💠 بیستم آذر ماه سالروز شهید محراب حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب
🌷از فرمایشات شهید دستغیب:
هر عمامه به سری از رهبر مکرّم فاصله بگیرد، لعنت خدا بَرش(بر او) باد
هر امتی که از رهبر الهی خود فاصله بگیرد هلاک است.
مواظب باشید گرگ ها شما را از رهبر الهی جدا نکنند٬ شما را گروه گروه نکنند، شما را طعمه خودشان قرار ندهند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
❁ ﷽ ❁
✴️ حضرت آیت الله #شهید_دستغیب :
🔷👈 قدر ساعات عمر عزیز خود را بدانید.
🔷 بعد از مرگ تمام این ساعات ، نزد شما حاضر می شود.
🔹️ هركس ميخواهد بداند که اگر امام زمان عج ظهور فرمايد, نسبت به ايشان چه موضعي خواهدداشت، ببيند الان با نائب برحقش چگونه است
اگر توانست مطيع ايشان باشد,اطاعت ازامام زمان عج هم ميتواند بكند.
#شهید_آیت_الله_دستغیب
#بمناسبت_سالروز_شهادت
#سومین_شهید_محراب
#شهدای_روحانی
#شهدای_ترور
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاد_دانلود
#کلیپ
موضوع : خوف از خدا در بیان آیت الله #شهید_دستغیب (رحمةالله علیه)
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4_582493935813787884.mp3
2.71M
◀️ کلیپ صوتی :
راوی : علمدار روایتگری #حاج_عبدالله_ضابط :
🌺امام فرمودند #شهدا ذخائر عالم بقا اند...
کاش ما میدونستیم امام اون موقع ها چی میگفت..
بیخود نبود که #آیت_الله_مدنی و #آیت_الله_دستغیب اون دوتا فقیه،عالم،استاد اخلاق، پاشدن اومدن پیش امام رضا گفتن یا امام رضا این همه جوونا دارن میرن #جبهه مارو که پیرمردیم راه نمیدن...
یاامام رضا گناه ما چیه؟ماکه سالها درس دین خودیم گناه ما چیه که مارو راه نمیدن یاامام رضا ماهم شهادت میخوایم...
میخوایم تکه تکه بشیم خدارو دیدار کنیم..
#امام_رضا هم دعای این دوتا پیرمرد رو مستجاب کرد شدن #شهید_محراب ...
به به چه شهادتی...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
ساعت ۱۱ونیم صبح جمعه 20 آذرماه سال 1360 مانند هميشه راهي ميعادگاه نماز جمعه شد .پاسدار ايشان مي گويد : وي هنگام خروج از خانه ، لحظه اي ايستاد ، شالش را محکم کرد گفت : " لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم و انا لله و انا اليه راجعون." بعد از پله ها پائين آمد و در حالي که يک دست بر سينه داشت و با دست ديگر به سوي بالا اشاره مي کرد . راه افتاد لحظاتي بعد دختري 19 ساله از اعضاي گروهک منافقين با چند کيلو "تي ان تي" به بهانه ي داشتن نامه اي که بايد به دست آقا برساند ، به سوي ايشان مي دود سپس در يک انفجار مهيب ، #سيد_عبدالحسين_دستغيب (قدس سره) همچون جدش #سيدالشهدا عليه السلام بابدن تکه تکه به لقاء الله مي پيوندد و ديواره هاي کوچه ، درهاي منازل ، کف کوچه و پشت بام خانه ها غرق در خون مي شود.
از آن پس ، نمازگزاران ناله سر مي دهند . ديده ها بارد ، سينه ها نالد، دستغيب صد پاره شد، ديگر نمي آيد .
همان روز بود که ده تن از بهترين مردان خدا به شهادت رسيدند که شهيد راه محراب سيد عبدالحسين دستغيب رحمه الله و نوه ي عزيزش #شهيد_سيد_محمد_تقي_دستغيب فرزند استاد آيت الله سيد محمد هاشم دستغيب و هشت تن ديگر از ياران با وفايشان به لقاء الله پيوستند .
روحشان شاد و راهشان پاينده باد .
آثار به جا مانده از آن شهيد عزيز :
بيش از 46 کتاب ارزشمند در زمينه هاي مختلف اخلاقي ، اعتقادي غيره از اين شهيد عزيز به يادگار مانده که تهيه و تصحيح و مقدمه از فرزند دانشمند ايشان حضرت آيت الله سيد محمد هاشم دستغيب حفظه الله مي باشد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌷بسم رب الشهداء والصدیقین🌷
#وصیتنامه
🌷 #شهید_غلامعلی_پیچک
👈1. جنازه مرا بر روی مین ها بیاندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه مان دریغ داریم، به دامادیِِ دو ماهه من نگریید، دامادیِ بزرگی در پیش داریم. 🍂🍃
👈2. خدا کند که حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی (ع) بود به نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمی هراسیم بلکه از انحراف می ترسیم.🍂🍃
👈 3. مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد . ما از سر نگونی نمیترسیم . از انحراف میترسیم.
به نظر من که جمله کم نظیری است اما واقعا تفکر مسئولین امروز ما هم همین است؟🍂🍃
👈4. من در این راهی که انتخاب کرده ام، سختی بسیار کشیده ام؛ خیلی محرومیت ها لمس نموده ام.
همه ی هدفم این است که زحماتم از بین نرود.
از خدا می خواهم که حتماً این کارها را از من قبول کند و اجرم را بدهد.🍂🍃
اجر من تنها با شهادت ادا می شود و اگر در این راه شهید نشوم، همه زحماتم هدر رفته است.
🌸 " اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک "
✍لطفا رسانه باشید وبا نشر مطالب کانال؛ در ثواب شریک باشید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_عملیات #مطلع_الفجر
در پی عملیات پیروزمندانه ثامن الائمه (ع) و در نتیجه پی گیری استراتژی آزاد سازی مناطق اشغالی، مقرر شد علاوه بر عملیات های بزرگ (سلسله عملیات موسوم به كربلا) چند عملیات محدود در جبهه های میانی و شمالی انجام شود تا علاوه بر مشغول داشتن نیروهای دشمن در آن مناطق، از گسیل آن ها به سوی جبهه جنوب ممانعت به عمل آید.
عملیات مطلع الفجر یكی از مهم ترین این سلسله عملیات بود.
#اهداف_عملیات
اهدافی كه در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از :
- فراهم سازی مقدمات آزادسازی قصر شیرین و نفت شهر
- نزدیك شدن به شهر اشغال شده قصر شیرین
- انهدام قوای دشمن
- جلوگیری از آرامش نیروهای دشمن در جبهه میانی
#منطقه_عملیات
منطقه عملیاتی دارای دو محور عمده بود: سرپل ذهاب و گیلان غرب. محور سرپل ذهاب علاوه بر ارتفاعات متعدد از جمله برآفتاب دارای تنگه های استراتژیك حاجیان، كورك قاسم آباد می باشد كه از طریق آن ها جاده گیلان غرب – قصر شیرین و سایر خطوط مواصلاتی عقبه دشمن در دید و تیر قرار می گرفتند.
در محور گیلان غرب كه از وسعت بیشتری نسبت به محور سرپل ذهاب بر خوردار است، ارتفاعاتی همچونشیا كوه، سرتتا، چرمیان، دیزه كش، بزنیلی و نیز چند قله دیگر وجود دارند.
#استعداد_دشمن
الف – قبل از شروع عملیات:
- تیپ های 2، 5 و 39 پیاده كوهستانی
- یك گردان از تیپ 22 پیاده كوهستانی
- گردان تانك لشكر 4 پیاده كوهستانی
- یك گردان نیروی مخصوص
ب – بعد از شروع عملیات:
- تیپ های 425 و 503 پیاده
- یك گردان از تیپ 4 پیاده كوهستانی
- یك گردان ازتیپ 412 پیاده
- پنج گروهان كماندویی
#قوای_خودی
الف – سپاه پاسداران: 11 گردان پیاده
ب – ارتش: تیپ 58 ذوالفقار به استعداد 3 گردان، گردان های 211 و 265 زرهی و یك گردان از گردان 290 زرهی
ج – ژاندارمری: 1 گردان
#طرح_عملیات
سه معبر اصلی در نظر گرفته شده بود. یك معبر ازارتفاعات سنبله در جنوبپادگان ابوذر شروع شده و به ارتفاعاتبرآفتاب می رسید و در نهایت پس از قطع جادهگیلان غرب باقصر شیرین در منطقهسرتتان وتنگه قاسم آباد در محورگیلان غرب تلاقی می كرد.
گروه ضربت تیپ 58 ذوالفقار می بایست تانك های دشمن درقاسم آبادرا منهدم می كرد و ضمن هموار كردن راه عبور تانك های خودی، جاده گیلان غرببهقصر شیرین را مسدود می نمود.
دو معبر دیگر در منطقه عمومی غربگیلان غرب انتخاب شده بود. یك معبر با استفاده از جاده آسفالتگیلان غرب –قصر شیرین و روستایآوزین به سمت غرب تك می كرد و با نیروهای معبر شمالی (معبر اول) الحاق می كرد. معبر سوم نیز از ارتفاعاتچغالوند وداربلوطشروع و در نهایت بهچرمیان، شیاكوه ختم می گردید.
خاطرنشان می شود هر یك از معابر اصلی دارای چند معبر فرعی بود و اهداف مستقلی را تامین می كرد. كنترل و هدایت عملیات نیز توسط چهار پاسگاه فرماندهی انجام می شد. این پاسگاه های فرماندهی با نام های امام خمینی، شهید رجایی، شهید باهنر و شهید بهشتی انجام وظیفه می كردند. هدایت و كنترل كامل عملیات با مركز فرماندهی امام خمینی بود.
#شرح_عملیات
وضعیت خاص منطقه و بُعد مسافت در محورهای مختلف و لزوم راهپیمایی در بعضی از معابر ایجاب می كرد كه زمان آغاز درگیری با دشمن، ساعت 3 بامداد روز 20/9/1360 تعیین گردد، لیكن با بروز مشكلاتی همچون هوشیاری دشمن در برخی محورها و منحرف شدن نیروها از مسیر اصلی – به دلیل پیچیدگی زمین – موجب شد تا عملیات زودتر از ساعت مقرر با رمز« یا مهدی ادركنی (عج)» انجام شود. با شروع عملیات، واكنش دشمن بسیار سریع بود و با تسلط كافی كه بر زمین منطقه داشت موفق شد از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری كند. در محور سرپل ذهاب، قوای جمهوری اسلامی به رغم عدم توفیق در فتح تنگه كورك، تقاطی از ارتفاعات برآفتاب را به تصرف خود در آورده و جاده گیلان غرب – قصر شیرین را مسدود كردند.
درگیری در محور گیلان غرب نیز به روشنایی روز كشیده شد و نیروهای عمل كننده در این محور موفق شدند با تحمل تعدادی شهید و مجروح ارتفاع شیاكوه را به تصرف خود درآورند.
تلاش رزمندگان خودی در طول روز اول عملیات نیز در همین حد باقی ماند و نیروهای عراقی توانستند با بررسی اوضاع و شناسایی مواضع نیروهای مهاجم، در شب دوم عملیات در محور شیاكوه پاتك كنند. این پاتك با مقاومت و هشیاری نیروهای طرف مقابل خنثی شدو نیروهای عراق بدون كسب نتیجه، عقب رانده شدند. در پی آن، آتش دشمن بر تمام محورها شدت یافت و در نتیجه ابتدا نیروهای خودی (با فرماندهی ارتش) مستقر در محور دیزه كش و سپس تعداد دیگری از نیروها عقب نشینی كردند.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#ادامه 👇
عقب نشینی های مزبور كه بدون اطلاع و هماهنگی با فرماندهی عملیات انجام شده بود، موقعیت محور سرتتان را از جناحین به خطر انداخت و در نتیجه نیروهای مستقر در این محور نیز به رغم مقاومت زیاد مجبور شدند عقب نشینی كنند.
در مجموع، در حالی كه پس از گذشت سه روز از شروع عملیات فقط ارتفاعاتشیاكوه وبرآفتاب در اختیار نیروهای خودی قرار داشتند، پاتك های سنگین و متوالی دشمن از یك سو و عدم امكان پشتیبانی از نیرو – به علت فاصله زیاد خط مقدم با عقبه – از سوی دیگر، موجب شدند پس از 17 روز مقاومت، ارتفاعات مذكور مجدداً به تصرف دشمن درآید.
#نتایج
اگر چه قوای جمهوری اسلامی نتوانستند اهداف به دست آمده در این عملیات را تثبیت كنند و نگه دارند، لیكن آن ها موفق شدند در جریان 17 روز درگیری ضمن وارد آوردن تلفات زیاد بر دشمن – 2000 كشته و زخمی و 140 اسیر – تجاربی را برای انجام عملیات های بعدی به دست آورند. از جمله این تجارب می توان به موارد زیر اشاره كرد:
1- در ادغام نیروهای سپاه و ارتش علاوه بر مساله فرماندهی آنچه كه در هدایت نیروها تعیین كننده است، سیستم مخابراتی می باشد. از آن جا كه سیستم مخابراتی عملیات كاملا تحت اختیار تیپ ذوالفقار ارتش قرار داشت، هدایت نیروها در طول عملیات با مشكلاتی مواجه شده بود.
2- در مناطق صعب العبور و كوهستانی، تدارك و پشتیبانی نیروهای عمل كننده امری بسیار حیاتی است.
3- روحیه شهادت طلبی اگر چه بسیاری از موانع و كمبودها را مرتفع می سازد، لیكن باید همراه با آمادگی جسمی و روحی فرد رزمنده باشد؛ خصوصا در مناطق كوهستانی كه آموزش ها و آمادگی های خاص خود را می طلبد.
4- برخلاف دشمن، آتش قوای نظامی جمهوری اسلامی در مواضع دشمن روی ارتفاعات اندك و بی تاثیر بود. این موضوع علاوه بر كمبود مهمات به ضعف دیده بان های ارتش باز می گشت. فرماندهان سپاه در این عملیات دریافتند كه باید حتی الامكان یك گروهاندیده بانی آتش تشكیل داده و ضمن آموزش آن ها، حداكثر بهره برداری را از حداقل آتش موجود در مناطق ببرند.
#خلاصه_گزارش_عملیات :
نام عمليات : مطلع الفجر
زمان اجرا : 20/9/1360
مكان اجرا : گيلان غرب و شياكوه – جبهه مياني
رمز عمليات : يا مهدي ادركني
تلفات دشمن : 2150 كشته ، زخمي و اسير
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
اهداف عمليات : آزادسازي بلنديهاي غرب شهر گيلان غرب و شياكوه
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سوژه_روایتگری
" فـــــرمـــــانده "
❉ حاجی، اين آخرين حرف ماست. به امام بگو همونطور كه به ما گفت عاشورايی بجنگيد، عاشورايی جنگيديم. سلام ما رو به امام برسون.
حاجی بیسيم را دست به دست كرد.
دل توی دلش نبود.
❉ به التماس گفت «شما رو به خدا بیسيم رو قطع نكنين، حرف بزنين!»
چند روز میشد كه بچهها توی كانال كميل گير كرده بودند؛ بدون آب و مهمات.
❉ چند بار منطقه دست به دست شده بود. خيلی ها زخمی و شهيد شده بودند. جبهه داشت از دست میرفت. حاجی آرام و قرار نداشت.
يكدفعه بیسيم را ول كرد و زد بيرون. راه ميی رفت و مثل مجنونها با خودش حرف می زد.
نمیخواستم حاجی در اين شرايط برود جلو.
❉ ديگر عصبانی شده بود.
سرم داد زد «مگه نمی دونی حضرت علی دربارهی فرمانده چی گفتن؟
فرمانده بايد در قلب نبرد باشد، جايی كه جنگ نمايان است.
حالا تو هی كاری كن كه من ديرتر برسم.»
كلاش را برداشت و پريد پشت موتور كه با اكبر زجاجی بروند خط.
شايد راهی برای بچهها پيدا كنند.
🌷 #شهید_حاج_ابراهیم_همت
※✫※✫※✫※✫※
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام:
✨ سخاوتمنـدترين مردم آن ڪسی است ڪہ جـان و مـال خود را جوانمــردانه در راه خداے متعــال تقديم نمايد.
📚 مستدرڪ، ج ۱۱، ص ۸
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
✍ #کلام_امام
#شهادت !
یعنی #معامله ی باخدا
وقتی شما در راه خدا #مجاهدت می کنید،همچین نیست
که بِری جانتو دو دستی بِدی دست دشمن بگی بکُش !
این #جوانِ ما (شهدای مدافع حرم)
که در دفاع از حرم،
در فلان کشور خارجی در مقابل داعش ایستاده و شهید شده
قبل از اینکه شهید بشه؛
صدتا ضربه به او زده،
جلو اورو گرفته،
اهداف او رو ناکام کرده،
پدر او رو درآورده!
حالام شهید میشه ....
این یک وعده ی الهیست!
خدا داره به شما وعده میده،
اوناییکه شهید میشن،
خدای متعال بیشترین لطف رو به اونها میکنه!
بالاترین لطف رو به اونها میکنه!
این #شهادتِ !
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_امیر_ناصر_سلیمانی
پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت: یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانواده¬ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدامیک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکی¬شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی». بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
شهید امیرناصر سلیمانی
#منبع : کتاب فرمانده، فرمان قهقهه، ص36 .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۰ آذر ماه #سالروز_شهادت #شهید_مدافع_حرم #احمد_جلالی_نسب گرامی باد .
شادی روحش #صلوات
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_شهید
#زندگی_نامه
#شهید_حاج_احمد_جلالی_نسب فرمانده عملیات یگان امنیتی امام علی(ع) سپاه استان #قم متولد روستای شیم آباد سبزوار (روستایی که در دوران دفاع مقدس ۴۵ شهید را تقدیم انقلاب کرد) بود و اولین شهید مدافع حرم این روستا نام گرفت؛ او همان دوران نوجوانی با خانوادهاش به قم مهاجرت میکند و در جوار کریمه اهل بیت (ع) ساکن میشود.
پسر حاج احمد روز تولد حضرت زینب (س) دختر دار میشود که با اصرار او نامش را زینب میگذارند و اینگونه شد که اسم جهادیاش را ابوزینب انتخاب کرد.
پسرش میگوید صبح روز تولد دخترم زینب، حاج احمد از خوشحالی سر از پا نمیشناخت پیامکی تنظیم کرد و برای همه فرستاد «سلام تولد حضرت زینب (س) بر شما مبارک، من زینب هستم نوه حاج احمد»
ماجرای گزارش ما داستان رشادتهای دلیرمردی است که برای ایستادگی در برابر تکفیریها از همه زندگیاش گذشت؛ میخواهیم از حاج احمد جلالی نسب فرمانده عملیات یگان امنیتی امام علی (ع) سپاه استان قم بگوییم.
همسرش میگفت: در گلزار شهدای قم قبری خریده بودیم برای خودمان؛ اما سرنوشت به گونهای برای حاج احمد رقم خورد که پیکرش هم دیگر به وطن بازنگشت.
شهید مدافع حرم حاج احمد جلالی نسب با ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانست مدارج علمی خود در دانشگاه افسری امام حسین (ع) را در بخشهای زرهی، امنیتی و پدافندی کسب کند.
او برای چندین بار در بهار سال ۹۵ از شهر مقدس قم به عنوان مشاور ارشد نظامی راهی مناطق عملیاتی سوریه شد.
پیروزیهای جبهه مقاومت و آزادسازی موصل عراق و حلب سوریه، تکفیریها را وادار کرد به دیگر شهرهای سوریه حملهور شوند
پیروزیهای جبهه مقاومت و آزادسازی موصل عراق و حلب سوریه، تکفیریها را وادار کرد برای آنکه سرپوش بر شکستهای خود بگذارند به دیگر شهرهای سوریه حملهور شوند که شهر «تدمر» یا پالمیرا از جمله آنها بود که شهید حاج احمد جلالی نسب جانشین مسئول خط عملیاتی شهر تدمر بود.
همرزمانش میگویند حاج احمد در زمینه ادوات زرهی و توپخانه تسلط داشت و به همین دلیل در طی دوران حضورش در مناطق عملیاتی سوریه، مسئولیتهایی در این بخش داشت که در یکی از عملیاتها در همین شهر تدمر وقتی در محاصره داعشیها قرار داشت از ناحیه بازو مجروح که پس از بازگشت به ایران و گذراندن دوران نقاهت مجدد راهی سوریه میشود.
حاج احمد علاقه زیادی داشت تا در مراسم پیادهروی اربعین حسینی (ع) شرکت کند، اما برای نظامیها محدودیتهایی وجود داشت؛ او و چند نفر از همکارانش تصمیم میگیرند تا مقدمات رفتنشان را فراهم کنند، اما در میانه راه، این شهید مدافع حرم منصرف میشود و از دوستانش میخواهد تا پاسپورتش را تحویل اداره گذرنامه ندهند و از همانجا تصمیم میگیرد تا برای اعزام به سوریه اقدام کند.
حاج احمد قبل از محرم و اعزام شدنش به سوریه برای علی پسرش خواستگاری میرود، اما چون زمان زیادی برای انجام مراسم عقد قبل از فرارسیدن ماه محرم نبود، خانوادهها تصمیم میگیرند تا بعد از محرم و صفر مراسم عقد را برگزار کنند.
محمدرضا جلالی نسب برادر شهید میگوید: در بار آخری که حاج احمد به سوریه اعزام شده بود در روز ۸ ربیع الأول با من تماس گرفت و گفت: قرار بود جشن علی را ۱۷ ربیع الاول برگزار کنیم، اما تلاش کنید این مراسم زودتر برگزار شود که با درخواست حاج احمد و موافقت خانواده عروس قرار شد تا مراسم عقد در روز ۹ ربیع الاول در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار شد که اینگونه هم شد.
ابو معراج یکی از همرزمان حاج احمد بعد از شهادت او برای خانوادهاش تعریف میکند بعد از آنکه خبر به حاج احمد رسید که خطبه عقد پسرش خوانده شد خوشحالی عجیبی داشت.
حاج احمد روز عقد پسرش، قبل از جاری کردن خطبه عقد تماس میگیرد و به گفته فرزند ارشدش همانجا با همه فامیل تلفنی صحبت میکند و از آنجا که خادم بخش تنظیف حرم بود به یکی از خدام سفارش میکند که برای عروس و داماد دو فیش غذای تبرکی حرم تهیه کند.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#ادامه
همسرش میگوید حاج احمد روز دهم ربیع الاول با من تماس گرفت و تأکید داشت که خریدهای مراسم عروسی را هر چه زودتر انجام دهیم که شاید بعدها فرصت نشود و من نمیدانستم که چند ساعت بعد قرار است عملیاتشان آغاز شود.
حاج احمد جلالی نسب و رزمندگان جبهه مقاومت نقشه تکفیریها برای اشغال تدمر به منظور تقویت نیروهایشان و ایجاد انگیزه مجدد در پی شکستهای حلب و موصل را پی برده بودند و به همین دلیل او با همراهی شهید اکبرزاده برای شناسایی منطقه به خارج از این شهر میرود.
یکی از همرزمان شهید جلالی نسب میگوید حمله تکفیریها به شهر تدمر آغاز شده بود که یکی از پادگانهای مستقر در آن منطقه که سربازان روسی در آن حضور داشتند عقب نشینی کردند و شرایط سخت و آتش داعشیها گسترده شد.
با دستور عقب نشینی یکی از بچههای فاطمیون پشت بی سیم میگوید رزمندگان ایرانی برگردند ما باید بمانیم که وقتی شهید جلالی نسب این گفت و شنود را میشنود تا آخر در خط میماند.
حاج احمد جلالی نسب در محاصره نیروهای داعشی قرار میگیرد و وقتی یکی از رزمندگان دچار مجروحیت میشود حاج احمد پشت خودروی زرهی جای او میرود و مشغول تیراندازی میشود که دقایقی بعد یک فروند موشک کوروز به خودرو وی اصابت میکند و حاج احمد به درجه رفیع شهادت نائل میآید و آتش دشمن به قدری سنگین بوده که همرزمانش نتوانستند پیکرش را بازگردانند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani