؟" وقتی کمی بهتر شد دوباره رفت. اصلا فکر نمیکردم شهید شود. به توانایی بالای رزمیاش غره شده بودم. به آموزشهای زیادی که در این رابطه دیده بود و تسلط او در امور رزمی اطمینان داشتیم و اصلا فکر نمیکردیم به شهادت برسد. واقعا لایق شهادت بود.
او ادامه میدهد: یک پسر 12 ساله و یک دختر 8 ساله دارد. خانمش خیلی ناراحت بود و گاهی به او میگفت نرو. بچهها که هنوز به سنی نبودند که بخواهند مانع رفتن پدر شوند. ولی خیلی برای پدرشان دلتنگی میکردند. دوستانش که شهید میشدندبه مراسم تشییع آنها میرفت، به خانوادهها سر میزد و میگفت: "رفتم خانوادههایشان را دیدم. خیلی متاثر شدم چون همه آنها بچههای کوچک دارند."
خواهر شهید زاهد از اشتیاقش برای مشارکت در جهاد برادر چنین میگوید: من همیشه به او میگفتم: "من را با خودت ببر." او میگفت: "میخواهی بیایی آنجا چه کار انجام دهی؟" گفتم: "بالاخره از بچههای یتیم آنجا که میتوانم مراقبت کنم. در خانه هایی که آنجا هست بچهها را جمع کرده و کمک کنیم." میگفت: "من برایت پیگیر میشوم اگر چنین چیزی آنجا وجود داشت به تو میگویم." وقتی سوریه بود با شبکههای اجتماعی با هم در ارتباط بودیم. همیشه سعی میکردم با الفاظی مثل: دلاور، یاور امام زمان(عج)، خداقوت و این چیزها با او حرف بزنم و اینگونه سعی میکردم مشوقش باشم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#دست_خط_شهید
#شهید_هادی_زاهد
#بسمه_تعالی
این دستمال و این تسبیح تربت کربلا با این کفن با من به خاک بسپارید .
هادی زاهد
۱۳۷۸/۳/۱۸
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۶آبانماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_میثم_مدواری گرامی باد. 🥀
🌷نــام :میثم
🌷نـام خـانوادگـی :مدواری شهربابک
🌷نـام پـدر :ریحان
🌷تـاریخ تـولـد :۱۳۶۳/۲/۲۳
🌷مـحل تـولـد :تهران
🌷سـن :۳۱ سـال
🌷دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
🌷وضـعیت تاهل :متاهل ۲فرزند دختر
🌷تـاریخ شـهادت :۱۳۹۴/۸/۱۶
🌷کـشور شـهادت :سوریه
🌷مـحل شـهادت :حلب
🌷نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری
🌷مزار شهید : بهشت زهرا تهران قـطعـه :۲۹ردیـف :۴۹شـماره :۱۶
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_میثم_مدواری
شهید میثم مدواری در تاریخ بیست و سوم اردیبهشت سال 63 در محله تختی نازی آباد واقع در تهران دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در کنار خانواده اش سپری کرد و در دامان مادر نهضت حسینی و مکتب زینبی را آموخت و از همان دوران طفولیت با هیئت و مسجد آشنا شد و همراه پدر در این مجالس شرکت میکرد.
در همین دوران بود که یکی از برادران میثم به مقام شهادت رسید. مسعود فرزند دوم خانواده در تاریخ بیست و سوم بهمن 63، روز تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به دست گروهک های منافقین در میدان رسالت به همراه سه تن از دوستانش ترور و شربت شهادت را نوشیدند. بعد از شهادت مسعود، خانواده ایشان به ویلاشهر نقل مکان نمودند. پدر بزرگوار این شهید، فرمانده پایگاه بسیج امام محمد باقر(ع) بودند و همین امر کمکی شد برای میثم تا با بسیج آشنا شود و در بسیج نوجوانان ثبت نام کرد و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد.
بعد از گرفتن دیپلم در سال 80 وارد سپاه شد و به طور رسمی شروع به کار کرد. در همین دوران به طور مستمر برای تفحص شهدا به مناطق جنوب میرفت.
میثم سال ۸۷ ازدواج کرد که ثمره این زندگی هشت ساله، دو دختر دردانه به نامهای فاطمه زهرا و فاطمه کوثر است. آقا میثم با شروع جنگ سوریه با داعش به این جبهه اعزام شد و از سال 89 به دفاع ازدین و اسلام پرداخت.
بعد از رشادت های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین؛ در آخرین بار به مدت چهل روز مقاومت در برابر کفار داعشی در صبح روز شانزدهم آبان 94 پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض شهادت نائل آمد و شهد شیرین شهادت را نوشید.روحش شاد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani