📰 #اطلاعیه
📚 ویراستاری گسترده کتاب #صعود_چهل_ساله در نمایشگاه مجازی کتاب تهران منتشر شد.
🔸 #ویراستاری_جدید کتاب صعود چهل ساله ماحصل ۲۵هزار ساعت پژوهش تیم نخبگانی اندیشکده راهبردی سعداء، چاپ شد.
🔸 شایان توجه است ۵۰ درصد مطالب این #کتاب نسبت به نسخه قبلی آن جدید است و ۱۰۰ درصد آمارهای آن بروز شده است.
🔸 یادآور میشود موضوع این کتاب، اثبات کارآمدی نظام با تکیه بر #اسناد_بینالمللی است که طبق فرموده فرزند رهبری، قلب #رهبر_معظم_انقلاب را شاد کرد.
♨️ برای تهیه این کتاب با 20 درصد تخفیف و #ارسال_رایگان میتوانید به نشانی زیر مراجعه فرمایید:
🌐 http://yun.ir/souod40
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری
@ravianerohani
🌷سلسله جلسات لاله پژوهی سیره شهدا🌷
«خانوادگی» #حضوری
🔸با موضوع:
🔷🔹غیرت دینی شهدا 🔹🔷
🎙سخنران: حجت الاسلام والمسلمین #حمید_رضا_رضایی(از فرماندهان غواص ۸ سال دفاع مقدس)
🎙با روایتگری راوی و رزمنده پیشکسوت حاج #حسن_زارعی
⏰زمان:چهارشنبه ۶ بهمن ماه ساعت ۱۸:۳۰
🏡مکان:میدان بسیج ،خیابان حجت الاسلام ایرانی ،نبش کوچه 4،ساختمان شهید ضابط ،مؤسسه روایت سیره شهدا
#لاله_پژوهی_شهدا
#موسسه_روایت_سیره_شهدا
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
💠 تبیین نظریه #ولایت_فقیه
🔻 #امام_خامنهای :
اگر مرکزیت امام نبود هیچکدام از این اثرات انقلاب نبود؛ همه این تلاشها شکست میخورد و همه این انسانها از نفس میافتادند. آن کسیکه از نفس نمیافتاد، او بود و دیگران هم به نیروی او قوّت و نیرو میگرفتند. بعد هم هدایت حقیقی یک حرکت انقلابی و یک نهضت بزرگ در طول مدت ۱۴سال و عبور دادن آن از آن همه عقبات گوناگون توسط آن بزرگوار بود. طوری شد که افکار غیراسلامی و ضدّ اسلامی به انزوا گراییدند و به حاشیه رانده شدند؛ روزبهروز فکر اسلامی و این تفکّر منطقی و مستحکم و قوی، غلبه خود را بر افکار دیگر ثابت و آشکار کرد. در همه قضایای مهم، حضور امام محسوس بود. در سال ۱۳۴۷، امام در نجف - مرکز فقاهت - فکر «ولایت فقیه» را با اتّکاء به مایههای محکم فقهی از آب درآورد. البته «ولایت فقیه» جزو مسلّمات فقه شیعه است. این که حالا بعضی نیمهسوادها میگویند امام «ولایت فقیه» را ابتکار کرد و دیگر علما آن را قبول نداشتند، ناشی از بیاطّلاعی است. کسیکه با کلمات فقها آشناست، میداند که مسأله «ولایت فقیه» جزو مسائل روشن و واضح در فقه شیعه است. کاری که امام کرد این بود که توانست این فکر را با توجّه به آفاق جدید و عظیمی که دنیای امروز و سیاستهای امروز و مکتبهای امروز دارند، مدوّن کند و آن را ریشهدار و مستحکم و مستدل و باکیفیت سازد؛ یعنی به شکلی درآورد که برای هر انسان صاحب نظری که با مسائل سیاسی روز و مکاتب سیاسی روز هم آشناست، قابل فهم و قابل قبول باشد. ۷۸/۳/۱۴
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۷بهمنماه ، #سالروز_شهادت #پزشکیار #شهیده_اقدس_احمدوند گرامی باد. 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهیده_اقدس_احمدوند
🍃🌹 فرزند مرتضی در تاریخ 1336/12/05 در استان همدان در شهرستان ملایر به دنیا آمد. دوران شیرین کودکی را سپری کرد و راهی مدرسه شد. این بانوی نمونه روزهاي شيرين کودکي را در زادگاهش ملاير پشت سر گذاشت.
🍃🌹پس از دوران دبیرستان و اخذ مدرک ديپلم ادبی به استخدام اداره بهداشت و درمان نیروی زمینی ارتش درآمد و در بيمارستان خانواده ارتش مشغول خدمت شد.
🍃🌹بحبوحهی انقلاب بود. هیچکس از سرانجام مبارزه خبر نداشت. قرار بود چند روز دیگر امام خمینی(قدس سره) به ایران بیاید. دختران و پسران و زنان و مردان زیادی در تکاپوی استقبال از امام بودند. روزهای سرد بهمن 1357 در آتش و خون سپری میشد و اوضاع کشور ناآرام بود. اقدس هم میخواست سهمی در این انقلاب مقدس داشته باشد.
تظاهرات مردمی اوج گرفته و هر روز مجروحان زیادی را به بیمارستان میآوردند. او که در بیمارستان مشغول کار بود با دیدن مجروحان بیش از بقیه به عمق فجایع پی میبرد و تنفرش از رژیم منحوس پهلوی بیشتر میشد. او بعد از رسیدگی به مجروحان در تظاهرات ضد رژیم شرکت میکرد. رییس بیمارستان که متوجه انزجار او از رژیم شده بود بارها او را تهدید کرد که حق ندارد در تظاهرات شرکت کند اما او نهراسید و به حضور خود در جمع مردم ادامه داد.
🍃🌹سرانجام اقدس رسیدگی به مجروحان را در بیمارستان به اتمام رساند ولی نتوانست خود را برای رفتن به منزل راضی کند. عقل او را نهیب میزد که تو وظیفهی خودت را به عنوان یک پرستار در بیمارستان انجام دادهای و اکنون لازم است به منزل رفته استراحت کنی ولی روح ناآرامش او را که باردار بود، به سمت تظاهرکنندگان در منطقهی پیچ شمیران کشاند و سرانجام عقل فهمید که عشق درست میگوید.
🍃🌹خانم احمدوند به میان مردم رفت و بی مهابا مشغول امداد رسانی به مجروحان شد. او مهياي لقاء پروردگارش شده بود.
ایثار و تلاش وی ادامه داشت تا زمانی که از ناحیهی گردن مورد اصابت گلولهی مزدور پهلوی قرار گرفت و برای همیشه از
🍃🌹این دنیای خاکی رخت بربست.
سرانجام این شهیده مظلوم و دلاور پس از نمایش جلوهای از ایثار، خود از جام عشق سیراب گشت و اولین بانوی شهید ارتش شد و در تاریخ 1357/10/07 به دیدار معبودش شتافت. پیکر مطهر این زن فداکار در بهشت زهرای تهران، قطعه 21، ردیف 5، ش 18 در دل خاک آرام گرفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد🌹🍃
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۷بهمن ماه #سالروز_شهادت #شهید_خدابخش_خاوری معروف به #علی_شارجی از #لشکر_فاطمیون گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_خدابخش_خاوری (علی شارجی)
تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه دمشق به بن بست رسیده بود!
یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با سلاح 23 و 14/5 تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان موضع داشتند و امکان نزدیک شدن نبود.
چند دفعه بچه ها به ساختمان زدند و با دادن چند شهید و مجروح برگشتند، همه کلافه شده بودند، هیچ راهی به ذهنمون نمیرسید که یکباره یک رزمنده بلند شد و گفت راه تصرف این ساختمان دست منه!!!
او کسی نبود جز خدابخش خاوری جوان افغانستانی که از منطقه گلشهر(مشهد) آمده بود و معروف بود به "علی شارجی"
گفتیم: علی شارجی باز به سرت زده!؟ چطوری این زیرزمین مخوف رو تصرف کنیم؟
علی شارجی با اطمینان گفت: یک راه بیشتر نداره! من با تانک از روی خاکریز عبور میکنم و لوله تانک رو داخل زیرزمین میفرستم و شلیک میکنم! شما هم سریع وارد عمل بشید و کار رو یکسره کنید.
طرح خوبی بود، شلیک تانک در زیرزمین باعث نابودی تکفیریها میشد اما یک مشکلی وجود داشت؛ شلیک در محیط بسته باعث برگشت موج به داخل تانک میشد و احتمال شهادت راننده تانک بسیار بالا بود!!!
علی شارجی گفت: بالاخره باید یک کاری کرد و من با تانک میرم و شلیک میکنم.
علی شارجی با تانک از خاکریز عبور کرد، تا خاکریز با صدای گلوله تانک لرزید همه بچه ها به سمت زیرزمین حرکت کردند، تصرف و پاکسازی حدود نیم ساعت طول کشید و ساختمان رو گرفتیم، تازه فرصت پیدا کردیم و رفتیم سراغ تانک...
درب تانک رو که بازکردیم دیدیم "علی شارجی" را به شدت موج گرفته، به سختی بیرونش آوردیم.
قهرمان دوتا کلیه شو از دست میده و بشدت مجروح میشه. تحمل جراحت دراثر عفونت شدید زخمهاش شهید میشه.
علی شارجی یک سال و نیم در بستر جانبازی بود و عمل های متعددی انجام داد و در آخرین عملش وقتی بیهوشش کردند دیگر به هوش نیامد و پیش رفقای شهیدش رفت...
علی شارجی علاوه براینکه فرمانده زرهی بود فرمانده محور حندرات هم بود.
خیلی شجاع بود. شاید یکی از شجاع ترین راننده های تانک تو منطقه.
بارها شده بود که عملیات های شکست خورده رو با شجاعت و فداکاری بی نظیرش تبدیل به پیروزی میکرد.
روحش شاد.
#شهدای_فاطمیون
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani