#حکایت_امروز_ما
در زمان یکی از شاهان شایعه شد که شاه مرده شاه به عواملش دستور پیگیری داد که کسی که شایعه را درست کرده پیدا کنند.
پس از جستجو، به عامل شایعه پراکنی که یک پیرزن بود رسیدند و نزد پادشاه بردند.
پادشاه به پیرزن گفت، چرا شایعه مرگ من را درست کردی، در حالی که من زنده ام.
پیرزن گفت من از اوضاع مملکت به این نتیجه رسیدم که شما دارفانی را وداع گفته اید چون هر کسی هر کاری که بخواهد انجام میدهد قاضی رشوه میگیرد و داروغه از همه باج خواهی میکند و به همه زور میگوید کسبه هم کم فروشی و گران فروشی میکنند
هیچ دادخواهی هم پیدا نميشود هیچکس بفکر مردم نیست و مردم بحال خود رها شده اند لاجرم فکر کردم شما در قید حیات نیستی...
#این_حکایت_آشناس