eitaa logo
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه 09129317823
1.3هزار دنبال‌کننده
178 عکس
300 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به امام رضا صلوات شور احساسی زیبا امام رضا فقیرم اقا  افتاده سمت تو ببین مسیرم اقا دست خالی از پیش تو نمیرم اقا حاجتم و از تو فقط می گیرم اقا ضامن اهو خسته از این زمونه و از این هیاهو رونده شدم از همه جا به تو زدم رو می شه که ضامنم بشی ضامن اهو نگام کن نگام کن نگاه تو چاره سازه نگاه کن به قلبم پر سوزو گدازه کبوترم من تا اسمون مشهد تو می پرم من اروم می شم تاکه میام توی حرم من حرف می زنم با تو با چشمای ترم من ای کس و کارم خدارو شکر امام رضا که تورو دارم جز تو کس دیگه رو که اقا ندارم خبر داری از دلم و از  حال زارم نگام نگاهت دوای تموم درداس نگام کن نگاهت چاره ی تمومه غمهاس رضا نصابی @rezanesabi شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
هدیه به امام رضا صلوات واحد یا زمزمه سنگین امام رضا السلام ای شاه خراسان  رضا یا رضا السلام  ای قبله ی ایران رضا.  یا رضا اهوی افتاده به دام.  توام.   یا رضا مسته سبوی می و جام توام.   یا رضا با گله تو سرشته ایزد گلم.  یا رضا شکر خدا لطف تو شد شاملم.  یا رضا بسته نمی شه در احسان  تو   یا رضا شاه و گدا ریزه خوره خان تو.  یا رضا افتادی بر خاک و تو بی پر شدی  یا رضا روضه خونه ان تنه بی سر شدی.  یا رضا گفتی تو از پیکر غرقه به خون.   یا رضا گفتی تو از روی شده ارغوون   یا رضا گفتی تو از ضربه های بی هوا.    یا رضا گفتی تو از ان سر بر نیزه ها.     یا رضا گفتی تو از چشمای خیس و پراب  یا رضا گفتی تو از زینب و بزم شراب.   یا رضا رضا نصابی @rezanesabi شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
زبانحال   ☑️بنداول اون  کوچه ی باریک شد مثل شب تاریک  وقتی حرومی شد به مادرم نزدیک صداشو بالا برد دل منو آزرد دستش که بالا رفت به روی مادر خورد وقتی افتاد مادر رو خاکا دیده های من شدن چون دریا دستش گرفته بودم اما نمیشد بلندشه حتی رو پا وای من وای من ای مادر ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• ☑️بنددوم تو وسط کوچه حسن همون دم مُرد که دست اون نامرد به روی مادر خورد گوشواره ی مادر شکسته و خونی روی زمین افتاد به غیرتم بر خورد چشمای مادر من کم میدید ولی چشم من همش غم میدید آخه اون حرومیِ بی غیرت به زمین خوردن زن میخندید وای من وای من ای مادر ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• ☑️بندسوم مادرم و دیدو تو کوچه تنها زد با دست سنگینش سیلی به زهرا زد قباله رو وقتی گرفتش اون نامرد پشت سر بابام نامرد چه حرفا زد مادرم با دیده کم راه می رفت با یه دنیا درد و غم راه می رفت دستش و گرفته بود به دیوار تا خونه با قد خم راه می رفت وای من وای من ای مادر ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• 💠💠💠9⃣4⃣5⃣💠💠💠 به قلم شاعران اهل بیت @rezanesabi شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
‍ برای تعجیل در فرج اقا امام زمان عج. ۱۴عدد صلوات سبک رضا نصابی به قلم اقایان رضا نصابی کربلایی علی غلامپور بند اول به شوق دیدنه تو روزامو می شمارم هر ثانیه هر لحظه اسم تورو می یارم من ازخدا میدونی تنها ظهورو میخوام میونه این سیاهی چشمه ی نورو میخوام بیا اب و جارو شده شهر و کوچه ها بیا پا بزار روی چشمای خیس ما 🌹بیا اقا بیا🌹 ________________ بند دوم قلبم تو سینه تنگه اه من اتشینه ترسم اینه بمیرم چشمام تورو نبینه هر صبح جمعه اقا دیده به رات نشستم اسم تورو میخونم با این دله شکستم بیا نداره دلامون دیگه صبرو قراری بیا تو که درمونه قلبای مضطر مایی 🌹بیا آقا بیا🌹 _______________ بند سوم از هجر و دوریه تو لبریز درد و آهم دیدی من و همیشه که مشغوله گناهم شرمنده هستم اقا شرمنده ی تو هستم تو بی کسی تو تنها بودی گرفتی دستم آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم 🌹بیا اقا بیا🌹 ________________ بند چهارم چشام زخجلت آقا همیشه خیسه آبه دعا کنی اگر تو می دونم مستجابه با دست خالی هستم تو کردی ظرفمو پر با چه زبونی آقا ازت کنم تشکر آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم 🌹بیا اقا بیا🌹
هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین.  حضرت محمد صلوات.  اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور یا زمینه مقتل بند اول. تا که  افتادی توی گودال شد زینب تو خیلی بدحال افتاد تن تو زیر پاوو با سنگ اومدن به استقبال خدایا زهرا    با قامته تا تماشا می کرد دهانت رو با  نوک سر نیزه سنان وا می کرد تنت رو باپا. میکرد پشت و رو جلوی زینب گرفتنش قاتل  به پنجش گیسو جلوی زینب غریب مادر.  غریب.  مادر.   حسین  وا ویلا بند دوم گودال ازدحامه واویلا دورش می کنن هی نامردا تشنه پیکرش غرقابه خون بی حال افتاده روی خاکا اومد با خنجر. به سمت حنجر نشست رو سینه توی گودال و  خدایا زینب داره می بینه دوازده ضربه.  زدو با خنجر برید حنجر رو گرفت به  سمته  نگاه زینب خدایا سر رو غریب مادر.   غریب. مادر.   حسین واویلا بند سوم شال کمرت رو دزدیدن خودو سپرت رو دزدیدن عریان تن تو روی خاک و رو نیزه سرتُ رو  دزدیدن کنار دریا  لب تشنه شمر تورو بد کشتت اومد ساربون. واسه انگشتر برید انگشتت شروع شد بعد از.  علمدار تو جسارت ها که شروع شد دیگه. برای زینب اسارت ها که به قلم اقایان رضا نصابی.    یوسف اسماعیلی
هدیه به ارباب صلوات شور یا زمینه مقتل وای از گودال امان  از جنجال جلو چشمام رفت حسینم از حال تمومه هسته من نقشه زمینه نامرد می شینه با پا روی سینه این صحنه رو مادر من می بینه خودم دیدم     شمر رسید بالاسر تو   داداش خودم دیدم ضربه می زد به حنجر تو    داداش خودم دیدم می بره از قفا سر تو      داداش وای حسین     وای حسین     وای از این غم امان از ماتم به زیر مرکب تنت شد در هم قلبه من و خیلی نامرد شکستش دیدم سنان و که پیش تو هستش پلک تورو با نوک نیزه بستش خودم دیدم حنجر تو به نوک نیزه دوختن خودم دیدم سرتورو به درهمی فروختن خودم دیدم خیمه ها توی شعله ها می سوختن وای حسین     وای حسین رضا نصابی