#سرگذشتواقعینازنین
نامادریم دوست صمیمی مادرم بود؛ از اعتماد مامانم سو استفاده کرد و با پدرم ازدواج کرد😭💔
سال ها گذشت ، مامانم دق کرد ، منم در اوج بدبختی بودم و هیچ خواستگاری نداشتم تا اینکه خواهرم (دختر نامادریم) ازدواج کرد...❤️🔥
با همون نگاه اول عاشق شوهرش شدم و یاد نامادریم افتادم و کاری که با مادرم کرد...🔥
بعد از ۲ سال کاری کردم که نامادریم و دخترش....😏🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/380371634Cf73f12d7b8
نفرت کل وجودم رو پر کرده بود اما از کاری که با خواهر ناتنیم میخواستم بکنم بدنم به لرزه دراومد😔❤️🔥