🔴 عاشورا به وقت شام!
💢 قسمت سوم
قطار آقایان نصیحت!
بنی امیه وقتی دوگانه جماعت_امامت را در جامعه جا انداختند، نه فقط علیه "#نظام_علوی" خرجش کردند؛ بلکه علیه اعتراض و قیام و "#نهضتِ_امامت" هم علیه خود بکارش گرفتند!
در آستانه قیام حسینی علیه سلطنت موروثی اموی و خلافت نامسلمانی مثل یزید آقازادگان و شخصیت هایی قطار می شوند با تکیه بر همین نظریه مبنا ، حسین(ع) را نهی و نصیحت کنند:
- عبدالله بن عمر گفت: از خدا بترش و تفرقه در جماعت نساز!
- نمایندگان عمروبن سعید بن عاص -حاکم مکه- وقت خروج امام از مکه گفتند: آیا از خدا نمی ترسی که از جماعت خارج و بین این امت تفرقه می افکنی؟!
- عمره بنت عبدالرحمن نجاری -شاگرد عایشه- همین مضمون را با نامه برای امام نوشت!
- عمروبن حجاج -از دعوت کنندگان امام که حالا موکل فرات و مانع آب خوردن همراهان امام شده بود- می گفت: ما اطاعت امام(یزید!) را کنار نگذاشته و از جماعت کناره گیری نمی کنیم!
- و...
زینب و ما ادراک ما زینب!
زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) و آن زن و بچه های اسیر شده مقابل چنین دسیسه کامل و حساب شده و هژمونی تبلیغاتی، کارستان کردند.
اعتماد آنها به خدا (وعده اولوا بقیه) و وجدان مردم بود؛ مردمی که مفتونِ فتنه تبلیغات اموی شده بودند!
زینب اگر می توانست عواطف مردم را به حسین(ع) بازگرداند ، "ملامت" و بعد "تنفر" و بعد "انتقام" را به جماعت برمی گرداند!
توطئه #شراکت_در_خون (با حضور همه قبایل کوفه در کربلا) را می شکست و زمینه خون خواهی ها و قیامها فراهم می شد!
و زینب(س) در ورودی کوفه، به عالی ترین صورت از این کار برآمد. تماشاگران دیروز کربلا که امروز برگشته و می گریستند را ستایش نکرد بلکه ملامت را بر جان آنها نشاند و زمینه اتفاقات بعد فراهم شد.
استاد قنبریان/ ۷ مرداد ۱۴۰۲ / هیئت الزهرا دانشگاه شریف
@rismansanj