eitaa logo
فرزند انقلاب | رسانه
1.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
365 ویدیو
38 فایل
[ فرزند انقلاب ۱۴۰۲ ] • «زمینه فعالیت شیخ رضا واوسری تبیین و استخراج بیانات رهبری» • این کانال به مشکلاتی خورده هست و فعالیت اصلی را درکانال جدیدرسانه فرزند انقلاب 👇 https://eitaa.com/frzande_engelab_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #نکته‌مهم‌مقام‌معظم‌رهبری‌سال‌۹۸ #نکته‌کاملا‌حیاتی #نویسنده_انقلاب #مبلغ_انقلاب #طلبه_انقلاب
به شما برادران عزیز هم - بعد از خسته نباشید - عرض میکنم که حضور در دانشگاهها خیلی مهمّ است؛ چون ما روحانیون در پی این هستیم که مخاطبی پیدا کنیم و آنچه را که از رسالت الهی بر دوشمان است، به آن مخاطب برسانیم. اگر این نباشد که روحانیت معنایی ندارد؛ بالاخره این فکر «العلماء ورثة الانبیاء»(۱)، یک فکر رایج و قطعی در همه‌ی مفاهیم دینی است. تحریض به علم، بخش عمده‌اش برای این است که انسان، آن علم را به مخاطبینی برساند که به آن احتیاج دارند. بدیهی است که در معارف اسلامی، آن‌جایی که روی علم تکیه شده است، مراد علم توحید و معرفت دینی است که تبلیغ آن و عمل به آن، این همه اهمیت و کسب آن، این همه شرافت دارد. پس، اصل قضیه این است که این رسالت و این پیامبری را - در این سطح نازلی که ما برعهده داریم - تحقّق بخشیم؛ به این‌که به مخاطبین خودمان برسانیم. امّتها مختلفند، مخاطبین و شنوندگان پیام و رسالت پیغمبران مختلفند. بهترینشان کسانی هستند که جوان باشند تا این تبلیغ شما برای مدّت سی سال، چهل سال، پنجاه سال در زندگیشان اثر کند. این‌گونه است دیگر. بالاخره امر دایر است بین این‌که به کسی یاد بدهیم که پنجاه سال میخواهد از آن استفاده کند، یا کسی که مدّت کوتاهی میخواهد استفاده نماید. ⭕️: ۱۳۷۶/۰۷/۱۶ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #نکته‌مهم‌مقام‌معظم‌رهبری‌سال‌۹۸ #نکته‌کاملا‌حیاتی #نویسنده_انقلاب #مبلغ_انقلاب #طلبه_انقلاب
در پیکره‌ى جامعه که هر قشر حکمِ عضوى از اعضا را دارد و وظیفه‌اى بر دوشش است، روحانیان دو وظیفه و شأن دارند: یک شأن، شأنِ مغز است و شأنِ دیگر، شأنِ زبان. شأن همه‌ى متفکّران و فرزانگان و خردمندان و روشنفکران در یک جامعه، شأنِ مغز است. علماى دین هم، چنین شأنى دارند؛ یعنى باید بیندیشند و مردم را هدایت و راهنمایى کنند. اما علاوه براین، یک شأن دیگر هم براى علماى دین وجود دارد که همان شأنِ زبان است: «قوام الدّین باربعه: بعالم ناطقٍ مستعمل له.»(۱) چقدر در قرآن با عباراتى همچون «لتبین للنّاس»، «هذا بیانٌ للنّاس»، بر بیان و تبیین تکیه شده است! این، شأن علماى دین است که باید تبیین و بیان کنند. خیال نشود که منظور فقط بیان و تبیین احکامى همچون حکم خمس و زکات است. لعنت خدا بر کسانى که کوشش کردند تا دین را از اساسى‌ترین اصول آن، یعنى صحنه‌هاى واقعى زندگى و صحنه‌ى سیاست و حکومت جدا و مخصوص به همین کارهاى فردى کنند. البته نماز و روزه مهمّ است؛ اما عاملِ برپا داشتنِ همین نماز و روزه، حکومت است: «الذین ان مکناهم فى‌الارضِ، أقاموا الصّلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر؛ و لله عاقبة الامور. (۲)» نماز و روزه را عالم دین به عهده بگیرد و حکومت را به عهده‌ى کسانى که شایستگى ندارند واگذار کند!؟ «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و التّبعوا الشّهوات. (۳)» روزگارى مدام این را ترویج مى‌کردند؛ اما اسلام به دست برترین شاگردانش، بر دهان آنان زد و حکومت اسلامى شکل گرفت. اکنون نیز، عدّه‌اى همین را ترویج مى‌کنند. آنها مى‌گویند: «اسلام در گوشه‌ى خانه و مسجد، به احکام دینى بپردازد و از دخالت در حکومت و سیاست بپرهیزد؛ مبادا مردم از اسلام بدشان بیاید.» عجب! منطقشان این است که اگر اسلام حکومت کند، از محبوبیت ساقط مى‌شود! پس معلوم مى‌شود اینها از پیغمبر، براى اسلام دلسوزترند. پیغمبر آن روز که به مدینه آمد، بنا بود «عبدالله بن ابى بن سلول»، از طرف «اوس» و «خزرج»، پادشاه شود. پیغمبر او را کنار زد و حکومت را به دست گرفت. خوب؛ پیغمبر مى‌توانست خیلى محترمانه، این کار را نکند و رضایت دهد به این‌که خانه‌اى در آن‌جا برایش بسازند و پیشنماز هم بشود. حکومت را هم «عبد الله ابن ابى» به‌دست گیرد! پس چرا این‌گونه نکرد؟ خوب؛ معلوم است! شأن تبیین و بیان که به عهده‌ى علماست، نمى‌گذارد؛ تبیین و بیانى که موضوع گسترده‌اى دارد و سخن درباره‌ى آن بسیار است. از این‌رو، امروز هم - همین‌طور که شاهدید - امام جمعه، در خطبه‌هاى نماز جمعه، هم از دین مى‌گوید و هم از حکومت. از سیاست مى‌گوید، از مسائل جهانى مى‌گوید، از بازسازى مى‌گوید، از گندم کارى مى‌گوید، از اخلاق مى‌گوید، از دنیا مى‌گوید و از آخرت هم مى‌گوید. این، درست است. این‌گونه باید باشد! روحانیان، باید با استفاده از زبان بیان و تبیین، مردم را ارشاد کنند. عشّاق را به تیغ زبانْ گرم مى‌کنیم چون شمع، تازیانه‌ى پروانه‌ایم ما این، شأنِ روحانیت است. ⭕️:۱۳۷۴/۰۷/۲۲ ⭕️:👇 ۱ ) الخصال، ج‏۱، ص: ۱۹۷؛ روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، ج‏۱، ص: ۶؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲، ص: ۶۷ ۲ ) سوره مبارکه الحج آیه ۴۱ ۳ ) سوره مبارکه مريم آیه ۵۹ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
⭕️مطالب زیر در مورد 👇
من این‌طور احساس میکنم که همه‌ی رفتارهای فردی و جمعىِ ما به‌عنوان مسؤول و رفتارهای ملتمان، تحت تأثیر دو مجموعه عوامل است: یک مجموعه، آن استعدادها و امکانات و اینهاست - هوش، تواناییها و استعدادهای مردم - فرض بفرمایید یک فرد را که در نظر میگیریم، یک قسمت از تلاش و فعّالیتش در هر میدانی از میدانها، مربوط به آن استعدادها و تواناییها و ظرفیتهای وجودی خودش یا فضایی است که از آن استفاده میکند. بخش دوم، آن عامل مؤثّر و جهت دهنده‌ی ذهنیت است. مراد ما از فرهنگ، همان ذهنیتهاست. هرجا که من تعبیر فرهنگ را به‌کار میبرم، مرادم آن معنای عام فرهنگ است؛ یعنی آن ذهنیتهای حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت میکند - تسریع، یا کُند میکند - این، حدّاقل نیمی از عوامل تعیین کننده و پیش برنده و جهت دهنده به همه‌ی رفتارهاست. برای این‌که مسأله، کاملاً محسوس شود و آن نگرانی که در ذهن بنده است، بیشتر واضح گردد - که چرا گاهی اوقات به این مسأله، زیاد میپردازم - یک جبهه‌ی جنگ را فرض بفرمایید که یک مجموعه سرباز، با فداکاری، با قدرت تصمیم، با اراده و با ایستادگی میجنگند؛ مثل جنگی که ما هشت سال در جبهه داشتیم. در آن زمان، شما وارد منطقه‌ای میشدید، میدیدید یک مشت جوان مؤمنِ حزب‌الّلهىِ فداکارِ از جان گذشته، ایستاده‌اند و مبارزه میکنند. از هر کدام سؤال میکردید چرا مبارزه میکنید؟ میگفت: «وظیفه‌ی من است. امام گفتند، دستور دینی من است. دشمن به کشور من تجاوز کرده، مرزها و ناموس مرا تهدید میکند؛ ما ملت زنده‌ای هستیم و باید از خودمان دفاع کنیم!» او مجموعه‌ای از باورهای ذهنی را برای شما در میان میگذارد که اعتقاد به خدا، اعتقاد به قیامت، اعتقاد به شهادت، اعتقاد به دستور امام، لزوم اطاعت از امام، اعتقاد به متجاوز بودن این دشمن، اعتقاد به این‌که من ملتی هستم که باید از خودم دفاع کنم، در آن هست. این مجموعه‌ی در هم آمیخته‌ی در هم تنیده‌ی اعتقادات دینی و اینها در بیان او بروز میکند. شما میبینید که این اعتقادات موجب شده است تا این جوان بایستد، از آسایش خانه‌اش، از زندگی، از تحصیل و دانشگاهش دست بکشد، به جبهه برود و جان خودش را به خطر بیندازد؛ احیاناً هم کشته یا مجروح شود و تا آخر عمر با آن بسازد که الان روی چرخ، تعدادی از آنها را مشاهده میکنید. 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #بخش_اول من این‌طور احساس میکنم که همه‌ی رفتارهای فردی و جمعىِ ما به‌عنوان مسؤول و رفتارهای
حالا اگر در همین حالی که این جوان در این میدان با این حرارت میجنگد، یک نفر بیاید، بنا کند در این باورها خدشه کردن و مثلاً بگوید: «این‌که شما میگویید این دشمن، متجاوز است، چه تجاوزی؟ ما اوّل حمله کردیم!»؛ شروع کند در ذهنیت او رخنه کردن و اعتقاد او را به متجاوز بودن این دشمن و به فضیلت و ارزش شهادت، ضعیف کند، اعتقاد او را به این‌که وقتی امام دستور داد، باید دستور امام عمل شود، تضعیف کند؛ اعتقاد و باور او را به این‌که یک فرد باید از کشور، از میهن و از مرزهای خودش دفاع کند، ضعیف کند؛ خوب، شما ببینید این جوان مؤمنِ آماده‌ای که مثل گلوله‌ی سوزانی به سمت سینه‌ی دشمن حرکت میکرد، با این تبدیل باورها تبدیل به چه میشود؟! به یک موجود پشیمان، متزلزل، مردّد و احیاناً پشت به جبهه کرده، تبدیل میشود. یعنی همین آدم، همین شخصیت، با همان استعدادها، با همان قدرت بدنی، با همان هوش، با همان توانی که از لحاظ جسمانی و مغزی و قدرت اراده و تصمیم‌گیری داشت، با تبدیل محتوای ذهنی خودش، از یک موجود فعال پیشروِ اثرگذار، تبدیل به یک موجود منفعلِ منهزم میشود. این امر بسیار واضحی است. خوب؛ ممکن است کسی هم برود، آن احساسات، آن ایمان و آن باور را در او تقویت کند، یا در کسیکه آنچنان نیست، این ایمان را به‌وجود آورد و از او یک موجود اثرگذارِ فعّالِ پیشروِ آنچنانی بسازد. من به این نکته، متنبّه شدم که این‌که میگویند: «مداد العلماء افضل من دماء الشّهداء»،(۱) معنایش این است. آن عالِم است که میتواند محتوای ذهن انسانی را تبدیل به چیزی کند که از این جسم - به اصطلاح رایج امروز، از این سخت‌افزارِ موجودِ بشری - یک انسان متعالی، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد. یک عالِم میتواند این کار را بکند؛ «مداد العلماء»، واقعاً «افضل از دماء شهدا» است. برای خاطر این‌که همین جوانان طلبه‌ی ما در میدان جنگ - آن گروه رزمی تبلیغی - به میدان جنگ میرفتند - من بارها آنها را در آن‌جا مشاهده کردم - و انسانها و آدمهای معمولی را تبدیل به آدمهای مقاوم میکردند؛ انسانهای سست را تبدیل به آدمهای قرص و انسانهای متزلزل را تبدیل به انسانهای ایستاده‌ی دارای مقاومت میکردند. ⭕️: ۱۳۷۸/۰۹/۲۳ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #نکته‌مهم‌مقام‌معظم‌رهبری‌سال‌۷۸ #نکته‌کاملا‌حیاتی #نویسنده_انقلاب #مبلغ_انقلاب #طلبه_انقلاب
در پیکره‌ى جامعه که هر قشر حکمِ عضوى از اعضا را دارد و وظیفه‌اى بر دوشش است، روحانیان دو وظیفه و شأن دارند: یک شأن، شأنِ مغز است و شأنِ دیگر، شأنِ زبان. شأن همه‌ى متفکّران و فرزانگان و خردمندان و روشنفکران در یک جامعه، شأنِ مغز است. علماى دین هم، چنین شأنى دارند؛ یعنى باید بیندیشند و مردم را هدایت و راهنمایى کنند. اما علاوه براین، یک شأن دیگر هم براى علماى دین وجود دارد که همان شأنِ زبان است: «قوام الدّین باربعه: بعالم ناطقٍ مستعمل له.»(۱) چقدر در قرآن با عباراتى همچون «لتبین للنّاس»، «هذا بیانٌ للنّاس»، بر بیان و تبیین تکیه شده است! این، شأن علماى دین است که باید تبیین و بیان کنند. خیال نشود که منظور فقط بیان و تبیین احکامى همچون حکم خمس و زکات است. لعنت خدا بر کسانى که کوشش کردند تا دین را از اساسى‌ترین اصول آن، یعنى صحنه‌هاى واقعى زندگى و صحنه‌ى سیاست و حکومت جدا و مخصوص به همین کارهاى فردى کنند. البته نماز و روزه مهمّ است؛ اما عاملِ برپا داشتنِ همین نماز و روزه، حکومت است: «الذین ان مکناهم فى‌الارضِ، أقاموا الصّلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر؛ و لله عاقبة الامور. (۲)» نماز و روزه را عالم دین به عهده بگیرد و حکومت را به عهده‌ى کسانى که شایستگى ندارند واگذار کند!؟ «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و التّبعوا الشّهوات. (۳)» روزگارى مدام این را ترویج مى‌کردند؛ اما اسلام به دست برترین شاگردانش، بر دهان آنان زد و حکومت اسلامى شکل گرفت. اکنون نیز، عدّه‌اى همین را ترویج مى‌کنند. آنها مى‌گویند: «اسلام در گوشه‌ى خانه و مسجد، به احکام دینى بپردازد و از دخالت در حکومت و سیاست بپرهیزد؛ مبادا مردم از اسلام بدشان بیاید.» عجب! منطقشان این است که اگر اسلام حکومت کند، از محبوبیت ساقط مى‌شود! پس معلوم مى‌شود اینها از پیغمبر، براى اسلام دلسوزترند. پیغمبر آن روز که به مدینه آمد، بنا بود «عبدالله بن ابى بن سلول»، از طرف «اوس» و «خزرج»، پادشاه شود. پیغمبر او را کنار زد و حکومت را به دست گرفت. خوب؛ پیغمبر مى‌توانست خیلى محترمانه، این کار را نکند و رضایت دهد به این‌که خانه‌اى در آن‌جا برایش بسازند و پیشنماز هم بشود. حکومت را هم «عبد الله ابن ابى» به‌دست گیرد! پس چرا این‌گونه نکرد؟ خوب؛ معلوم است! شأن تبیین و بیان که به عهده‌ى علماست، نمى‌گذارد؛ تبیین و بیانى که موضوع گسترده‌اى دارد و سخن درباره‌ى آن بسیار است. از این‌رو، امروز هم - همین‌طور که شاهدید - امام جمعه، در خطبه‌هاى نماز جمعه، هم از دین مى‌گوید و هم از حکومت. از سیاست مى‌گوید، از مسائل جهانى مى‌گوید، از بازسازى مى‌گوید، از گندم کارى مى‌گوید، از اخلاق مى‌گوید، از دنیا مى‌گوید و از آخرت هم مى‌گوید. این، درست است. این‌گونه باید باشد! روحانیان، باید با استفاده از زبان بیان و تبیین، مردم را ارشاد کنند. عشّاق را به تیغ زبانْ گرم مى‌کنیم چون شمع، تازیانه‌ى پروانه‌ایم ما این، شأنِ روحانیت است. ⭕️:۱۳۷۴/۰۷/۲۲ ⭕️:👇 ۱ ) الخصال، ج‏۱، ص: ۱۹۷؛ روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، ج‏۱، ص: ۶؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲، ص: ۶۷ ۲ ) سوره مبارکه الحج آیه ۴۱ ۳ ) سوره مبارکه مريم آیه ۵۹ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
⭕️مطالب زیر در مورد 👇
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #نکته‌مهم‌مقام‌معظم‌رهبری‌سال‌۱۴۰۲ #نکته‌کاملا‌حیاتی #نویسنده_انقلاب #مبلغ_انقلاب #طلبه_انقلا
[منشأ تبلیغ هم باید فکر و اندیشه و مطالعه باشد و هم اخلاص و معنویّت و علاقه‌ی به مخاطب که برای او تبلیغ می‌کنیم.] شما به آثار تبلیغی برخی از بزرگان نگاه کنید! اغلب کتابهای مرحوم آیةاللَّه شهید مطهّری رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه سخنرانیهای اوست؛ یعنی تبلیغات اوست که با همین روش و سبکی که شما امروز انجام می‌دهید، ابلاغ شده است، تبلیغ شده است، رسانده شده است و ببینید چقدر پرمایه و پرمغز است. از این قبیل، الی ماشاءاللَّه چه در دوران قبل از انقلاب و چه بعد از آن وجود دارد. همچنین منشأ باید همان اخلاص و صفا و عشق و علاقه‌ی به مخاطبان را داشته باشد؛ «عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم»(۱). این، خصوصیتِ آن مبلّغِ اوّل و داعیِ اوّل است که شما دنبالش حرکت می‌کنید. باید با مردم این‌گونه بود. با این منشأ باید با مردم حرف زد. وقتی که مبلّغ با این احساس و با آن مایه‌ی فکری سخنش وارد میدان می‌شود، مثل مغناطیس دلها را جذب می‌کند، مثل قطرات آب زلال در سخت‌ترین سنگها هم اثر می‌گذارد و در زمین مناسب باروری می‌دهد؛ «والبلد الطّیّب یخرج نباته بإذن ربّه».(۲) آنچه که شما از این زلال معنوی به سرزمین دلهای مردم و ذهنهای مردم سرازیر کنید، فوراً پرورش می‌یابد و رشد می‌کند، که نمونه‌های آن را در زندگیهای خودمان مشاهده کردیم و یک نمونه‌اش همین انقلاب است. این انقلابِ عظیم، مهمترین رکن و عاملش همین تبلیغات بود؛ حال تحلیلگران مادّی هرطور می‌خواهند تبلیغ کنند، بکنند. آنچه که ما دیدیم و حس کردیم، این است و هر هدف بزرگی هم با این تأمین خواهد شد. ⭕️: ۱۳۷۶/۱۰/۰۳ ⭕️:👇 ۱ ) سوره مبارکه التوبة آیه ۱۲۸ ۲ ) سوره مبارکه الأعراف آیه ۵۸ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #نکته‌مهم‌مقام‌معظم‌رهبری‌سال‌۱۴۰۲ #نکته‌کاملا‌حیاتی #نویسنده_انقلاب #مبلغ_انقلاب #طلبه_انقلا
برای تبلیغ، بایستی باب جدیدی را در مدیریت و اداره‌ی حوزه‌ی جدید به وجود آوریم. درست است که ما روی فقاهت تکیه می‌کنیم. درست است که فقاهت را اصل می‌دانیم. اما چنین نیست که رشته‌ی تبلیغ را در حوزه‌ی علمیه‌ی قم، کم‌ارزش بدانیم. گاهی اوقات یک مبلغ، کاری می‌کند که صد فقیه نمی‌توانند آن کار را بکنند. مرحوم حاج آقا رضا همدانی واعظ - غیر از حاج آقا رضا همدانی صاحب مصباح الفقیه است - که مردی ملا و بیشتر اهل وعظ و تبلیغ بود، آن زمان که یکی از مسالک باطله، رواج پیدا کرده بود و در رأس آن مسلک باطل - که من نمی‌خواهم اسم بیاورم - ملایی تحصیلکرده و درس خوانده‌ی نجف قرار داشت - کرمی که از داخل خود درخت به‌وجود آمده و رشد کرده بود - حرفهایی داشتند، که آن حرفها کم‌کم داخل حوزه هم نفوذ می‌کرد. مرحوم میرزای شیرازی به همین حاج آقا رضا همدانی متوسل شد. حاج آقا رضا همدانی یک منبر رفت و آن منبر شد کتابی به نام «هدیة النملة الی رئیس الملة» که الان هم این کتاب وجود دارد. پس، یک مبلغ، گاهی اوقات می‌تواند چنین کار عظیمی را انجام دهد که خود میرزای شیرازی یا بقیه‌ای که بودند و خواستند چنین کاری را انجام دهند، بر آن تسلط نداشتند. این آقا، فنش تبلیغ بود. کارش تبلیغ بود. در همین انقلاب ما - قبل از پیروزی و اوایل انقلاب - وعاظ و شخصیتهای تبلیغی‌ای بودند که بحمدالله بعضی از آنها الان حی و موجودند و از برکات وجودشان، جامعه باز هم بهره‌برداری و استفاده می‌کند. اینها گاهی که در تهران یا قم به منبر می‌رفتند، دنیایی را روشن می‌کردند؛ روشنگری می‌کردند. این‌که روایت دارد: «بعالم الناطق مستعمل علمه» - که روایات(۱) متعدد دارد - به خاطر همین است: قوت نطق و قوت تبلیغ. ⭕️:۱۳۷۱/۰۶/۲۹ ⭕️👇 ۱ ) الخصال، ج‏۱، ص: ۱۹۷؛ مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص: ۱۳۷؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۱، ص: ۱۷۹؛ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
⭕️مطالب زیر در مورد 👇
فرزند انقلاب | رسانه
#تبلیغ #نکته‌مهم‌مقام‌معظم‌رهبری‌سال‌۷۸ #نکته‌کاملا‌حیاتی #نویسنده_انقلاب #مبلغ_انقلاب #طلبه_انقلاب
برای تبلیغ، بایستی باب جدیدی را در مدیریت و اداره‌ی حوزه‌ی جدید به وجود آوریم. درست است که ما روی فقاهت تکیه می‌کنیم. درست است که فقاهت را اصل می‌دانیم. اما چنین نیست که رشته‌ی تبلیغ را در حوزه‌ی علمیه‌ی قم، کم‌ارزش بدانیم. گاهی اوقات یک مبلغ، کاری می‌کند که صد فقیه نمی‌توانند آن کار را بکنند. مرحوم حاج آقا رضا همدانی واعظ - غیر از حاج آقا رضا همدانی صاحب مصباح الفقیه است - که مردی ملا و بیشتر اهل وعظ و تبلیغ بود، آن زمان که یکی از مسالک باطله، رواج پیدا کرده بود و در رأس آن مسلک باطل - که من نمی‌خواهم اسم بیاورم - ملایی تحصیلکرده و درس خوانده‌ی نجف قرار داشت - کرمی که از داخل خود درخت به‌وجود آمده و رشد کرده بود - حرفهایی داشتند، که آن حرفها کم‌کم داخل حوزه هم نفوذ می‌کرد. مرحوم میرزای شیرازی به همین حاج آقا رضا همدانی متوسل شد. حاج آقا رضا همدانی یک منبر رفت و آن منبر شد کتابی به نام «هدیة النملة الی رئیس الملة» که الان هم این کتاب وجود دارد. پس، یک مبلغ، گاهی اوقات می‌تواند چنین کار عظیمی را انجام دهد که خود میرزای شیرازی یا بقیه‌ای که بودند و خواستند چنین کاری را انجام دهند، بر آن تسلط نداشتند. این آقا، فنش تبلیغ بود. کارش تبلیغ بود. در همین انقلاب ما - قبل از پیروزی و اوایل انقلاب - وعاظ و شخصیتهای تبلیغی‌ای بودند که بحمدالله بعضی از آنها الان حی و موجودند و از برکات وجودشان، جامعه باز هم بهره‌برداری و استفاده می‌کند. اینها گاهی که در تهران یا قم به منبر می‌رفتند، دنیایی را روشن می‌کردند؛ روشنگری می‌کردند. این‌که روایت دارد: «بعالم الناطق مستعمل علمه» - که روایات(۱) متعدد دارد - به خاطر همین است: قوت نطق و قوت تبلیغ. ⭕️:۱۳۷۱/۰۶/۲۹ ⭕️👇 ۱ ) الخصال، ج‏۱، ص: ۱۹۷؛ مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص: ۱۳۷؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۱، ص: ۱۷۹؛ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
⛔️ چهار منبر کمتر اما... امام خامنه‌ای حفظه الله تعالی: «شما که در رشته وعظ و تلاش مى‌كنيد. بسيار خوب؛ 🔅 گفته‌ها و گفتارها بايد عالمانه باشد. 🔅 از سخن سست بايد پرهيز شود. 🔅 از منبر بى‌مطالعه بايد اجتناب شود. 🔅 بهترين گفته‌ها و آخرين گفته‌هاى جديد درباره‌ى مسائل اسلامى، بايد دانسته شود. البته ممكن است چهار منبر كمتر برويم؛ اشكال ندارد. انسانى كه خوب بخواهد بگويد، ناچار است كمتر بگويد،... البته بايد زحمت بكشيم؛ چاره‌اى نيست.» ⭕️: ۱۳۷۱/۱۱/۲۵ 💻📱https://eitaa.com/rezavavsary
فرزند انقلاب | رسانه
- 🗞#خاطرات‌تبلیغ 💬 قسمت چهار 💫 وقتی وارد زابل شدم یه "خدایا به امید تو" گفتم تا کار رو شروع کنیم.
- رفیق هایی که هستن در عملیات تبلیغ، یک حرف مهم دارند اینکه مردم زابل و زاهدان در هر شرایط پای انقلاب و پای ولایت هستن و این نشان دهنده چیه ؟ نشانه ایمان قوی این مردمان عزیز هستن - ادامه دارد... ✨ | @rezavavsary