eitaa logo
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه 09129317823
1.3هزار دنبال‌کننده
182 عکس
300 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گر نگهدار من لن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5834885639106988701.mp3
4.23M
‍ ‍ ‍ ‍ 🎙 سبک شور 🎙 🌺 امام علی علیه السلام 🌺 بند🌹 شیعه ام و نام و نشانم علیس طپش طپش هر ضربانم علیس به کوریه چشم همه منکرین شعاره موقع اذانم علیس 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 . علی علی. علی خیبر شکنی‌ علی علی. علی آقای منی‌ علی علی علی شاه نجف و علی علی علی ابالحسنی‌ مولانا علی. مولا نا‌ علی بند🌹🌹 یک سر و گردن از همه سَرتره زَهره ی دشمنانشو میدَره کسی حریفش نمیشه تو میدون علی خودش یک صد و ده لشکره 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 علی علی علی شاه لو کشف علی علی علی سلطان نجف علی علی علی کعبه را بگو علی علی علی تو هستی هدف بند🌹🌹🌹 مالک اشتر شده مات و مستش نبض مَیادین همه توی دستش دستمال زردو تا که سر میبنده لا یُمکن الفرار زِ ضرب شصتش 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 بند🌹🌹🌹🌹 قدرت و هیبت علی محشره نشونه هاش روی دَره خیبره هر کی مقابلش بایسته بی شکن تا به خودش بیاد تنش بی سره 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 «التماس دعای خیر» 🖋شاعرین: رضا رضایی 💠 اللهم عجل لولیک الفرج 💠
حااااااااجی خیالت راحت امام خامنه ای عزیز، عزیز جان ماست❤❤❤❤❤❤❤🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @rezanesabi
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور و زمزمه و زمینه روضه ای حضرت زهرا خونم رو نکن بی نور چشم و چراغ خونم ای دار و ندار من ای وصله ی جونم از حال دلم تنها زهر ا تو خبر داری جز تو ندارم دیگه من یاور و یاری این پهلو به اون پهلو تا صبح میشی. بیداری جز گریه نمیاد ش از دست من کاری دستای ورم کردت دیگه نمیاد بالا کم تر کار خونه کن جون علی زهرا پیراهنه تو می گه از زخم روی پهلوت جای کبودی. پیداس از گوشه ی ابروت هر باری نگاهم تا می افته به میخ در زهرا میشه شرمنده از روی تو حیدر به چوبه ی در خوردش وقتی که پرت زهرا با گریه صدا کردی ای فضه بیا پشت در شعله ور دیدم تن تو می سوخت به سینه دیوار داشت مسمار تورو می دوخت رضا نصابی @rezanesabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا برای عاقبت بخیری
4_6046640446061414505.mp3
5.51M
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ هدیه به ارباب صلوات زمینه یا شور روضه ای مقتل شعر رضا نصابی به نفس حاج سید مهدی حسینی بند اول نوشته در لهوف در میونه صفوف افتادی تو نوشته در لهوف زیر تیغ و سیوف جون دادی تو نوشته مقتل ته گودال شدی بی هوش شدی بی حال نوشته مقتل ته گودال تنه پاکت شدش پامال بند دوم نوشته که سرت جلوی خواهرت جدا می شه نوشته که حسین روخاکا پیکرت رها می شه نوشته مقتل پیش مادر رسید از راه کشید خنجر نوشته مقتل با چشم تر می دید زینب بریدش سر بند سوم والشمر و جالس و می بینه مادرش خیر النسا والشمر و جالس و می خونه خواهرش وا احمدا نوشته مقتل پیشه زهرا یکی می زد تورو با پا نوشته مقتل. پیشه زینب تنت افتاد زیر مرکب رضا نصابی
هدیه به حضرت رقیه صلوات زمینه یا شور حضرت رقیه بابا  بابا پره سوزو اشک و اه و فریادم بابا   بابا بغلم کن من و ازپا افتادم بابا بابا دخترت از دنیا دیگه دل برید بابا بابا تو سه سالگی شده موهاش سپید لبه من شد مثل لبهات زخمی و خونی و پر ترک بابا تو نبودی بد جوری زد من و زجر بی حیا کتک بابا دندونای شیریه من افتاده بابا با ضربه های مشت دور از چشمه عمو عباس حرمله من و می زد به قصد کشت بابا جونم    بابا جونم  بابا جونم    بابا جونم    بابا جون بابا  بابا می سوزه از گریه چشمای ترم بابا بابا مثل پیر زن ها تا شد کمرم بابا   بابا می بینی شکستگیه پرم و بابا  بابا می بینی لخته ی خونه سرم و با این دست و پای زخمی واسه عمه خیلی درد سر شدم با این روی ارغوونی خیلی بیشتر شبیه مادر شدم دل من رو خیلی سوزوند مرد مستی که کنیز صدام می کرد از اون بدتر اونی بود که خیزرون به لبه خونه تو می زد با با جونم   با با جونم با با جونم   بابا جونم    بابا جون بابا بابا از گریه چشم ترم می سوزه بابا بابا دست  و پاوو کمرم می سوزه بابا بابا شبیه من هیچ کسی مضطر نیست بابا بابا واسه ی شبه غمم اخر نیست چند دفه دیدم که افتاد از رو نیزه سرت رو به روی من کاش که بودش کناره ما بازار شام لا اقل عموی من به لباسه پاره ی من خیلی دخترای شامی خندیدن تاکه دیدن عزاداریم دور مون  جمع شدن و می رقصیدن رضا نصابی
4_5884105702326143647.ogg
205.2K
هدیه به حضرت رقیه صلوات زمینه یا شور حضرت رقیه بابا  بابا پره سوزو اشک و اه و فریادم بابا   بابا بغلم کن من و ازپا افتادم بابا بابا دخترت از دنیا دیگه دل برید بابا بابا تو سه سالگی شده موهاش سپید لبه من شد مثل لبهات زخمی و خونی و پر ترک بابا تو نبودی بد جوری زد من و زجر بی حیا کتک بابا دندونای شیریه من افتاده بابا با ضربه های مشت دور از چشمه عمو عباس حرمله من و می زد به قصد کشت بابا جونم    بابا جونم  بابا جونم    بابا جونم    بابا جون بابا  بابا می سوزه از گریه چشمای ترم بابا بابا مثل پیر زن ها تا شد کمرم بابا   بابا می بینی شکستگیه پرم و بابا  بابا می بینی لخته ی خونه سرم و با این دست و پای زخمی واسه عمه خیلی درد سر شدم با این روی ارغوونی خیلی بیشتر شبیه مادر شدم دل من رو خیلی سوزوند مرد مستی که کنیز صدام می کرد از اون بدتر اونی بود که خیزرون به لبه خونه تو می زد با با جونم   با با جونم با با جونم   بابا جونم    بابا جون بابا بابا از گریه چشم ترم می سوزه بابا بابا دست  و پاوو کمرم می سوزه بابا بابا شبیه من هیچ کسی مضطر نیست بابا بابا واسه ی شبه غمم اخر نیست چند دفه دیدم که افتاد از رو نیزه سرت رو به روی من کاش که بودش کناره ما بازار شام لا اقل عموی من به لباسه پاره ی من خیلی دخترای شامی خندیدن تاکه دیدن عزاداریم دور مون  جمع شدن و می رقصیدن رضا نصابی
4_6044269924761735375.mp3
2.68M
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه روضه ای من و بزن. ولی نگو تو ناسزام ای بد دهن چی کار داری تو با بابام بسه‌ دیگه نامرد نگو پشت بابام حرفای بد بسه دیگه آنقدر نزن به پهلوهای من لگد بسه دیگه ای بی حیا نخند به گریه های من از بس که سیلی زدی تو تار می بینه‌ چشای من بابا ببین ‌ دارم به جای خواهرت می بوسمش‌ رگای‌ خشک حنجرت‌. اندازه‌ی زخمای. تو سیلی زدن به دخترت زود تر از این ها مرده بود نبود کنارم خواهرت ‌ مثل لبای‌ خونیه‌ تو خونیه لبای‌ من ببین جای طناب و که مونده رو دست و پای من عمو ببین رو صورتم جای یه دست عمو ببین که دندونای من شکست. نمونده دندونی دیگه می بینی توی دهنم می بینی جای شلاق‌ و که مونده ی روی بدنم نبودی توی شعله سوخت تموم بال و پر من ‌ نبودی رفت به غارت این النکوو معجر من رضا نصابی