eitaa logo
پایگاه حضرت زهرا(س) درچه
64 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
370 فایل
پایگاه اطلاع رسانی حضرت زهرا
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 اطلاع رسانی سخنرانی های استاد در و و 📌 ١- بحران چهل سالگی 📅 زمان : سه شنبه ١۶ مرداد ٩٧، بعد از نماز مغرب و عشاء مکان : اصفهان ،خیمه حسینی، گلستان شهدای اصفهان 📌 ٢- اهمیت شناخت غدير 📅 زمان : چهارشنبه ١٧ مرداد، ساعت ١٨ مکان : اصفهان ، نجف آباد، خیابان شهید حججی، فرهنگسرای خاوران، سالن شهروند 📌 ٣- هزینه مقاومت، هزینه سازش 📅 زمان : چهارشنبه ١٧ مرداد، بعد از نماز مغرب و عشاء مکان : اصفهان ،خمینی شهر، بلوار دانشجو، خ شهید مدنی (هفتصد دستگاه)، میدان ایثار، چهارراه بسیج، خ شهید دستغیب، مسجد النبی(ص) ✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف @masaf
نمونه کار هنرجو های کلاس تاج و زیور آلات پایگاه حضرت زهرا(س)
⚘ رز سرخ ⚘: 🔴مهم مهم 🔴لطفا حتما تا آخر بخوانید 🔴حدود سه دهه قبل، در چنین روزهایی، در طول سه روز، بیش از ۸۰۰۰ نفر از اهالی سربرنیتسا در بوسنی کشته شدند. یعنی روزانه حدود ۲۶۰۰ نفر یعنی در هر ساعت حدود ۱۱۰ نفر! ‌‌ 🔽تاریخ را بخوانید؛ ‌‌ 👈کَم_بیاری_مُردی ‌‌ ♦️اسلحه‌ها را تحویل دهید؛ ♦️شما در امان هستید؛ ♦️سازمان ملل امنیت، 👈شما را، تضمین می‌کند؛ ♦️جامعه جهانی 👈همراه شماست؛ ♦️آنها نمی‌توانند 👈به شما نزدیک شوند! ‌‌ 🔴👆این‌ها شعارهایی بود که از بیرون به گوش مردم شهر بوسنی می‌رسید. ‌‌ ♦️ما نمی‌توانیم؛ ♦️«آن‌ها» قوی‌تر اند؛ ♦️اگر تسلیم شویم 👈گرسنه نمی‌مانیم؛ ♦️اگر وارد شهر شوند 👈هیچ چیز برای‌مان نمی‌ماند؛ ‌‌ 🔴👆و این‌ها حرف‌های «تعدادی از مردم شهر» بود. حرف‌هایی که توانست؛ بذر ناامیدی را در دل دیگر همشهری‌ها بکارد. مردم مسلمانی که هم سلاح داشتند و هم توان دفاعی... ‌‌ 👿با این شعارهایی که از خودی‌ها و ناخودی‌ها شنیدند، اسلحه‌ها را تحویل دادند و وارد کمپ شدند. کمپی که سازمان ملل و جامعه جهانی حمایت از مردم در آن جا را ضمانت کرده بود. ‌‌ 🔴زنان و مردان را جدا کردند. مردان از ۱۲ تا ۸۰ سال ماندند و بقیه افراد را با اتوبوس به شهرهای دورتر از کمپ فرستادند. 🔴«تعدادی از مردم شهر» به «بقیه» گفتند: دیدید کار خوبی کردیم که تسلیم شدیم؟ دیدید حل شد؟ ‌‌ 🔴«بقیه» فقط نگاه می‌کردند. بعد از سه روز نیروهای سازمان ملل و همان جامعه جهانی از کمپ رفتند. 🔴انگار نه انگار باید، پای تضمینشان می‌‌ماندند. «آنها» وارد کمپ شدند و مردها را دسته دسته کشتند. 🔴«بقیه» طوری به «تعدادی از مردم شهر» نگاه می‌کردند که انگار با چشم‌هاشان عمیق‌ترین ناسزاهای تاریخ را نثارشان می‌کنند. 🔴این ماجرای واقعی کمتر از سه دهه قبل در مهد آزادی و دموکراسی! همان اروپای افسانه‌ای! در کشور مسلمان بوسنی و هرزگوین و در شهر سربرنیتسا اتفاق افتاد. ‌‌ 🔴مردم شهری 👈که با اعتماد به قول و تضمین آمریکا و سازمان های جهانی، تسلیم شدند و در سه روز بیش از ۸۰۰۰ نفر از آنها کشته شدند ... ‌‌ 🔴‌‌از تاريخ عبرت بگیریم
💎 کارنامه ها ✍امروز سالروز تنفیذ حکم ریاست جمهوری بود، این یکسال آنقدر خفت بار بودکه طرفدارانش هم به روی خودشان نمی آورند! 🔴یکسال بعد از نخوت نفرت آمیز و دروغ های مهوع ، حال و روز مردم خراب خراب است 🔴دیشب پیرزن به تلخی و با صدای لرزان می گفت:«برای خرید انسولین به چند داروخانه سر زده اما همه گفته اند ندارند»! بعد با سادگی خاصی می گوید:«مادر جان!یعنی واقعا بخاطر گیر نمیاد»؟! نمی دانم چه بگویم! بگویم روحانی آمد که تحریم ها برود!؟ ای حراج شد تا نباشد!؟ حالا گیرم که گفتم،جواب نسخه بدون دارویش را چه بدهم!؟ 🔴یاد و حرف های لمپنانه و تبلیغاتی اش برای روحانی می افتم و دلم به درد می آید. 🔴...چشمم به پیام پسر صاحبخانه می افتد که پیگیر بالابردن کرایه و ودیعه است . امید به صاحبخانه شدن که دیگر هیچ، با وضعی که هست،احتمالا باید از تهران برویم به شهر و دهاتی در اطراف! 🔴یاد «ما-ما»کردن و « » گفتن های می افتم که در این چند سال، حق نمک دولت را بجا آورد و هر دروغی را به بچه های انقلاب نسبت داد و حالا واقعا این «ما» هستیم که باید از تهران برویم ... 🔴سوارِ موتور به جمعیتی می رسم که جلوی مجلس با صورت های سرخ شده زیر آفتاب، فریاد می زنند و التماس می کنند که نماینده ها کاری کنند(!) که مهر تکمیل شود. ناله می زنند:یه اختلاس کم بشه مسکن مهر حل میشه 🔴و من یاد میفتم که توهم سیاسی زده بود و پیام «تَکرار می کنم» را با ادا و دلبری اجرا می کرد ،شعار می داد« » و همراه با چند بی درد دیگر مثل خودش، فریاد می زد « »!! حالا آن دلقک ها و آن نمایندگان تَکرار شده، لال شده اند و به داد مردم نمیرسند!! 🔴یاد که با مصاحبه ساختگی و هزار حقه و نیرنگ دیگر، مردم را داد و حالا به برکت جفای تمام نشدنی مدیران جمهوری اسلامی! ، ادای حمایت از مردم هم در می آورد! یاد و .... نمی دانم جماعتی که اسم بردم حالا کدام گوری هستند و چه می کنند!؟ از تا بقیه جیره خواران! در خلوت چه جوابی به وجدانشان می دهند !؟ و یادم می آید که آنقدر دریده و بی شرمند که اصلا وجدانی ندارند تا خواب راحت را از چشمشان بگیرد. شاید هم نانی که خورده اند، نور انسانیت را در دلشان خاموش کرده است. تلخی وضع امروز هم برای مردم مستضعف و مستاصلی است که به این جماعت اعتماد کرد و هم برای ما که از اول می دانستیم اینها چه در سر دارند. جماعت بی هنر و مدعی ،هنوز اما آدم نشده اند و کنار مردم قرار نگرفته اند. 🖋حسین شمسیان 🇮🇷﷽🌸عضویت در کانال من انقلابی ام👇🇮🇷 🍂 🔻در پیام رسان سروش 🍂 💐🍃🇮🇷🌐 sapp.ir/manenqelabiam 🔻در پیام رسان ایتا 🍂 🍂🌺🇮🇷🌐 eitaa.ir/manenqelabiam
همزمان با سالگرد شهید حججی اردوی یادمان شهید حججی ویژه حلقه های صالحین پنج شنبه از ساعت 4 آوردن همراه آزاد است جهت ثبت نام امروز و فردا صبح با شماره 09137103095 تماس حاصل فرمایید
🔴 خدا از سر تقصیرات شان نگذرد... 🔻وقتی جناب روحانی ریشه ی همه مشکلات ارزی و اقتصادی به اغتشاشات دو روزه در دی ماه۹۶ دانست که دشمن را امیدوار ساختند. با خود گفتم : خدا نگذرد از سرِ تقصیرات سران خائن فتنه ۸۸ که با هشت ماه فتنه و آتش بازی در کشور و امیدوار کردن دشمن چه هزینه ی سنگینی را برای مردم و نظام ایجاد کردند... ✍ 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
رسوای جماعت! 💢💢💢 [دانشگاه] لیلا میگفت؛ /توی کلاس چادرت را دربیاور،راحت باش... بعد از کلاس سر میگذاریم../ |من مات می ماندم از اینکه نامحرم داخل کلاس با نامحرم بیرون از کلاس چه فرقی دارد..!مثلا نکند کور بود بدبخت؟!| 🔻🔹🔻🔹🔻 [مرکز خرید] /توی پاساژ دیگر چادرت را در بیاور...همه دارند نگاهمان میکنند دختر ...سمت خانه که رسیدیم سر میکنیم!/ |نامحرم بالای شهر با پایین شهر چه فرقی دارد؟!نکند خونش رنگین تر بود و من بیخبر؟| [مسافرت] /آخه کی لب دریا چادر سر میکند که ما دومی باشیم!چادرت را در بیاور،رفتنی باز سر میکنیم../ |نامحرم لب دریا با نامحرم ویلا چه فرقی دارد!؟ته ته فرقشان یک کرم ضد آفتاب بود!| 🔻🔸🔻🔸🔻@chadoria 💕 [عروسی] /دم هتل و تالار...چادرت را بگذار توی کیف برگشتنی سر میکنیم../ |نامحرم توی تالار با نامحرم کوچه بازار چه فرقی دارد؟!فوقش یک کروات بیشتر داشت؟!| 🔹🔻🔹🔻🔹@chadoria 💕 لیلا میگفت؛انقدر نامحرم نامحرم نکن... خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو! و من هاج و واج میماندم؛ بشوم همرنگ!نشوم همرنگ؟! گاهی "من و من ها"، میان این دو راهی های سخت،هاج و واج میمانیم.. خوشبحال "من هایی" که.. پیش از آنکه بال مشکی رنگشان بشکند و سقوط کنند.. راه را از بیراهه تشخیص میدهند! آری! بعضی چادری ها؛ گرچه رسوای "یک" جماعتند.. درعوض.. "یک" پا برای خودشان، فرشته اند! @chadoria💕