🔴 #آشپزی_با_طعم_معنویّت
💠 خانمها باید بدانند طبق آموزههای دینی، نَفَس آنها، #افکار و نیّات ایشان هنگام پختن #غذا بر روی طعم آن و اثرگذاری آن بر #جسم، نقش دارد.
💠 هر روز #ثواب پختن غذای خود را به یکی از اهل بیت علیهم السلام #اهدا کنید تا برکات آن را مشاهده کنید.
💠 به هنگام طبخ غذا، زبانتان مشغول #صلوات و ذکر خدا باشد. از خدا بخواهید توان و نیرویی که از این غذا در بدن اهل خانه ایجاد میشود در راه عبادت، خدمت به دیگران، #رضایت خدا و غیر گناه صرف شود.
💠 از خدا بخواهید از #برکات ذکر و دعایی که هنگام پختن این غذا بر زبان جاری میکنید ایجاد #محبّت و علاقهی جدید بین شما و همسرتان باشد. 🌸☘🌷🌷☘🌸
همه زنان و دختران بخوانند 👇
حیف و صد حیف
زمانی، #مادر را با #چادرش
میشناختیم
با #روسری گره خورده زیر گلویش،
با ادب و متانتش با وقار و سکوتش،
با #حیایی که ارزش زن و مادر بودنش را صد چندان زیباتر میکرد.
با #کودکی که با #عشق زیر #چادرش میگرفت تا مبادا از باد حوادث آسیبی ببیند
و
دست کودکی دیگر که گره خورده بود به لای چادرش و سرشار بود از حس زیبای #مِهر_مادری ...
چه گذشت بر ما؟
به کجا میرویم ؟؟؟
چادرها که کنار رفت
واژهی مادر هم سقوط کرد
در پرتگاه بی اصالتی ،
در چالهی بی حیایی ،
از مادر مژههایی چسب زده،
ناخنهایی کاشته شده
و
صورتی رنگی باقی ماند
که نه رنگی از #محبت داشت،
نه رنگی از #خدا
کودک هم از آغوش مادر محو شد
جایش #سگی_فانتزی با هزینهای گزاف جانشین شد
#پیراهن_گلداری که زمانی تمام وجود مادر را مزین و مستور میکرد آب رفت!
#عریانی و بدن نمایی شد #هنر،
#هرزگی شد #کلاس،
#بی_غیرتی شد #آزادی
دست در دست نامحرم شد حرم ...
و آغوش شد آغوش رایگان
#زن_زندگی_آزادی
یا
به واقع #زن_هرزگی_بردگی
براستی #بهشت زیر پای
کدامین #مادر است ؟؟
و کدام #مرد از دامن چنین زنانی
به #معراج خواهد رسید ؟؟؟
آیا وقت آن نرسیده که واژهی زیبای مادر و زن را با حیا و حریم،
#حرمت دهیم ؟؟؟
و جای این #دنیازدگی اهریمنی، اندکی خوی الهی خود را #پرورش دهیم
و با #پوشش_مناسب، به خود #ارزش دهیم ؟؟؟؟
حواسمان باشد
آغوش #مرگ در #انتظار همهی ماست
و این جوانی چند صباحی بیش نیست
و خداوند نظارهگر ماست.......
لطفا نشر دهید 🙏🌺
همه زنان و دختران بخوانند 👇
حیف و صد حیف
زمانی، #مادر را با #چادرش
میشناختیم
با #روسری گره خورده زیر گلویش،
با ادب و متانتش با وقار و سکوتش،
با #حیایی که ارزش زن و مادر بودنش را صد چندان زیباتر میکرد.
با #کودکی که با #عشق زیر #چادرش میگرفت تا مبادا از باد حوادث آسیبی ببیند
و
دست کودکی دیگر که گره خورده بود به لای چادرش و سرشار بود از حس زیبای #مِهر_مادری ...
چه گذشت بر ما؟
به کجا میرویم ؟؟؟
چادرها که کنار رفت
واژهی مادر هم سقوط کرد
در پرتگاه بی اصالتی ،
در چالهی بی حیایی ،
از مادر مژههایی چسب زده،
ناخنهایی کاشته شده
و
صورتی رنگی باقی ماند
که نه رنگی از #محبت داشت،
نه رنگی از #خدا
کودک هم از آغوش مادر محو شد
جایش #سگی_فانتزی با هزینهای گزاف جانشین شد
#پیراهن_گلداری که زمانی تمام وجود مادر را مزین و مستور میکرد آب رفت!
#عریانی و بدن نمایی شد #هنر،
#هرزگی شد #کلاس،
#بی_غیرتی شد #آزادی
دست در دست نامحرم شد حرم ...
و آغوش شد آغوش رایگان
#زن_زندگی_آزادی
یا
به واقع #زن_هرزگی_بردگی
براستی #بهشت زیر پای
کدامین #مادر است ؟؟
و کدام #مرد از دامن چنین زنانی
به #معراج خواهد رسید ؟؟؟
آیا وقت آن نرسیده که واژهی زیبای مادر و زن را با حیا و حریم،
#حرمت دهیم ؟؟؟
و جای این #دنیازدگی اهریمنی، اندکی خوی الهی خود را #پرورش دهیم
و با #پوشش_مناسب، به خود #ارزش دهیم ؟؟؟؟
حواسمان باشد
آغوش #مرگ در #انتظار همهی ماست
و این جوانی چند صباحی بیش نیست
و خداوند نظارهگر ماست.......