eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.2هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
472 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍صحبت های آخر الزمانی شهید ... ‌((از حواشی کار کم بکنیم، چون وقتمون خیلی کمه...سریع قضیه رو جمع و جور بکنیم از لحظه به لحظه ای که اینجا هستیم استفاده بکنیم ان شاء الله که مرضی رضای امام زمان قرار بگیریم... 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۲۹ آذر ماه ، پاسدارِ گرامی باد. 🥀 🌷پاسدار بسیجی عبدالمهدی کاظمی از خمینی شهر در نبرد با تکفیری ها و داعشی ها در جبهه های سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) در تاریخ ۱۳۹۴/۰۹/۲۹ به شهادت رسید. 🌷عبدالمهدی کاظمی در سال ۸۴ ازدواج و در منطقه جوی آباد قدیم خمینی شهر زندگی میکرد و از این شهیدِ عزیز دو فرزند دختر ۷ و ۲ ساله با نام های فاطمه و ریحانه به یادگار مانده است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهیدی که برات شهادتش را از آیت‌الله بهجت گرفت... کلامی از : «من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی می‌خواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیت‌الله ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیت‌الله بهجت حاضر شوم و خواب را برای وی تعریف کنم. وقتی به حضور آیت‌الله بهجت رسیدم، نوید شهادتم را از ایشان گرفتم.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷همسرم می‌گفت دوست دارم ریحانه ولایتی بار بیاید. عبدالمهدی عاشق رهبری بود. هر زمان چهره ایشان را نگاه می‌کرد دست بر سینه می‌گذاشت و می‌گفت: جان ناقابلی دارم، فدای رهبر عزیزم. 👌سفارش کرد که می‌خواهم بچه‌ها را زینب‌وار بزرگ کنید. اِن شاءالله حجابشان زینبی باشد. رفتارشان زهرایی باشد. نمونه باشند. یک بار ریحانه تب کرد یک هفته تمام تب داشت. خوب نمی‌شد. به بیمارستان بردم و دارو دادم، تبش پایین نمی‌آمد. نگران بودم تشنج نکند. نمی‌دانستم چه کار کنم. 😔عبدالمهدی قبل‌تر به من گفته بود که کمک خواستی به حضرت زهرا (س) متوسل شو و من را صدا کن. توسل کردم و زیارت عاشورا خواندم. سلام آخر را که دادم، به حضرت زهرا (س) گفتم: امروز پنج‌شنبه است و من می‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدی بگویند اگر برای دخترش اتفاقی بیفتد نگوید که من نتوانستم از بچه‌اش نگهداری کنم. آنها امانت هستند دست من. 🍃رفتم بالای سر ریحانه ناگهان بوی عطری در خانه پیچید. عطری که هر لحظه زیاد و زیادتر می‌شد. ناگهان من صدای عبدالمهدی را شنیدم. گفت همسرم بخواب من بالای سر ریحانه هستم. خوابیدم وقتی بلند شدم دیدم ریحانه تبش پایین آمده و از من آب می‌خواهد. حس کردم که عبدالمهدی در کنارم است. حسش می‌کردم. همه حرف‌هایم را با عبدالمهدی زدم. ✨او به قولش عمل کرده بود. آمده بود تا کمکم کند، بحق فرموده‌اند که شهدا عند ربهم یرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر کسی وارد خانه می‌شد متوجه آن بوی خوش می‌شد. لباس ریحانه بوی این عطر را گرفته بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravian
♦️ میگفت:خیلی به امام زمان ارادت داشت. ازین ارادتای خشک و خالی که فقط بشینی بگی «آقاجان کی میای دورت بگردم» نه! دنبال آمادگی بود دنبال آماده سازی بود دنبال آگاهی بود. 🔅 میگفت: همون اولای دوره آموزشی با چند تا از بچه ها دوره های مهدویت راه انداخته بود در مورد علایم آخرالزمان و آیات و روایات در مورد امام زمان و از اینجور مسایل صحبت میکردن،البته جلساتشون زیاد طول نکشید چون یکی از فرماندهاشون فهمیده بود و بهشون گفته بود که تعطیلش کنن. محمودرضا هم راحت پذیرفته بود. خودش میگفت تو اینجور جلسات اگه استاد نداشته باشی احتمال به انحراف کشیده شدن و مراد و مرید بازیای الکی زیاده.(تجربه اش رو هم داشت.) اما همش دنبال مطالعه درباره حضرت و شرایط ظهور و آمادگی برای ظهور بود. این رو از نامه ی معروفی که برای خانومش تو ماههای آخر نوشته بود میشد کامل دید. 💠 میگفت: خلاصه اینکه انتظار محمود، یه انتظار واقعی بود. نمیخوام الکی محمود رو گندش کنم یا حالا که شهید شده مقدس بازی در بیارم،نه. محمود واقعا دغدغه امام زمانش رو داشت. واقعا داشت سعی میکرد آماده باشه. واقعا فرمایشات حضرت آقا و اطاعت از دستوراتشون رو در راستای ظهور و تمرینی برای ظهور میدید ... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تبیین ( ۳ ) 🔻 : ولایت فقیه، مثل روحی است در کالبد نظام بالاتر از این من بگویم: قانون اساسی در جمهوری اسلامی که ملاک و معیار و چهارچوب قوانین است، اعتبار به خاطر قبول و تایید ولی فقیه است. و الا خبرگان، از هر قشری، چه حقی دارند دور هم بنشینند، برای مردم مملکت و مردم جامعه قانون وضع کنند. اکثریت مردم چه حقی دارند که امضا کنند قانون اساسی را و برای همه مردم این قانون را لازم الاجرا بکنند آن کسی که حق دارد قانون اساسی را برای جامعه قرار دهد. او ولی فقیه است، او همان امام اسلامی است و دستگاهی است که حاکمیت الهی را از طریق وراثت پیغمبر و وراثت ائمه معصومین در اختیار دارد. این شان ولایت فقیه است در حقیقت ولایت و حاکمیت ولی فقیه، ولایت و حاکمیت فقه اسلامی است، ولایت و حاکمیت دین خداست، ولایت و حاکمیت ملاکها و ارزشهاست، نه ولایت و حاکمیت یک شخص یعنی خود ولی فقیه هم به عنوان یک شخص، موظف است که آنچه حکم ولی فقیه است، اطاعت کند و تبعیت کند. بر همه واجب الاتباع است این احکام، احکام ولی فقیه حتی بر خود ولی فقیه یک چنین گسترهی بسیار وسیع و عظیمی راء دامنه ی ولایت فقیه دار است که منتهی هم میشود به ولایت خدا، یعنی جون ریشه ولایت فقیه، ولایت الهی است، ولایت پیغمبر است و همان چیزی است که از پیغمبر با اوصیای معصومینش و از اوصیای معصومین به علمای امت فقهای امت، آن کسانی که دارای این شرایط هستند، منتقل شده. این معنای ولایت فقیه در جامعه اسلامی است! نماز جمعه ۶۶/۱۱/۲ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۳۰ دی‌ماه ، در حادثه پلاسکو ، گرامی باد . 🥀 ساختمان روز پنجشنبه #۳۰دی ۱۳۹۵ دچار حریق و ریزش شد که در این حادثه ۱۶ تن از به درجه رفیع نائل آمدند و بیش از ۲۳۰ نفر مصدوم شدند. حادثه پلاسکو و عملیات امداد و نجات و آواربرداری آن حدود ۹ روز طول کشید و سرانجام در 8 بهمن عملیات آواربرداری پایان یافت. . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🇮🇷 ، مدیر منطقه ۲ عملیات آتش نشانی، از شهدای حادثه پلاسکو است. وی صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ماه در شرایطی که شیفت نبود، با همسر و دخترش در بهشت زهرا (س) حضور داشت. علی امینی زمانی که از حادثه حریق در ساختمان پلاسکو مطلع می‌شود، در کمترین زمان ممکن خود را به محل حادثه می‌رساند و برای کمک، وارد عملیات می‌شود. سابقه ۲۸ سال حضور در سازمان آتش نشانی را داشته است. وی متولد سال ۱۳۴۴ در هشترود مراغه بود. پیکر شهید علی امینی، ساعت ۲ نیمه شب سوم بهمن ماه با کمک نیرو‌های تجسس از زیر آوار ساختمان پلاسکو خارج شد. 🇮🇷 ، فرمانده ایستگاه ۴ سازمان آتش نشانی بود. وی زمان حادثه پلاسکو در ساختمان حضور داشت. آخرین مکالمات شهید سفی زاده در شرایطی که اعلام می‌کند ساختمان آوار شده، ضبط و به یادگار مانده است. شهید سفی زاده در این مکالمه می‌گوید: " من سفی زاده هستم، اینجا آوار شده. یک قسمت فضا دارم، سقف بیشتر پایین بیاید من گیر می‌کنم". 🇮🇷 از شهدای حادثه پلاسکو و از نیرو‌های ایستگاه شماره ۱۱۳ بوده است. گفته می‌شود شهید حسین سلطانی، زمان حادثه برای نجات یکی از همکاران مصدوم خود داخل ساختمان شده، اما دیگر موفق به خارج شدن از ساختمان پلاسکو نشد و این ساختمان به محل شهادت حسین سلطانی تبدیل شد. وی زمان حادثه پلاسکو ۳۴ سال سن داشته و یک دختر ۶ ساله از او به یادگار مانده است. 🇮🇷 ، آتش نشان ایستگاه ۲۸ قلعه مرغی بوده است. وی به همراه برادر دو قلو خود حسام هوایی و دیگر برادرش حبیب، در سازمان آتش نشانی مشغول به فعالیت بوده و روز حادثه، در شرایطی که امتحان داشته و باید سر جلسه امتحان دانشگاه حاضر می‌شده است، خود را به محل حادثه پلاسکو رسانده تا به شهروندان گرفتار در ساختمان پلاسکو کمک کند. حسام برادر دو قلوی حامد هوایی سال ۸۷ به آتش نشانی پیوست و حامد اواخر سال ۹۴ بود که وارد سازمان آتش‌نشانی شد و پس از گذراندن دوره آموزشی از اواخر شهریور ماه در ایستگاه ۲۸ مشغول به کار شده بود. همه افرادی که در روز‌های آوار برداری ساختمان پلاسکو در محل حادثه حضور داشتند، تصویر زنی را به خاطر دارند که پشت به آوار و رو به قبله نماز می‌خواند. آن زن "سهیلا اجاقی" مادر شهید حامد هوایی بود. 🇮🇷 ، آتش نشان ایستگاه ۲ سازمان آتش نشانی بود. وی زمان حادثه پلاسکو دچار سوختگی شد و با ۶۵ درصد سوختگی به بیمارستان شهید مطهری منتقل شد. وی پس از یک روز که در کما بود به شهادت رسید. میرزاخانی نخستین شهید آتش نشان حادثه ساختمان پلاسکو لقب گرفته است. آتش نشان شهید، از سال ۹۰ وارد سازمان آتش نشانی شده بود و تاریخ تولد وی ۳۱ خرداد ماه سال ۱۳۷۰ ثبت شده است. میرزاخانی جوان‌ترین شهید حادثه پلاسکو بوده است. 🇮🇷 ، آتش نشان ایستگاه ۲۴ سازمان آتش نشانی بوده است. وی به همراه ۳ برادر دیگر خود فیروز، رضا و حسن همه شغل آتش نشانی را برای خود انتخاب کرده بودند و از میان آنها، ناصر مهروز در حادثه پلاسکو به شهادت رسیده است. از میان برادران شهید مهرورز، فیروز فرمانده شیفت ایستگاه ۷۳ است و حسن نیز مسئولیت فرماندهی شیفت ایستگاه ۶۰ را برعهده دارد. 🇮🇷 ۳۸ ساله از پرسنل ایستگاه شماره ۳ آتش نشانی و دارای دو فرزند دختر ۱۲ ساله و ۶ ساله به نام‌های مبینا و رومینا بود. 🇮🇷 از دوستان نزدیک محسن قدیانی بوده است. گفته می‌شود بعد از شهادت مهدی حاجی پور، محسن قدیانی بار‌ها در میان دوستان و اعضای خانواده خود اعلام کرده که آرزو دارد همانند دوست خود به شهادت برسد. وی در آخرین پنجشنبه دی ماه سال ۹۵ در زیر آوار ساختمان پلاسکو گرفتار و به شهادت رسید. 🇮🇷 ، آتش نشان ایستگاه شماره یک آتش نشانی بود. وی که متولد سال ۶۹ بوده است، در هنرستان آتش نشانی مشغول به تحصیل شد و بعد به سازمان آتش نشانی راه پیدا کرد. گفته می‌شود روز حادثه پلاسکو، فریدون علی تبار امتحان داشته و بلافاصله بعد از حضور در امتحان دانشگاه، خود را به محل حادثه پلاسکو رسانده است. در حال حاضر خیابانی در محله علی آباد جنوبی منطقه ۱۶ به نام شهید آتش نشان فریدون علی تبار نامگذاری شده است. 🇮🇷 ، روز ۲۱ مرداد سال ۶۵ به دنیا آمد و فارغ التحصیل کاردانی رشته برق بود و به دلیل علاقه به کار آتش‌نشانی، دانشجوی کارشناسی این رشته شده بود. زمانی که مجتبی کوهی به شهادت رسید، دختر وی "دلارام"، تنها ۱۸ ماه داشت. در ایامی که تجسس برای یافتن پیکر شهدای آتش نشان ادامه داشت، همسر مجتبی کوهی با پوشیدن لباس آتش نشانی همسرش در محل حادثه حضور یافت. این حضور تبدیل به یکی از تصاویر ماندگار حادثه پلاسکو شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🇮🇷 ، آتش نشان ایستگاه شماره ۴۶ سازمان آتش نشانی بود. وی ۲۷ سال داشت و ۶ سال بود که در سازمان آتش نشانی فعالیت می‌کرد. امیر حسین داداشی از غواصان زبده کشور بود. پدر وی، از آتش نشان‌های بازنشسته کشور است. وی متولد ۲۹ آبان سال ۶۷ بود و گفته می‌شود وی جزو نخستین آتش نشان‌هایی بوده که در آوار ساختمان پلاسکو گرفتار شده است. بعد از حادثه پلاسکو، کوچه همایون واقع در خیابان فرهنگ، کوچه کوهینی تفرشی به نام شهید "امیرحسین داداشی" نامگذاری شد. 🇮🇷 ، برای ورود به سازمان آتش نشانی آزمون داد و در نهایت با پذیرش در ورودی سازمان آتش نشان، وارد این سازمان شد. در ایستگاه شماره ۱۳ فعالیت می‌کرده است. از او به عنوان "داماد" پلاسکو یاد می‌شود. زمان حادثه پلاسکو، اعلام شد که وی قرار بوده ۲ بعد یعنی در اسفند ماه سال ۹۵ مراسم ازدواج خود را برگزار کند. 🇮🇷 ، آتش نشان اهل رضوانشهر گیلان بود. وی از جمله آتش نشان‌هایی است که در حادثه پلاسکو به شهادت رسیده است. پیکر محسن روحانی در کنار سایر آتش نشان‌ها در قطعه ۵۰ سازمان آتش نشانی به خاک سپرده نشد بلکه خانواده وی، پیکر او را به زادگاهش منتقل کردند. برادر وی در شهرستان تالش آتش نشان است. از این آتش نشان شهید دختری ۴ ساله به نام مهسا به یادگار مانده است.   🇮🇷 از آتش نشان‌های ایستگاه ۶۰ سازمان آتش نشانی است. وی در سن ۲۷ سالگی به شهادت رسید. آتش نشان حسین زاده صبح روز حادثه هنگامی که شیفت را تحویل می‌گیرد به عنوان نخستین نیرو‌های اعزامی به محل حادثه پلاسکو اعزام می‌شود. اهل گیلان شهرستان رودسر از بهترین ورزشکاران ایران در رشته تای کیک بوکسینگ به شمار می‌رفت. کوچه شانزدهم درمحدوده خواجه عبدالله انصاری به نام شهید حسین حسین زاده نامگذاری شده است. 🇮🇷 ، پس از ورود به سازمان آتش نشانی در ایستگاه ۲۵ سعادت آباد دوران آموزشی را گذراند و سپس در ایستگاه ۱۳ بعثت مستقر شد. وی متولد روز ۲۴ خرداد سال ۶۸ بوده است. آتش نشان شهید رضا نظری مهندس مکانیک بود. پس از اینکه پیکر این شهید از زیر آوار‌های ساختمان پلاسکو خارج شد، خانواده اش تصمیم گرفتند پیکر وی را به اراک منتقل کنند. در قطعه بهشت زهرا تهران، یادمانی از شهید رضا نظری در کنار سایر قبور شهدای آتش نشان به جا گذاشته شده است. 🇮🇷 یکی از ۱۶ آتش نشان فداکاری است که در حادثه پلاسکو جان خود را از دست داد. وی از جمله آتش نشان‌های ایستگاه شماره یک بوده که در حادثه پلاسکو جان خود را از دست داد. تصویر وداع "آنا" از پدر شهیدش در معراج شهدا، یکی از درد آور‌ترین صحنه‌های بعد از حادثه پلاسکو است. 🇮🇷 روز ۳۰ دی ماه و درست زمانی که حادثه پلاسکو به ایستگاه‌های سازمان آتش نشانی اعلام شد به عنوان نیروی کمکی از ایستگاه ۳۱ خیابان دماوند خود را به ساختمان پلاسکو رساند. وی در نهایت زیر آوار ساختمان پلاسکو گرفتار شد تا به جمع شهدای سازمان آتش نشانی بپیوندد.شهید علی مستوفی متولد ۱۹ مرداد سال ۶۳ و دانشجوی ایمنی و بهداشت بود. در حال حاضر یکی از خیابان‌های محله تهران نو به نام شهید علی مستوفی نامگذاری شده است. 🔵 پیکر آتش نشان‌های شهید حادثه پلاسکو در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا و در جوار شهدای گمنام اکنون یک سال است که آرام گرفته است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani