🌹 بخشهایی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
دوستان بامعرفت!
همرزمان بسیجیام!
چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:
🌺 وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید، با اولین چیزی که باید بجنگیم، خودمان هستیم ...
🌺 وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود، تازه اول مبارزه است؛ زیرا شیطان به سراغتان می آید، اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
🌺 اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند، به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید، سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید...
🌺 سخنان مقام معظم رهبری را حتماً گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد.
🌺 دعای ندبه و هیئت چهارشنبه ها را محکم بچسبید.
🌺 خود سازی دغدغه اصلی شما باشد.
🌹 #شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹 #یاد_شهدا_باصلوات
🍃 ولادت: 65/6/19
🍃 شهادت: 94/8/1
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️▫️▪️مداحی شهید مصطفي صدرزاده..
توی تصویر رزمنده ای که چفیه سرش بسته شهید سید امین حسینی و کنارش هم شهید سید مجتبی حسینی هست...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️روایت شنیده نشدهی یک شاهد عینی از روز شهادت #سید_مصطفی_خمینی(ره)
🔸خاطره حجتالاسلام مومنی از اولین روز آبان سال ۱۳۵۶ در نجف
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌷شهید روح الله مهرابی🌷
شاگرد اول مهندسی برق خودروهای زرهی در دوره کاردانی بود...
اما از ادامه تحصیل صرف نظر کرد و به عنوان تکنسین ادوات جنگی برای رسیدن به جمع مدافعان حرم به صورت داوطلبانه راهی شد...
در عملیات عاشورا منطقه جرف الصخر در عراق از اشغال تکفیری ها درآمد؛
اصلی ترین هدف عملیات پاکسازی منطقه برای امنیت زوار امام حسین(ع) برای عاشورا و تاسوعا و پیاده روی اربعین بود....
در روند اجرای عملیات بود که روح الله برای تعمیر چند تانک به جلو رفت و بعد از اتمام کار در کنار مخروبه ای پناه گرفت که در همین حین تله انفجاری کنار مخروبه منفجر شد و روح الله به فیض شهادت نائل آمد
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌹 #شهید_مدافع_حرم_محمد_بلباسی🌹
💠ماجرای #موکب💠
ایام محرم شده بود
قول و قرار گذاشته بودیم که امسال اربعین موکبی راه بندازیم که خادم هاش بچه های خادم الشهدا باشند.
سید هادی پیگیر کارها بود
و بهم گفت سجاد پایه؟
گفتم : بسم الله
مشکلاتی جلوی راه بود که نمیشد این حرکت انجام بشه
روز عاشورا محمد رو دیدم
کشیدمش کنار گفتم حاجی چیکار میکنی کارهارو پیگیری کن
راه بندازیم دیگه ...
چرا چند روزه دیگه از تب و تاب پیگیری کار خبری نیست
با همون لبخند همیشگیش یه درسی داد بهم گفت : سجاد مگه شماها بسیجی نیستین مگه خط ها رو بتون ندادم که با کیا باید ببندید
منتظر منی؟!
تو و سید هادی پاشید برید تهران دنبال کارها دیگه چیه دست به دست هم میکنید
بسیجی منتظر نمیمونه خودتون بسم الله بگید.
#سید_هادی پیگیر شد و ما رفتیم عراق یک ماه قبل اربعین برای ساخت و ساز موکب ها..
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهید_محمد_بلباسی
#اربعین
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
☑️ما برای انجام تکلیف اومدیم
🔸دست هایش را حتی از جیبش درنمی آورد و شرمنده بود که شب عملیات با هم دست هایشان را حنا بسته بودند ولی او ناکام مانده بود! علیرضا خجالت زده زن عمویش بود که دو پسرش شهید شدند و او هنوز زنده است. رفیق صمیمی پسر نابینای روستا، مشروط به این ازدواج کرد که به تکلیف پاسداری اش خدشه ای وارد نشود. در عملیات بدر وقتی بالاجبار منطقه تخلیه شد و برگشتند، همه ناراحت بودند اما آقا علیرضا در اوج خستگی می گفت: «اخوی کجایی؟ بلند شو بی خیال، ما برای انجام تکلیف اومدیم، هرچی خدا بخاد همون میشه».
وقتی آقا علیرضا سرباز عراقی را اسیر کرده بود دیدم سرباز عراقی متعجب به او خیره شده، پرسیدم چه شده؟ می گفت هنوز باورم نمی شود این بچه های کوچک ما را با این هیکل های بزرگ اسیر کرده اند...
🔸آقا علیرضا محمدی فردویی جانشین 25 ساله گردان ادوات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) که سال 60 لباس سبز سپاه را بر تن کرد و با فرمان امام(ره) به جبهه رفت، 25 بهمن 64 در عملیات والفجر هشت در منطقه فاو به شهادت رسید.
آقاعلیرضا در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قطعه 8، ردیف 7، شماره 221 میزبان مهمانان شهداست.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani