eitaa logo
حامیم | رضاافشار
1.7هزار دنبال‌کننده
537 عکس
302 ویدیو
34 فایل
آدرس اینستاگرام: @r.afshar.ir ارتباط با بنده: @Afshar_ir کارویژه بنده، مربی‌گری و هدایت تشکلهای کنش‌گر اجتماعی‌ جهت اصلاح جامعه است. ان شاء الله در... 🔺آموزش و پرورش 🔺محیط زیست 🔺مسکن 🔺مطالبه‌گری 🔺تعاونی‌ها 🔺خصوصی‌سازی 🔺تشکیلات‌ 🔺جهادسازندگی
مشاهده در ایتا
دانلود
*برخورد امیرالمومنین با زندگی لاکچری مسئولین* روایت واکنش امام به خرید خانه ٨٠ دیناری توسط قاضی شریح به امام خبر رسید قاضی‌شريح خانه‌‌ی ٨٠ ديناری خريده( که این مبلغ در مقابل زندگی سوپر لاکچری امثال سابقه‌داران و سهم‌خواهانی چون طلحه که روزی ١٠٠٠دینار تنها از زمینهای عراقش درآمد داشت یا سرمایه داران زالوصفتی همچون مروان بن حکم اموی که در زمان عثمان مبالغی چون ۵٠٠هزار دینار در یک قلم از بیت المال به جیب میزدند) چیز زیادی نبود. لکن مسئولیت در حکومت علی نشستن بر است لذا حضرت احضارش کرده و فرمود: به من خبر دادند كه خانه اى با ٨٠ دينار خريده اى، و سندى براى آن نوشته اى، و گواهانى آن را امضا كرده اند. شريح گفت: آرى یا امير مؤمنان! امام(ع)با غضب به او نگاه كرد و فرمود: شريح به زودى كسى به سراغت مى‌آيد كه به نوشته‌ات نگاه نمى‌كند، و از گواهانت نمى‌پرسد، تا تو را تنها به خانه قبر بسپارد. اى شريح بیاندیش كه اگر آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام خريده باشى، خانه دنيا و آخرت را از دست داده اى. اما اگر هنگام خريد خانه، نزد من آمده بودى، براى تو سندى مى‌نوشتم كه ديگر براى خريد آن به درهمى يا بيشتر، رغبت نمى‌كردى، آن سند را چنين مى نوشتم: اين خانه‌ایست كه بنده‌اى آن را از مرده‌اى آماده كوچ خريده، خانه اى از سراى غرور، كه در محلّه نابود شوندگان، و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، حدود این خانه چنین است از سویی به آفت‌ها و بلاها، سوى دیگر به مصيبت ها، و سوى سوم به هوا و هوس هاى سست كننده، و سوى آخر آن به شيطان گمراه كننده ختم مى شود، و درِ خانه به روى شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسى كه خود به زودى از جهان رخت برمى بندد، به مبلغى كه او را از و خارج و به و كشانده، خريدارى كرده است(نامه ٣ ) این نامه نشان دهنده نهی شدید مسئولین نظام از زندگی‌ای بالاتر از دهک‌های میانه جامعه است حتی اگر از مال حلال باشد که مال حرام تکلیفش مشخص است زندگی فراتر از معمول جامعه هم به معنای لاکچری بودن مسئول و خانواده‌اش نیست یعنی لاکچری هم نباش همین که معمول جامعه نتوانند خریداری کنند تو محکوم هستی! بنابراین قاعده پذیرش مسئولیت در حکومت اسلامی، زندگی در سطح معمول و حتی پایین‌تر از عموم جامعه است هم برای خودش و هم خانواده‌‌اش چرا که نمی‌توانی به مردم بگویی بر آرمانها مقاومت کنید و هزینه بدهید اما ما زندگی فراتر از عادی خود را داریم. ______________________ ✍🏻 ١۴٠١/٢/۴ https://eitaa.com/joinchat/37748836C96ec918ba1 ‌‌‌
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*بلای اسلام آمریکایی* اسلام آمریکایی ماده مخدریست که اهالی قدرت و ثروت برای سوار شدن بر گرده‌ی مردم مستضعف تولید میکنند سیاست‌ورزی اموی خوب دریافته است که اگر بخواهد در جامعه دیندار به حیات زالو صفتانه خود ادامه دهد ناگریز باید مقابل اسلام ناب بایستد لذا پروژه تحریف دین را کلید میزند یا خنثی و بی‌تفاوتش میکند یا همراه و آلت دستش میکند و این هر دو تنها تخدیر را به ارمغان می‌آورد چه خوب فهمید شهید آوینی عزیز که : خلاف آنچه بسیاری می پندارند، آخرین مقاتله ما - به مثابه سپاه عدالت - نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپا تر است. با این عینک (داشتن یا نداشتن این جدال) میتواند هم نماز جمعه ناب از آمریکای‌اش را تشخیص دهید هم هیئت و روضه و سایر مراسمات و مناسک را.
ماموریت تاریخی اشک چه وقت میتوانی بر حسین اشک بریزی؟ تا وقتی مفهوم عدالت و ضد عدالت را نفهمی نمی‌توانی بر حسین اشک بریزی! تا بی‌طرف باشی در جبهه عدل و ظلم، اشک تو بر حسین باعث نجاتت نمیشود. نه نمیشود! چرا که اشک بر روضه‌های حسین یعنی تو داری هل من ناصر حسین را می‌شنوی، یعنی خطاب اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید را داری می‌شنوی، یعنی پاره پاره شدن حسین را داری نظاره میکنی و تنها و تنها بر او اشک می‌ریزی و باز نظاره میکنی! این آن لحظه خطرناک است! در این لحظه تو دیگر نمی‌توانی بی‌طرف باشی. نمی‌توانی منفعل باشی. علی(ع) تو را خطاب میکند من لم یکن معنا کان علینا که اگر با ما نیستی بر مایی. یا با حسینی یا علیه حسین. و با حسین بودن یعنی سکوت نکردن در برابر همه آنچه حسین را به قیام واداشت، یعنی مبارزه با اشرافیت مذهبی ، ناعدالتی، در بند کردن آزادی، بستن دهان منتقدین، تبعیض و دست درازی به اموال عمومی و ترس خواص از هزینه دادن. اشکی که اینها را ندارد اشک عاطفی است و غریزی. لکن اشک بر حسین نه اشک عاطفی بلکه اشک سیاسی و اشک ایدئولوژیک است گریه افشاگری و اعتراض است. ماموریت تاریخی این اشک افشای ظلم و ظالم است. سلاح تبلیغی پرقدرتیست که علاوه بر اینکه احساساتی از جنس غم و عشق و غرور و غضب و ایثار را برمی‌انگیزاند تو را به تفکر وامی‌دارد که من کجای این تقابل ایستاده‌ام؟ شیعه از اشک، رسانه‌ای مردمی ساخت تا به جنگ بوق‌های دولتی و رسانه‌های حکومتی زمان برود و آنقدر گسترشش داد تا سیل اشکها بنی‌امیه و امثالش را سرنگون ساخت. و این ماموریت همچنان باقیست... لذا اشک بر حسین یک مکتب است که اگر وارد آن شدی باید الزاماتش را نیز بپذیری و آن وقت است که این اشک تو را به کربلای زمانت و پس از آن جنة الماوا می‌کشاند. پ. ن. اگر هنوز فکر میکنی با اشک بر حسین به تنهایی میتونی بری بهشت باید پشت سر عمر سعد صف بگیری تا در رو بروت بازکنن چون اون جزو اولین گریه کنندگان بود. ____________________ ✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/37748836C96ec918ba1 ____________________
چگونه معاویه‌ها انقلاب را متوقف میکنند؟ رشیدرضا در کتاب الوحی‌المحمدی مینویسد: "یکی از اکابر غرب پیشنهاد میدهد که ما مدیون معاویه هستیم و باید مجسمه معاویه را از طلا ساخته در میدان اصلی برلین در قلب اروپا نصب کنیم". چرا که اگرمعاویه نبود امروز اثری از مسیحیت و ما نبود، امروز اسلام علوی دنیا را فتح کرده بود. چگونه می‌توانستیم دل جوان پرسشگر غربی را هنگامیکه با سادگی پیامبر و خاندانش مواجه می‌شد و با زندگی اشرافی سران ما مقایسه می‌کرد، قانع نمود که به سمت اسلام نرود؟ چگونه می‌شد مقر حکومت اسلام را که در فقیرترین و پایین‌ترین محله شهر بنا شده است ببیند و از چرایی اشرافیت اداری و مبلمانها و فرشهای قرمز و تشریفات نجومی ما سوالی نپرسد؟ یا ایثار و دیگر‌پایی‌ فرماندهانش و زندگی همچون معمول سرانش را با اشرافیت و کاخ نشینی ما مقایسه نکند؟ چگونه می‌شد ناآقازادگی فاطمه و رشادت حسین و زهد و دیگر پایی و آزادی خواهی و عدالت‌خواهی را دید و از کنارش گذشت؟ در کف میدان، انقلاب نبوی، درمی‌نوردید و دل آزادگان را فتح میکرد. قافیه را باخته بودیم.... اما،ناگهان ورق برگشت.... جوانان ما وقتی بجای سادگی دولت علوی کاخهای هادریانها را در بلاد اسلامی می‌دیدند یا سلطنت ویژه‌خواران را مشاهده می‌کردند، طبقه انحصارطلب برایشان تداعی می‌شد. همان نجومی بگیران، همان لذت طلبی، همان تخت نشینی، همان لاکچری سواری و همان مگا کلیساها و مراکز مذهبی‌نمای دنیاگرا و بالاخره همان استحمار و دین‌فروشی و.... . از سوی دیگر مستضعفین همان بی‌تفاوتی یا توجیه فقر، همان فساد، همان تبعیض را که از آن گریزان بودند این‌بار در لباس اسلام مشاهده کردند و فاصله‌ها ایجاد شد. دیگر نه تنها تمایلی نبود بلکه آنان، حکومت اسلام را امتداد همان حکومتهای زورگو و استکبار میدیدند. همه اینها را معاویه‌های ظاهرالصلاحِ امام جمعه و جماعت، فرماندار، استاندار، بانی مجلس وعظ و مدح آل البیت، معاویه‌های بانی مجلس تفسیر قرآن، در جامعه نبوی باب کردند و ما را از خطر اسلام رها ساختند. پس باید مجسمه طلای معاویه را ساخت و در میدان اصلی برلین نصب کرد. پ. ن. چه وجه اشتراکی با دشمن از این بیشتر؟! ✍🏻 _________________________ https://eitaa.com/joinchat/37748836C96ec918ba1
🔶🔷🔶کَرَم؛ حَسَنی یا اُموی؟ ⏰مدت تقریبی مطالعه:۳دقیقه 🔶می گویند حسن ع کریم است اما چرا کسی نمی پرسد در جامعه ی پس از انقلابِ ی پیامبر ص چرا باید فقیری وجود داشته باشد تا حسن بخواهد به او ببخشد؟! و حسن ع که خود همزاد همین انقلاب است چه نسبتی با علتِ بودن(و شدن) این جامعه دارد؟ 🔷 با اِغفالی مشمئز کننده می گوید حسن آنقدر کریم بود که دو بار کل زندگیش را بخشید حتی آنقدر کریم که جامعه را هم دو دستی به معاویه بخشید! تا با اِعمال سیاست های ظالمانه، تولید فقر کند و حسن هم شب و روز بسته غدایی و معیشتی به دست فقرا برساند تا از گرسنگی نمیرند و اینگونه بود که پسر علی شد !؛همین! 🔶 اما،می پرسد اگر‌ حسن خلاصه در کرمش آنهم با این تعریف از کرم باشد؛ چرا معاویه باید آنقدر تبلیغ و تطمیع و تهدید و ترور را علیه حسن ع براه بیاندازد؟!مگر یک آدم خیریه بازِ این تیپی چه خطری می تواند برای معاویه داشته باشد؟! اسلام ناب می پرسد مگر حسن میراث دار وصیت علی ع نیست که به او و برادرش حسین ع فرمود:«کونا للظالم خصماً و للظموم عوناً»؟! آیا حسن آنقدر ناخلف! است که «للمظلوم عونا»ی وصیت پدر را از روی تنزه طلبی اجرا و نیمه ی اول و اولیٰ و دشوار وصیت «للظالم خصماً» را رها کند؟! آیا کرم حسن آنقدر سکولار و از عقلانیت فاصله دارد که کنار معلولِ ظلم(فقر) بایستد بی آنکه با علتِ ظلم، کاری داشته باشد؟ آیا این همان امام حسن ع است که یاران کربلاییِ حسین ع برای مقابله با ظلم در دامن او تربیت یافته اند؟! 🔷بیایید این ۴ سکانس سانسور شده از زندگی حسن ع را مرور کنیم: 1.شکل گیری خیریه ی حسنی به مثابه تاکتیک مبارزه، دقیقاً در تقابل با خیریه ی ریاکارانه و ستم پوش معاویه. ۲.لشکرکشی و آمادگی صددرصدی حسن ع بلافاصله بعد از شهادت علی ع به منظور حذف همیشگی معاویه. ۳.رویارویی در جنگ صفین با معاویه ای که بخشی از بلاد اسلامی را تحت استثمار خویش گروگان گرفته. ۴. مصاف رسواگرانه با بدعت های معاویه در بدرقه ی تبعید ابوذر به ربزه؛ وقتی حاکمیت، اعتراض ابوذر را در مبارزه با انحراف،اشرافی گری و کاخ سازی معاویه بر نمی تابد. 🔶 این صحنه ها همه و همه نمایانگر نیست که سالها با علت ظلم درگیر بوده؟! اینکه چرا نتوانسته از بینش ببرد و چه بسا با او به صلح رسیده را باید در نخبگان و مردم جست و جو کرد؛ همان چیزی که مبارزه را در هر مرحله سخت و سخت تر می کند تا جایی که رسماً به بدل می شود و فقر، بدیل عدل؛ آنگاه دیگر کَرَم و حسن ع هم نمی تواند چاره سازش باشد. 🔷جامعه ای را تصور کنید اهل کَرَم شده ی اسلام آمریکایی ولی در مبارزه با علل فقر، غایب؛ در آن جامعه معاویه ی اُموی و فَرَح پهلوی هم که خود بانی این وضع و فقرند موسس می شوند؛رانت خوار،سرمایه دارِ زالوصفت،تصمیم ساز و تصمیم گیر سیاست های فقرآفرین هم. خیریه که چه عرض شود؛ ای که گاهی خود ابزار پولشویی و مهم تر وسیله ی و لعاب مذهبی جهت توجیه سرمایه داری می شود تا دوباره تصاعدی فقر زائیده شود؛ و البته در این میان مبادا بساط کریمانگی اسلام آمریکایی بر هم بخورد‌! راستی امام حسن ما کدام کریم است؟! ✍ _____________ 📚@reza_afshar
🔶🔷🔶به خواهر مجاهدم در قدس سلام دیدم با داری از قدس دفاع میکنی! خواستم بپرسم وقتی در تهران و جُولان هست،سنگ چرا؟ نه،نه!سوالم کلا اشتباه بود؛ پس می گیرم. 🔶خواهرم! به من بگو وقتی با یک سطل می توان قدس را آزاد کرد، چرا با زبان روزه در دلِ ، پرتاب می کنی؟ 🔶خواهرم! خجالت مان مده، بگذار خود پاسخ بگویم: لابد سنگ بدست گرفته ای تا پیش از دشمن زبون، بر بکوبی؛ بر ما که اینجا ایم و در خیابان "مرگ بر اسرائیل" فریاد و در میدان،زمانسنج معکوس نابودیش نصب می کنیم و در اینستاگرام "سنصلی فی القدس"!! پست میکنیم. 🔶خواهرم! ما را شرمگین مکن! میدانم میخواهی بگویی: خوش غیرت ها! اگر را موشک باران می کردید؛و را آزاد؛ اگر بجای ""کردن های موهوم به "" واقعی می اندیشیدید؛ و اگر جنگ "فقر و غنا"را از درون خودتان شروع می‌کردید؛ و نخوتهای درون را می سوزاندید و با مستکبرِ و خودی درگیر می شدید؛ انقلابتان خیلی زود الگوی می شد و بسیج بزرگ راهی فتح قدس. آنگاه؛ دیگر نیازی به سنگ من نبود ؛ به موشک تهران و لبنان نیز، یک هر ،تلآویو و حیفاء را می برد به گورستان تاریخ. 🔶خواهرم! اکنون با این وضع فعلی ما،سنگ تو قوی تر است؛ سنگ هایت را پرتاب کن ؛شاید وجدان های ما را کند... ۲۷فروردین ۱۴۰۱ ✍ 🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان @paberahnegan
🔺تفاوت دیدگاه دو دبیرکل حزب سیاسی در قبال لیست‌های انتخاباتی رقیب متاسفانه امروز اعتقاد دارم از مشکل پایه‌ای ما در امر سیاسی ناآشنایی یا به تعبیری بیگانگی حزب الله از اندیشه تراز فقهای سیاستمداری همچون بهشتی و خامنه‌ایست. این ناآشنایی یا احساس آشنایی و یا حس بی‌نیازی باعث شده در اکثر موضوعات انقلاب با رشد دو دیگری تفکر انقلابی یعنی تحجر و مقدس‌مابی از یک طرف و تجدد لیبرال مسلک غرب زده از طرف دیگر رو برو شده که متاسفانه در خلا خوانش اسلام ناب شاهد غالب شدن این جریانها بجای اسلام ناب در سپر سیاسی و سیاستورزی کشور هستم برای درک بهتر باید بارها و بارها میان نگاه متفمرین انقلاب و سیاسیون و عقبه حوزویشان دائما رفت و برگشت کرد تا خود زشتی نگاه این دو دیگری انقلاب اسلامی را درک کرد برای نمونه به مقایسه سخنران دو دبیر کل حزب و جریان سیاسی میپردازیم👇🏼 🔸اول) برشی از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای سومین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در دومین کنگره سراسری حزب؛ خرداد 1364: «در این دوره [انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی] هر جمعی در مقابل خودشان یک افکاری، انگیزه‌هایی و یک خط خاصی برای خودشان داشتند. البته ما گروه‌ها را تخطئه نمی‌کنیم، بنده به‌هیچ‌وجه نمی‌گویم که چرا جریان دانشجوئی و یا فلان جریان کارگری و یا فلان جریان معلمی و یا فلان جریان پیشه‌وری برای خودش کاندیدا معیّن کرده، ابداً؛ ما که از مردم طلبکار نیستیم، خوب اگر بتواند نظر دیگران را جلب کند خب همه با هم مؤتلف می‌شوند، نتواند، حزب کاندیداهای خودش را می‌دهد و آن‌ها هم کاندیداهای خودشان را می‌دهند؛ ما اعتراضی به کسی نداریم.» 🔸دوم) دکتر حداد عادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) در تاریخ 8 اسفند 1402 در پاسخ به سوال خبرنگار پیرامون لیست‌های رقیب این ائتلاف، گفت: «همیشه در کنار یک چنار بلند، چند تا پاجوش هم زده می‌شود. همیشه یک اسامی‌یی 24 ساعته خلق می‌شود و 48 ساعت بعد از انتخابات هم فراموش می‌شوند.» ✅ لذا شناخت تفاوتهای دیگریهای اسلام ناب در موضوعات مختلف انقلاب برای کنش‌های جوانان بسیار اهمیت دارد و سرنوشت ساز است ✍🏼 ٢ فروردین ١۴٠٣ _______________ 📚@reza_afshar
🔶🔷🔶کَرَم؛ حَسَنی یا اُموی؟ ⏰مدت تقریبی مطالعه:۳دقیقه 🔶می گویند حسن ع کریم است اما چرا کسی نمی پرسد در جامعه ی پس از انقلابِ ی پیامبر ص چرا باید فقیری وجود داشته باشد تا حسن بخواهد به او ببخشد؟! و حسن ع که خود همزاد همین انقلاب است چه نسبتی با علتِ بودن(و شدن) این جامعه دارد؟ 🔷 با اِغفالی مشمئز کننده می گوید حسن آنقدر کریم بود که دو بار کل زندگیش را بخشید حتی آنقدر کریم که جامعه را هم دو دستی به معاویه بخشید! تا با اِعمال سیاست های ظالمانه، تولید فقر کند و حسن هم شب و روز بسته غدایی و معیشتی به دست فقرا برساند تا از گرسنگی نمیرند و اینگونه بود که پسر علی شد !؛همین! 🔶 اما،می پرسد اگر‌ حسن خلاصه در کرمش آنهم با این تعریف از کرم باشد؛ چرا معاویه باید آنقدر تبلیغ و تطمیع و تهدید و ترور را علیه حسن ع براه بیاندازد؟!مگر یک آدم خیریه بازِ این تیپی چه خطری می تواند برای معاویه داشته باشد؟! اسلام ناب می پرسد مگر حسن میراث دار وصیت علی ع نیست که به او و برادرش حسین ع فرمود:«کونا للظالم خصماً و للظموم عوناً»؟! آیا حسن آنقدر ناخلف! است که «للمظلوم عونا»ی وصیت پدر را از روی تنزه طلبی اجرا و نیمه ی اول و اولیٰ و دشوار وصیت «للظالم خصماً» را رها کند؟! آیا کرم حسن آنقدر سکولار و از عقلانیت فاصله دارد که کنار معلولِ ظلم(فقر) بایستد بی آنکه با علتِ ظلم، کاری داشته باشد؟ آیا این همان امام حسن ع است که یاران کربلاییِ حسین ع برای مقابله با ظلم در دامن او تربیت یافته اند؟! 🔷بیایید این ۴ سکانس سانسور شده از زندگی حسن ع را مرور کنیم: 1.شکل گیری خیریه ی حسنی به مثابه تاکتیک مبارزه، دقیقاً در تقابل با خیریه ی ریاکارانه و ستم پوش معاویه. ۲.لشکرکشی و آمادگی صددرصدی حسن ع بلافاصله بعد از شهادت علی ع به منظور حذف همیشگی معاویه. ۳.رویارویی در جنگ صفین با معاویه ای که بخشی از بلاد اسلامی را تحت استثمار خویش گروگان گرفته. ۴. مصاف رسواگرانه با بدعت های معاویه در بدرقه ی تبعید ابوذر به ربزه؛ وقتی حاکمیت، اعتراض ابوذر را در مبارزه با انحراف،اشرافی گری و کاخ سازی معاویه بر نمی تابد. 🔶 این صحنه ها همه و همه نمایانگر نیست که سالها با علت ظلم درگیر بوده؟! اینکه چرا نتوانسته از بینش ببرد و چه بسا با او به صلح رسیده را باید در نخبگان و مردم جست و جو کرد؛ همان چیزی که مبارزه را در هر مرحله سخت و سخت تر می کند تا جایی که رسماً به بدل می شود و فقر، بدیل عدل؛ آنگاه دیگر کَرَم و حسن ع هم نمی تواند چاره سازش باشد. 🔷جامعه ای را تصور کنید اهل کَرَم شده ی اسلام آمریکایی ولی در مبارزه با علل فقر، غایب؛ در آن جامعه معاویه ی اُموی و فَرَح پهلوی هم که خود بانی این وضع و فقرند موسس می شوند؛رانت خوار،سرمایه دارِ زالوصفت،تصمیم ساز و تصمیم گیر سیاست های فقرآفرین هم. خیریه که چه عرض شود؛ ای که گاهی خود ابزار پولشویی و مهم تر وسیله ی و لعاب مذهبی جهت توجیه سرمایه داری می شود تا دوباره تصاعدی فقر زائیده شود؛ و البته در این میان مبادا بساط کریمانگی اسلام آمریکایی بر هم بخورد‌! راستی امام حسن ما کدام کریم است؟! ✍ _____________ 📚@reza_afshar