.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#شور #زمزمه و #زمینه حضرت رقیه
گوشه ی سرد خرابه
منتظرم که بیایی
خیلی دلم تنگه واست
بگو بابا جون کجایی
کجایی بابا ببینی
نمی تونم پاشم آز جام
کجایی بابا ببینی
کبودیه زیر چشمام
بعد تو لحظه ای خوشی ندیدم
بعد تو خیلی ناسزا شنیدم
دیگه از زندگی بابا بریدم
بعد تو هر چی نبودش که دیدم
بعد تو با لگد از خواب پریدم
به سختی بابا نفس کشیدم
من الذی ایتمنی بابا 3
تنوره سینه من امشب
. داغه مثل تنوره خولی
امشب فقط من و تو هستیم
امشب از ما دوره خولی
چند شب و چند روزه بابا
روی تورو سیر ندیدم
عکس تورو روی خا کا
با نوک انگشت کشیدم
آرامشم تنها صدای تو بود
تصویر هرلحظه م چشای تو بود
روی گونم جای لبای تو بود
کناره تو آرامشی داشتم
تورو داشتم غم و غصه نداشتم
سرم و روی زانوهات می زاشتم
من الذی ایتمنی بابا. 3
سه سالمه ولی می بینی
پیرمو قامت کمونم
به دلم افتاده دیگه
تا سحر. زنده نمونم
کاشکی میشد پیش من تو
بمونی به قدر کافی
کاشکی میشد مث قدیما
بازم موی من و ببافی
دخترت بابا از زندگی سیره
خدا کنه امشب دعام بگیره
رقیه در کناره تو بمیره
گریه های من امشب بی امونه
روی لبات جای لخته خونه
این اثری از چوب خیزرونه
من الذی ایتمنی بابا 3
#رضا_نصابی
👇