۱۴ اسفندماه #سالروز_شهادت دوبرادر آسمانی #شهیدان جعفر و ناصر بذری در #عملیات_کربلای_5 گرامی باد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
یک گلوله دوبرادر را آسمانی کرد !
عملیات کربلای۵ خیلی طولانی بود. در اثنای عملیات فرصتی پیش آمد و جعفر و ناصر تصمیم گرفتند به مرخصی بروند. بعد از سه روز به عملیات کربلای ۵ و مرحله سومش بازگشتند. گردان ما که حمزه سیدالشهدا(ع) بود، رفت خط سوم شلمچه و بچههای گردان ویژه شهدا هم به خط آمدند.
ناصر و جعفر در جنگ با هم رقابت میکردند. برادرم جعفر به شوخی میگفت تجربه جنگی من بالاتر است و با هم کل کل میکردند.
یادم است ناصر به جعفر گفت بند حمایلم را کیپ کن. جعفر هم گفت یک نظامی باتجربه که بند حمایلش را نمیدهد دیگری کیپ کند. بعد از کمی گفت و گو بلند شدند بروند و آخرین صحنهای که از آنها به یاد دارم، این است که به علامت خداحافظی دستشان را تکان دادند و از من خداحافظی کردند.
روز بعد دوباره آتش عملیات شدت گرفت. انفجارها خیلی سخت بود. طوری که چند دقیقه اول تلفات داشتیم و بعد از مدتی معاون گردان اکبر خورنده گفت بچهها آماده باشید. ما هم آماده شدیم و رفتیم منطقه عملیاتی.
همین طور جنازه بود که روی زمین افتاده بود. دوست نداشتم این صحنهها را ببینم. اما باید دنبال برادرانم میگشتم. هر شهیدی را که میدیدم یاد حضرت زینب(س) میافتادم.
داخل سنگر شدم و نماز خواندم. آن موقع ۱۸ سالم بود. یکی از بچهها آمد و گفت نادر لباست را جمع کن برو خانه. علتش را پرسیدم که گفت برادرت ناصر مجروح شده و باید برگردی. گفتم خانه نمیروم. اما فرمانده اصرار کرد. وقتی باز هم مخالفت کردم، یک نفر گفت جعفر شهید شده است.
خبر شهادت جعفر را که شنیدم خیلی گریه کردم. همه آمدند دلداریام دادند. داخل سنگر داشتم گریه میکردم که یکدفعه شنیدم از بیرون صدایم میزنند. به نظرم رسید پیکر جعفر را آوردهاند.
رفتم و دیدم تویوتایی ایستاده است. غلام اوصیا از بچههای گردان به من گفت: نیا! برادر تو داخل تویوتا نیست. با حرفش بیشتر شک کردم و دیدم بالای
تویوتا یک پتو روی جنازهای است. جنازه سمت چپی را کنار زدم. دیدم جعفر است که پهلوی راستش مورد اصابت قرار گرفته و به شهادت رسیده است. ۱۰ دقیقه بالای سر شهیدم گریه کردم. هنوز بدنش گرم بود.
بوی خاصی میداد. جعفر ۲۶ ساله بود و دو تا بچه داشت. بعد از شهادتش یک فرزند دیگرش به دنیا آمد.
هنوز متوجه شهادت ناصر نشده بودم و به من نگفته بودند که او هم شهید شده است. هنوز بالای تویوتا بودم و عاشقانهترین و برادرانهترین حرفها را به جعفر میزدم که دیدم یک شهید دیگر هم زیر پتو و کنار پیکر جعفر است.
دلم یک طوری شد. گفتم صورت او را هم ببوسم. تا خواستم او را ببوسم دیدم ای دل غافل! چقدر شبیه برادرم ناصر است. همین لحظه بچهها که تمام حرکاتم را زیر نظر داشتند، زدند زیر گریه. فهمیدم چشمانم اشتباه ندیده و ناصر هم به شهادت رسیده است.
برگشتم و به همرزمانم گفتم شما که گفته بودید فقط جعفر شهید شده، ناصر هم که شهید شده است. یکی از بچهها گفت: نادر جان! یک گلوله مینیکاتیوشا افتاد کنارشان و هر دو با هم به شهادت رسیدند.
انگار گلوله افتاده بود وسطشان و با ترکشهای خمپاره هر دو برادرم شهید شده بودند. ناصر گردنش ترکش خورده بود. برادرم ناصر در روضههای حضرت زهرا(س) و علی اصغر(ع) خیلی گریه میکرد و عاقبت مثل علی اصغر(ع) شهید شد.
بعد از چند روز به بابل برگشتم. مادرم خبر نداشت پسرانش شهید شدهاند. وقتی به محله رسیدم کیف برادران شهیدم دستم بود. به کوچه که رسیدم، همسایهها از حالتم و اینکه سه تا ساک همراهم بود متوجه شدند که ناصر و جعفر به شهادت رسیدهاند. انگار که به آنها الهام شده بود، یکدفعه شیون سر دادند و تا رسیدم خانه مادرم با پای برهنه آمد. هر سه تا کیف از دستم افتاد و گریه کردم. مادرم گفت بگو که برادرانت ترکش خوردند!
نمیدانم چطور از نحوه شهادتشان مطلع شده بود. اما از آن به بعد مادرم اسم من را ذوالجناح گذاشت. همه میدانیم اهل بیت امام حسین(ع) وقتی که ذوالجناح را بدون امام دیدند متوجه شدند که اباعبدالله(ع) به شهادت رسیده است. مادرم هم تا آخر عمرش و تا زمانی که زنده بود به من میگفت: «نادرم ذوالجناح است.»
راوی: رزمنده بسیجی، نادر بذری
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
40.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🎥مستند از ایروان تا بهشت
🔸شهید ابراهیم هادی مرا پیدا کرد
🔹من شبیه شهید مجید قربانی هستم!!!
🔸از حاج قاسم هدیه گرفتم
🔹ایرانی ها چقدر توفیق داشتند که در ایران به دنیا آمده اند
🔸شهید رسول خلیلی با من حرف زدند
🔹آرامشی که در بهشت زهرا دارم هیج جا ندارم
🔸این ها تنها گوشه ای از ارادت خانم نازلی مارگاریان نسبت به شهدا است...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۵ اسفندماه #سالروز_عملیات #کلینه_و_سید_صادق_2 گرامی باد . 🥀
🔹 #خلاصه_گزارش_عملیات
🔸تاریخ اجرا: ۱۵ اسفند ماه سال ۱۳۵۹
🔸منطقه عمومی: کرمانشاه
🔸محل نبرد: سرپل ذهاب
🔸سازمان عمل کننده: ارتش و نیروهای مردمی
🔸فرماندهی عملیات: ارتش
🔸نوع نبرد: آفندی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔹 #شرح_عملیات:
به دنبال ایجاد تحرک در جبهه های ایران و ایجاد روحیه تهاجمی در نیروها و کسب موقعیت برتر در مقابله با عراق و به دلیل عــدم موفقیـت کامل عملیات کلینه و سید صادق در مرحلـه اول (در تاریخ ۸ آذر)، لشـگر ۸۱ زرهـی از نـیروی زمینی ارتش ایران، با همراهی تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران مرحله دوم عملیات کلینه و سید صادق را در منطقه عمومی «سرپل ذهــاب» اجرا نمود.
تیپ سوم این لشگر در ۱۵ اسفندماه سال ۱۳۵۹ مأموریــت یافـت تا آبادی های کلینه و سید صادق و ارتفـاع کـوره مــوش را تصـرف نماید.
🔹 #نتیجه_عملیات:
🔸آبادی کلینه و تپه ۵۷۷ به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
🔸تعداد ۸۰ نفر کشته، ۱۵۰ نفر زخمی و ۵۸ نفر اسـیر، مجمـوع تلفـات انسانی عراق بود.
🔸تعداد ۷ دستگاه تانک و نفربر، تعداد ۲ کامیون حامل مهمات و مقادیری تجهیزات از جمله ضایعات دشمن به شمار می رود.
#سالروز_عملیات_کلینه_و_سید_صادق2
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌺ای کوی تو قبله مراد ادرکنی
ای دادرس روز معاد ادرکنی
ای گشته ز فرط جود و احسان و عطا
مشهور و ملقب به جواد(ع)، ادرکنی🌺
💠میلاد با سعادت امام محمد تقی(ع)میوه دل امام هشتم جواد الائمه و سرباز بی زره و جوشن امام حسین علی اصغر (ع) بر همگان مبارک باد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ در روز ولادت امام جواد {ع } شمارا دعوت میکنیم به زیارت مجازی حرم کاظمین علیهما السلام
کلیپی بسبارزیبا از حرم مطهر امام کاظم و امام جواد علیهما السلام
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani