هدیه به امام رضا صلوات
شور احساسی زیبا امام رضا
فقیرم اقا
افتاده سمت تو ببین مسیرم اقا
دست خالی از پیش تو نمیرم اقا
حاجتم و از تو فقط می گیرم اقا
ضامن اهو
خسته از این زمونه و از این هیاهو
رونده شدم از همه جا به تو زدم رو
می شه که ضامنم بشی ضامن اهو
نگام کن
نگام کن
نگاه تو چاره سازه
نگاه کن
به قلبم
پر سوزو گدازه
کبوترم من
تا اسمون مشهد تو می پرم من
اروم می شم تاکه میام توی حرم من
حرف می زنم با تو با چشمای ترم من
ای کس و کارم
خدارو شکر امام رضا که تورو دارم
جز تو کس دیگه رو که اقا ندارم
خبر داری از دلم و از حال زارم
نگام
نگاهت
دوای تموم درداس
نگام کن
نگاهت
چاره ی تمومه غمهاس
رضا نصابی
@rezanesabi
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
هدیه به امام رضا صلوات
واحد یا زمزمه سنگین امام رضا
السلام ای شاه خراسان رضا یا رضا
السلام ای قبله ی ایران رضا. یا رضا
اهوی افتاده به دام. توام. یا رضا
مسته سبوی می و جام توام. یا رضا
با گله تو سرشته ایزد گلم. یا رضا
شکر خدا لطف تو شد شاملم. یا رضا
بسته نمی شه در احسان تو یا رضا
شاه و گدا ریزه خوره خان تو. یا رضا
افتادی بر خاک و تو بی پر شدی یا رضا
روضه خونه ان تنه بی سر شدی. یا رضا
گفتی تو از پیکر غرقه به خون. یا رضا
گفتی تو از روی شده ارغوون یا رضا
گفتی تو از ضربه های بی هوا. یا رضا
گفتی تو از ان سر بر نیزه ها. یا رضا
گفتی تو از چشمای خیس و پراب یا رضا
گفتی تو از زینب و بزم شراب. یا رضا
رضا نصابی
@rezanesabi
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
#شور_زمینه_فاطمیه
زبانحال #امام_حسن_و_کوچه
#سبک_مسیر_روضه_باز
#اون_کوچه_باریک
☑️بنداول
اون کوچه ی باریک شد مثل شب تاریک
وقتی حرومی شد به مادرم نزدیک
صداشو بالا برد دل منو آزرد
دستش که بالا رفت به روی مادر خورد
وقتی افتاد مادر رو خاکا
دیده های من شدن چون دریا
دستش گرفته بودم اما
نمیشد بلندشه حتی رو پا
وای من وای من ای مادر
••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══••
☑️بنددوم
تو وسط کوچه حسن همون دم مُرد
که دست اون نامرد به روی مادر خورد
گوشواره ی مادر شکسته و خونی
روی زمین افتاد به غیرتم بر خورد
چشمای مادر من کم میدید
ولی چشم من همش غم میدید
آخه اون حرومیِ بی غیرت
به زمین خوردن زن میخندید
وای من وای من ای مادر
••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══••
☑️بندسوم
مادرم و دیدو تو کوچه تنها زد
با دست سنگینش سیلی به زهرا زد
قباله رو وقتی گرفتش اون نامرد
پشت سر بابام نامرد چه حرفا زد
مادرم با دیده کم راه می رفت
با یه دنیا درد و غم راه می رفت
دستش و گرفته بود به دیوار
تا خونه با قد خم راه می رفت
وای من وای من ای مادر
••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══••
💠💠💠9⃣4⃣5⃣💠💠💠
به قلم شاعران اهل بیت
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_جواد_بوربور
#کربلایی_مجید_مراد_زاده
@rezanesabi
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
برای تعجیل در فرج اقا امام زمان عج. ۱۴عدد صلوات
سبک رضا نصابی
به قلم اقایان
رضا نصابی
کربلایی علی غلامپور
بند اول
به شوق دیدنه تو
روزامو می شمارم
هر ثانیه هر لحظه
اسم تورو می یارم
من ازخدا میدونی
تنها ظهورو میخوام
میونه این سیاهی
چشمه ی نورو میخوام
بیا اب و جارو شده شهر و کوچه ها
بیا پا بزار روی چشمای خیس ما
🌹بیا اقا بیا🌹
________________
بند دوم
قلبم تو سینه تنگه
اه من اتشینه
ترسم اینه بمیرم
چشمام تورو نبینه
هر صبح جمعه اقا
دیده به رات نشستم
اسم تورو میخونم
با این دله شکستم
بیا نداره دلامون دیگه صبرو قراری
بیا تو که درمونه قلبای مضطر مایی
🌹بیا آقا بیا🌹
_______________
بند سوم
از هجر و دوریه تو
لبریز درد و آهم
دیدی من و همیشه
که مشغوله گناهم
شرمنده هستم اقا
شرمنده ی تو هستم
تو بی کسی تو تنها
بودی گرفتی دستم
آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم
آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم
🌹بیا اقا بیا🌹
________________
بند چهارم
چشام زخجلت آقا
همیشه خیسه آبه
دعا کنی اگر تو
می دونم مستجابه
با دست خالی هستم
تو کردی ظرفمو پر
با چه زبونی آقا
ازت کنم تشکر
آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم
آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم
🌹بیا اقا بیا🌹
هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین. حضرت محمد صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور یا زمینه مقتل
بند اول.
تا که افتادی توی گودال
شد زینب تو خیلی بدحال
افتاد تن تو زیر پاوو
با سنگ اومدن به استقبال
خدایا زهرا با قامته تا
تماشا می کرد
دهانت رو با نوک سر نیزه
سنان وا می کرد
تنت رو باپا. میکرد پشت و رو
جلوی زینب
گرفتنش قاتل به پنجش گیسو
جلوی زینب
غریب مادر. غریب. مادر. حسین وا ویلا
بند دوم
گودال ازدحامه واویلا
دورش می کنن هی نامردا
تشنه پیکرش غرقابه خون
بی حال افتاده روی خاکا
اومد با خنجر. به سمت حنجر
نشست رو سینه
توی گودال و خدایا زینب
داره می بینه
دوازده ضربه. زدو با خنجر
برید حنجر رو
گرفت به سمته نگاه زینب
خدایا سر رو
غریب مادر. غریب. مادر. حسین واویلا
بند سوم
شال کمرت رو دزدیدن
خودو سپرت رو دزدیدن
عریان تن تو روی خاک و
رو نیزه سرتُ رو دزدیدن
کنار دریا لب تشنه شمر
تورو بد کشتت
اومد ساربون. واسه انگشتر
برید انگشتت
شروع شد بعد از. علمدار تو
جسارت ها که
شروع شد دیگه. برای زینب
اسارت ها که
به قلم اقایان
رضا نصابی. یوسف اسماعیلی
هدیه به ارباب صلوات
شور یا زمینه مقتل
وای از گودال
امان از جنجال
جلو چشمام رفت
حسینم از حال
تمومه هسته من نقشه زمینه
نامرد می شینه با پا روی سینه
این صحنه رو مادر من می بینه
خودم دیدم
شمر رسید بالاسر تو داداش
خودم دیدم
ضربه می زد به حنجر تو داداش
خودم دیدم
می بره از قفا سر تو داداش
وای حسین وای حسین
وای از این غم
امان از ماتم
به زیر مرکب
تنت شد در هم
قلبه من و خیلی نامرد شکستش
دیدم سنان و که پیش تو هستش
پلک تورو با نوک نیزه بستش
خودم دیدم
حنجر تو به نوک نیزه دوختن
خودم دیدم
سرتورو به درهمی فروختن
خودم دیدم
خیمه ها توی شعله ها می سوختن
وای حسین وای حسین
رضا نصابی
هدیه به امام حسین صلوات
شور روضه
هم نوا با خواهرت
به سمت گودال میرم اقا
هم قدم با مادرت
به سمت گودال میرم اقا
نیزه دار داره با نیزه چه دقیق می بره ای وای
بوسه گاهه احمد و تیغ چه عمیق می بره ای وای
یا حسین غریب مادر
نیزه و پهلوی تو
امون امون ازغم و غربت
دست شمر و موی تو
امون امون از غم غربت
بمیرم ارباب اوردن چه بلایی به سره تو
هزار و نهصدو پنجاه زدن زخم به پیکر ه تو
یا حسین غریب مادر
رسیده روضه به جایی
که حسین افتاده گودال
می بینه برادرش رو
خواهرش که رفته از حال
دیگه شد اخر راه جدا شد سره برادر
وسط یه مشت اراذل تک و تنها مونده خواهر
یا حسین غریب مادر
رضا نصابی
هدیه به ارباب صلوات
زمینه یا شور روضه ای
بند اول
نوشته در لهوف در میونه صفوف
افتادی تو
نوشته در لهوف زیر تیغ و سیوف
جون دادی تو
نوشته مقتل
ته گودال
شدی بی هوش شدی بی حال
نوشته مقتل
ته گودال
تنه پاکت شدش پامال
بند دوم
نوشته که سرت جلوی خواهرت
جدا می شه
نوشته که حسین روخاکا پیکرت
رها می شه
نوشته مقتل
پیش مادر
رسید از راه کشید خنجر
نوشته مقتل
با چشم تر
می دید زینب بریدش سر
بند سوم
والشمر و جالس و می بینه مادرش
خیر النسا
والشمر و جالس و می خونه خواهرش
وا احمدا
نوشته مقتل
پیشه زهرا
یکی می زد تورو با پا
نوشته مقتل.
پیشه زینب
تنت افتاد زیر مرکب
رضا نصابی
#زمینه_لطمه_زنی_قتلگاه
#بین_جنجال
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین (3)
.......
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
....
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)
بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
💠💠8⃣8⃣0⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
🔅 سبک: #شور تلفیقی روضه ای
شعر. کربلایی رضا نصابی
🎙 #به نفس کربلایی حسین عینی فرد
◼️
🖋 #ام_المصائب_یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
کوفه غوغا بود
وسط نامحرما زینب کبری بود
انگاری عیده
یکی داره گوشواره به دخترش میده
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
تو کوچه ها و تو بازار
من و زدن من و زدن من و زدن
کنار نیزه ی علمدار
من و زدن من وزدن من و زدن
ام المصائب یعنی
کتک به هر جا دیدن
تازیونه ها دیدن
ضربه های پا دیدن
لگد بر در خورد
در شکسته به هستیه حیدر خور د
زدن ناموسش و به غرورش برخورد
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
4_6003376364315479974.mp3
4.76M
#لطمه_زنی
#شور_روضه_ای
شعررضا نصابی. حسین ریاحی
به نفس کربلایی مهدی گلپور
بند اول
السلام علیک
ایهاالعریان
ایهاالعطشان
ای حسین جان
السلام علیک
ناطق قران
سوره ی رحمان
ای حسین جان
هم پیرهن تو هم جوشن تو کل تن تو
رفته به غارت
هم به سره تو به خواهره تو. به پیکره تو
گشته جسارت
از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره
اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
بند دوم
روی خاک بیابان
با لبه عطشان
با تنه عریان
افتادی تو
پیشه چشمای زهرا
روخاک صحرا
زدی دست و پا
جون دادی تو
در بینه گودال رفتی. تو از حال. ای وای لگد مال
شد پیکره تو
لحظه ی اخر. شمر ستمگر می زد با خنجر
رو حنجره تو
روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده
به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
بند سوم
افتادی رو زمین و
به روی پیکر
نداری تو سر
ای برادر
بعد تو چی میادش
به روزه خواهر
بین این لشگر
ای برادر
میرم با ازار در کوچه بازار. در بین انظار
بی تو برادر
بزم حرامی بی احترامی. خنده ی شامی
می بینه خواهر
روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده
به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
به قلم:
رضا نصابی
حسین ریاحی.😭😭😭😭😭
@rezanesabi
4_6005628164129164567.mp3
6.58M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه یا زمزمه مقتل
از اقا امام زمان عج معذرت می خوام
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس برادر عزیزم. کربلایی مهدی گلپور
دیگه توونی نداری
به تنت جوونی نداری
خواهر تو از غم تو دل خون شده
می بینم پر پر زدنت
نیزه ای رو تو دهنت
قاری قران دهنت پر خون شده
شرر تو به جانش نزن
چکمه به دندانش نزن
بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده
سر به سر سرش نزار
خنجر رو حنجرش نزار
ببین که زهرا مادر من اومده
لا اقل تیزش کن
خنجر کند که سرو نمی بره
لا اقل تیزش کن
بزار راحت این گلو رو ببره
پا تو بر دار نامرد
بو سیده اون سینه رو که مصطفی
پاتو بر دار نامرد
بزار راحت بزنه که دست و پا
وااا. حسین. حسین. حسین
از من نکرد حیا نشست
روی سینت با پا نشست
به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین
سر تو از تن می بره
از پشت گردن می بره
چی کار کنه خواهر تو بگو حسین
چقد گیسوت ریخته به هم
وضع گلوت ریخته به هم
سر تو رو نیزه زدن مقابلم
بگو باید چی کار کنم
بمونم یا فرار کنم
حالا که تنها میونه اراذلم
دلم و بد جوری
غم و غصه ی تو سوزونده حسین
ته گودال تنها
پیکر عریانه تو مونده حسین
بعد تو من باید
تو کوچه بازارا دربه در بشم
بعد تو من باید
با شمر و حرمله همسفر بشم
رضا نصابی
@rezanesabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضامن آهو
شاعررضا نصابی
به نفس حاج جعفر ملایکه
ویژه استوری
@rezanesabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه به امام رضا علیه السلام صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
کبوترم. من
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس حاج جعفر ملایکه
پخش حرم مطهررضوی
@rezanesabi