سلام_پدر_مهربانم❤️
❣مهدے جان!
••••┅═✧❁🔆❁✧═┅•••••
▪️با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا، از خدمت خواهران وبرادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم
▫️ و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم واز خدای رحمان و رحیم می خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد
▪️ واز ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی و قصور و تقصیرها بپذیرند و
با قدرت و تصمیم و اراده به پیش بروند
▫️آقاجان این قسمتی از وصیتنامه الهی _سیاسی یکی از فرزندان خلف ات (#امام_خمینی) است
▪️آقاجان آن روز، ایران یک دل شد و آن دل در حسرتی گدازنده سوخت و یک چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم گریست.
▫️در آن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمه نور در زندگی ملت ایران جوشیده بود.
▪️روحی عروج کرد که با نَفَس روح الهی اش پیکر ملت را جان بخشیده بود. حنجره ای خاموش شد که
▫️نَفَس گرمش، سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود. لبانی بسته شد که آیات الهی عزت وکرامت را بر مسلمین فروخوانده و افسوس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان عجل الله
#رحلت_امام_خمینی(ره)
💌دلنوشته_مهدوی
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ریحانه النبی↙️↙️↙️
@reyhanenabbe
https://eitaa.com/joinchat/3883860013C33be20ec18
#ارسالی_کاربران
🔺بخشی از جملات ارزشمند #امام_خمینی(ره)
#چهاردهم_خرداد
#سالگرد_رحلت_امام
ریحانه النبی↙️↙️↙️
@reyhanenabbe
https://eitaa.com/joinchat/3883860013C33be20ec18
📎پایان دلتنگی💔
🔰مهمترین صحبتهای رهبر انقلاب در مراسم سالگرد امام خمینی(ره)؛۱۴خرداد۱۴۰۱
🔸نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیت ملی و انقلابی گام دوم این انقلاب را به عهده بگیرد و آینده این کشور را اداره کند به یک نرم افزار واقعی مطمئن و جامع احتیاج دارد.
🔸این نرمافزار که میتواند شتابدهنده و کمککننده و تحولآفرین باشد عبارت است از درسهای امام.
🔸 بسیاری از ابعاد شخصیت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. در واقع نسل کنونی انقلاب، نسل جوان ما بهخصوص، امام عزیز را بهدرستی نمیشناسند. عظمت امام را نمیدانند.
🔸امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند در حالی که فاصله بسیار زیاد است. فاصله نجومی است.
🔸ما پیشرفتها و موفقیتهای بزرگی داشتیم اما ناکامیهایمان هم کم نبوده است.
🔸هرجا درست رفتیم پیشرفت کردیم، هرجا نادرست عمل کردیم عقب ماندیم. البته نقش دشمنی دشمنان هم نباید نادیده گرفته شود.
🔸مهمترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور امیدبستن به اعتراضات مردمی است، اما این محاسبه دشمن مثل بسیاری از محاسباتش غلط است.
🔸ببینید اقشار مختلف مردم چه همراهی با سرود مربوط به حضرت ولیعصر (عجل الله) کردند، این نشانه روگردانی مردم از دین است؟
🔸نگذارید ضد انقلاب و دشمن از انقلاب شما هویتزدایی کنند، نگذارید حقیقت انقلاب را واژگون نشان دهند.
🔸امروز هنگام سخنرانی آقای حسن خمینی برخی سروصدا ایجاد کردند، این را همه بدانند که من با این کار مخالفم.
🔸در قضیه آبادان آنهایی که عامل خرابکاری هستند باید مجازات شوند.
#بسته_خبری
#امام_خمینی
#امام_خامنه_ای
🔰 هفت توصیه مهم رهبر انقلاب به فعالان انقلابی، اجتماعی و سیاسی
۱. نگذارید از انقلاب، هویتزدایی کنند و حقیقت انقلاب را واژگون کنند
۲. نگذارید یاد امام در جامعه را کمرنگ و تحریف کنند
۳. نگذارید رگههای ارتجاع، نفوذ کنند و جاگیر شوند. (مرتجع تابع سبک سیاست و زندگی غربی است)
۴. دروغ، فریب و جنگ روانی دشمن را افشا کنید نگذارید جنگ روانی در کشور تاثیر بگذارد.
۵. از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح بهره بگیرید.
۶. نگذارید وانمود کنند کشور به بن بست رسیده است.
۷. امروز وظیفه قدرشناسی از مسئولان سنگین است.
🏷 #بسته_خبری
📲 مشاهده فیلم سخنرانی👇
Farsi.khamenei.ir/live
-1552146686_-2140853424.mp3
14.2M
🎙 بشنوید | صوت کامل سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله). ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
📲 فیلم سخنرانی👇
Farsi.khamenei.ir/live
ریحانه النبی
📗قصه های امام(ره) و کودکان❤️
✍ آن وقت ها، توی شهر کوچکی، امام ما در خانه ای کوچک زندگی می کرد. خانه او یک باغچه داشت.
باغچه ای بی گل. بچه های امام آن باغچه را دوست داشتند. دلشان می خواست توی آن گل بکارند؛ گل های سفید و صورتی، گل اطلسی، لاله عباسی، یاس سفید و خوشبو. اما خاک باغچه خوب نبود، باید عوض
می شد. قرار شد که برای باغچه خاک تازه بیاورند.
یک روز سر ظهر، وقتی مادر سفره ناهار را پهن کرد، صدای در خانه که بلند شد، یکی از بچه ها دوید و در را باز کرد. پشت در، پیرمردی بود که کیسه بزرگی را بر روی شانه اش انداخته بود. توی آن کیسه، خاک بود، پیرمرد برای باغچه کوچک خانه خاک آورده بود، او نفس نفس می زد و زیر آن بار سنگین عرق می ریخت. با دست های پیر و خاکی پیشانی اش را پاک می کرد، با زبان لبهای خشکش را خیس می کرد. امام و بچه ها دور سفره ناهار نشسته بودند، بوی غذا در اتاق پیچیده بود، بچه های کوچک گرسنه بودند، بوی غذا گرسنه ترشان کرده بود. مادر برایشان غذا می کشید،
بچه ها می گفتند: بیشتر، یکم بیشتر!... و مادر
می گفت: بس است! غذا کم است با نان بخورید تا سیر شوید. مادر برای خودش و امام هم غذا کشید. بعد همه آماده غذا خوردن شدند. یک مرتبه چشم امام از پنجره باز به حیاط افتاد. پیرمرد را دید. او داشت کیسه خاک را توی باغچه خالی می کرد. امام فهمید او خسته است. تشنه است. فهمید که حتما گرسنه هم هست. با خودش گفت: باید برای او هم غذا ببریم اما توی قابلمه غذایی باقی نمانده بود... مادر همه را کشیده بود. امام فکر کرد، یک بشقاب خالی برداشت، چند قاشق از غذای خودش را در آن بشقاب ریخت، بعد بشقاب را جلوی بچه ها گرفت و گفت: بچه ها شما هم چند قاشق از غذایتان را توی این بشقاب بریزید تا برای آن پیرمرد ببریم، او هم مثل شما گرسنه است. بچه ها و مادر هر کدام چند قاشق از غذایشان را توی بشقاب ریختند. بشقاب پر شد. یکی از پسرها بشقاب غذا را برای پیرمرد برد. پیرمرد خوشحال شد، خندید و تشکر کرد. بعد دست های خاکی اش را شست و بعد شروع کرد به خوردن. با چه لذتی
می خورد! .... غذای آن روز، برای بچه ها با همیشه فرق داشت، از همیشه خوشمزه تر و بهتر بود. آن روز بچه ها خیلی خوشحال بودند. آن ها یک درس خوب از پدرشان یاد گرفته بودند.
💫 شبتون شهدایی🌷
ریحانه النبی↙️↙️↙️
@reyhanenabbe
https://eitaa.com/joinchat/3883860013C33be20ec18