🔸 هیچ وقت منع نکنید که حرفها به فامیل یا آشنا زده نشود ولی باید طبقهبندی را رعایت کرد؛ یعنی آنجایی که #حرمت و #شخصیت_همسر خدشهدار میشود را نگوید.
⬅️ به طور مثال:
آقایی میخواست از همسرش طلاق بگیرد؛ به این دلیل که احساس امنیت کلام در کنار او نمیکرد. از این جهت که همه حرفها رو جلوی دیگران میزند.
آقا میگوید: بنده در روابط خاص نسبت به همسرم اشتباهی کردم و خانم این رو مستقیم رفته به مادرش گفته و مادر او به مادر من گفته بود و به جایی کشیده شده که من دیگه نمیتونم صورتم رو جلوی فامیل بالا بیارم.
◻️ بهترین کسی که میتواند شنوند حرفهای زن باشد، همسر است ولی شرطهایی دارد:
♦️ #منشور_اخلاقی ارتباط کلامی:
1⃣ غیبت نکنید.
2⃣ با مادر شوهر کار نداشته باشید.
3⃣ به شوهرتان توهین نکنید.
✴️ چند سرفصل گفتگو(موضوعاتی که صحبت در مورد آنها خوب است):
1⃣ مشکلات زندگی:
#اصل در زندگی مشترک، #وجود_مشکل است.
⬅️ گاهی صحبت در مورد مادر شوهر، نه غیبت است و نه اشکال دارد. مثلاً خانم: این مادرت هر وقت میرویم خانهاش به ما مَتَلَک میگوید.
این غیبت است؛ یعنی حرفی که فقط برای بدگویی است.
⭕️ ولی:
خانم: آقا! راستی هروقت میریم خانه مادرت به ما مَتَلَک میگه به نظرت باید چیکار کنیم دیگه این اتفاق نیفته؟
🔸 یعنی همسر را به عنوان #مشاور در نظر میگیرید و غیبت نیست و به دنبال بدگویی نمیرود و به دنبال حل عیب است.
@rkhanjani
✅دعــا کنیم
✍چشمانی داشته باشیم که
بهـــــترینها را ببیند.
قلبی که خـطاها را ببخشد
ذهنی که بدیها را فراموش
کند و دستی که در راه یاری
رسـاندن باشد.
@rkhanjani
اصرار بر كنترل فرزندانمان براي اينكه دقیقاً
“همانی بشود كه ما می خواهيم”
دو نتيجه در پی خواهد داشت:
🔸يا يك رُبان حرف گوش کن و همیشه تسلیم خواهیم داشت
🔸و یا یک آشوبگر و یاغی که هر مرزی را در می شکند.
نتیجه وسواسها و اصرارهای بی مورد والدین بر آنچه الگوی از پیش ساخته تربیتی خود ساخته اند، این دو مورد است و حد وسطی هم ندارد!
پس اولاً هیچگاه لباس از پیش بریده ای را برای تربیت کودکمان قواره نکنیم...
و ثانیاً روی نسخه های تربیتی خود و دیگران اصرار بیش از اندازه نداشته باشیم...شاید این نسخه متناسب با کودک ما نباشد!
@rkhanjani
🍃روح زندگی
امروز دلنگران بودم.
دل نگران قطعههای زندگیام که کنار هم جور نمیشدند.
هر کدام را که به دست میگرفتم
دیگری از دستم در میرفت.
قطعههای سر بازی داشتند با من.
قشنگ معلوم بود که میخواهند آزارم دهند
ولی من دست بردار نبودم و میخواستم آنها را کنار هم جور کنم.
به قدری مشغول قطعههای زندگیام شدم
که تو را پاک فراموش کردم.
اصلاً حواسم به نگاه دوستم هم نبود.
یک لحظه به خود آمدم
و دیدم دوستم لبگزیده دارد نگاهم میکند.
اشک در چشمانش حلقه زده و به من خیره شده.
تازه فهمیدم چه خاکی به سر شده.
باز هم از تو غافل شدم.
تو روح همۀ قطعههای زندگی من هستی
چطور میشود که من از روح زندگی غافل میشوم
و این گونه خودم را مشغول قطعههای آن میکنم؟
پا گذاشتن روی عقلی که خدا داده تا کی؟
لبگزیدنهای دوستم به اندازۀ صد منبر موعظه دارد برایم
گاهی که لب به سخن میگشاید
با واژههایش همۀ وجودم را آتش میزند.
دوستم با همان نگاه معنادارش به من گفت:
قطعههای زندگی قسم خوردهاند
برای کسی که از مولا غافل میشود جور درنیایند.
زحمت بیهوده تا کی؟!
کاش یک روز به آخر میرسید دفتر غفلت من!
شبت بخیر روح زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 یعنی خدا باهام قهره؟
@rkhanjani
🇮🇷🌸
🍀
✅ #یادداشت_کوتاه
💢 موضوع: بیزاری، ترفندی برای ادامه #قدرت‼️
✍علی اکبر صیدی
🍃🌻🍃
❌ جریان اصلاحات که طی 8سال، حامی و مبلغ سرسخت دولت تدبیر بوده اند؛! امروزه به منظور #فریب مردم و تسلط مجدد برقوه مجریه؛! صرفا در روزهای آخر دولت اقای روحانی، از ایشان به خاطر کارنامه نامطلوبش، بیزاری جسته و ایشان را در ظاهر مورد انتقاد قرار می دهند❗️
💯 این در حالی است که اهل بصیرت می دانند که این بیزاری صوری، فقط برای فریب مردم و جلب آرای آنان است.
💠 زیرا این جریان- که به گونه ای در تقابل با جریان انقلابی است؛ - در پشت صحنه کاملا باهم هماهنگ اند! و با عملیات روانی(#فریب،دروغ و...) در صدد ادامه قدرت در قوه مجریه هستند!
#روشنگری
#انتخابات
@rkhanjani
چیزی که باعث غرق شدن میشه ، افتادن توی آب نیست ... موندن زیر آب و بالا نیومدنه !
...
مراقب باشیم تو اشتباهات خودمون نمونیم
#انتخابات
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
نسیم فقاهت و توحید
#دام_شیطان #قسمت_بیست_و_یک🎬 نزدیک اربعین بود,درونم وِلوِله ای برپااست. یک نیرویی به من میگفت به
#دام_شیطان
#قسمت_بیست_دوم🎬
روز سفر فرا رسید از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم...
راهی فرودگاه شدیم,هرچه اطرافم رانگاه کردم,از اون ابلیس خبیث خبری نبود,
گمان کردم دیگر نبینمش,اما اشتباه فکر میکردم ,دریافته بود ما انسانها با خواست خودمون این ابلیسها رابه زندگیمان راه میدهیم
وتا انسان ابلیس صفت باشد ,رد پای این شیاطین هم هست...
رسیدیم به شهرنجف,
شهر گوهر و صدف,
شهر اعتبار و شرف,
شهر عشاق و هدف,
شهر ملائک صف به صف...
نه تنها حال من بلکه حال پدرومادرم هم قابل گفتن نبود لحظه شماری میکردیم برای رسیدن به حرم .....
نزدیک اذان ظهر حرکت کردیم به سمت حرم برای زیارت ونماز...
گنبدی طلایی چشمم را نوازش می داد,پابه صحن حرم که گذاشتیم,درون غلغله ی جمعیت این چشم بود که شیرین زبانیها میکرد واین اشک بود که اظهار وجود مینمود,مهری عجیب بر دلم حس میکردم
مهری ازپدری مهربان برفرزندگنهکارش,
احساسم قابل وصف نبود....
گریه کردم بر غربت مولایم علی ع ,
برظلم هایی که به آل طه شد,
برغربت مذهبم شیعه ,
برظلمهایی که توسط خناثان درلباس دین به مذهب سراسر نورم وارد میشود,
گریه کردم برای گناهانم.
وبرای رهایی از دست ناپاکیها....
زیارت ونماز باحالی معنوی به اتمام رسید چون نیت کرده بودیم ازنجف تاکربلا پیاده برویم ,باید به همین زیارت کوتاه ودل انگیز بسنده میکردیم....
قادر به خداحافظی نبودم,
رو کردم به گنبد طلایی مولا و با زبان بی زبانی گفتم:حال بچه ای دارم که به زور از پدرش جدایش میکنند
مولای عزیزم به جان مادرم زهراس قسمت میدهم, مرا بار دیگر به این مکان فراخوان......
اشک درچشم سفرعشق راشروع کردیم....
به به چه سفری بود وچه حلاوتی بروجودمان مستولی شده بود...
اینجا فقط عشق بود وعشق بود وعشق...
اینجا مردمانش همه ی دار و ندارشان را فدایی خون خدا میکردند,یکی با لیوانی آب,یکی با ماهیهایی که از شط صید کرده بود,یکی با گوشت گوسفندان گله اش,یکی با حلوایی که از تنها درخت نخل خانه اش درست کرده بودو....
پیرمردی رادیدم که از مال دنیا بهره ای نداشت اما سوزن به دست باکوک برکفشهای زائران حسین ع توشه ی آخرت جمع می کرد...
پیرزنی تنها اتاق زندگیش رامیهمانخانه ی زوار کرده بود تا دمی درآن بیاسایند وازاین میهمانخانه ,آسایش عقبا رابرای خود میخرید...
هرچه میدیدی عشق بود وعشق بود....ازهرطرف نوای لبیک یاحسین بر آسمان بلند میشد...
پدرم هرازگاهی برمن نگاهی میافکند تا ببیند از هرم عشق این عشاق ,زبان الکن من بازشده یانه...پدرم بااعتقادی محکم میگفت:هما من تورااز حسین ع دارم ومطمئنم شفایت هم ازارباب میگیرم😭
سفرعشق به اخرین قدمهایش میرسید,نزدیکیهای کربلا بودم که صدای خنده ی کریه ان ابلیس درگوشم پیچید
به اطراف نگاه کردم,وااای خدای من درنقطه ای دورتر جمع ابلیسان جمع بود...میخواستم ببینم انجا چه خبراست؟
دست مادر رارها کردم وباسرعت به ان طرف حرکت نمودم..
پدرومادرم دوان دوان پشت سرم میامدند...
رسیدم به اون هاله ی سیاه رنگ ,دوتا زن محجبه بودند دستشان کاغذی بود برای تبلیغ چیزی,اطرافشان مملواز شیاطین کریه المنظر ,روی کاغذ راخواندم
واااای خدای من تبلیغ برای کلاسهای عرفان حلقه.....توپیاده روی اربعین؟!!😳
چقدددد اینها شیاطین انسان نمای کثیفی هستند ....ازاعتقادات پاک ومذهبی مردم سواستفاده میکنند....
#ادامه_دارد ...
#رمان
@rkhanjani
🔔 #زنگ_تفریح
#طنز_انتخاباتی
😂😂حیف نون با وانتش میزنه به یه بنز صفر،با کلی گریه و زاری و التماس رضایت می گیره
تو چهار راه بعدی دوباره میزنه به همون بنزه! تا راننده بنز میاد پیاده بشه، سرشو از ماشین میاره بیرون میگه: برو منم!!...😂😂
😁منظور:
انتخابات نزدیکه، اگه به یکی رای بدین از جنس اونی که الان زده بهمون، دوباره چهار راه بعدی میزنه بهمون و بعد با خونسردی سرشو میاره بیرونو میگه برو... منم 😂
(البته اگه نگه: برو خدا را شکر کن که بازم من زدم بهت، اگه کسی دیگه ای زده بود، ماشینت صد برابر داغون تر می شد 😜)
#طنز_نقطه_زن
🌸 @rkhanjani
🇮🇷شرکت پرشور در انتخابات ، فتح الفتوحی دیگر است.
🇮🇷و بدانیم خرمشهر اقتصادی کشور نیز با مبارزه قاطعانه با مفاسد اقتصادی و تشکیل دولت انقلابی، شجاع و کارآمد فتح خواهد شد
ان شاالله💚
#پروفایل #تولیدی
#سوم_خرداد
#فتح_خرمشهر
🌸 @rkhanjani
4_5765087691787993233.mp3
1.45M
🎧 حقوق زنان ومادران ایرانی
از زبان سیدابراهیم رئیسی
گوش کنید حقوق زن اینها است نه آن چیزی که دارو دسته لاریجانی و روحانی ازش حرف زدن برای جلب رای زنان
#انتخابات
#رای_اصلح
@rkhanjani
💠رهبر معظم انقلاب:
🔸 افرادی که به #شورای_نگهبان هجمه میکنند، ناخواسته از دشمن تبعیت میکنند
🔹 شورای نگهبان اگر نتواند شرایط قانونی را در فردی احراز کند، نمیتواند وی را تأیید کند و این عمل به قانون است
🔸 هرگونه تخریب شورای نگهبان، اقدامی غیراسلامی، غیرقانونی، غیرشرعی و غیرانقلابی است.
۹۴/۱۲/۲۰
🌸 @rkhanjani
#دکتر_حبشی
✅ آموزش طرح نیاز صحیح.
🔸❓خانمها چکار میکنن؟
یکی از این چند دستهاند:
1⃣گروه اول⬅️فکر میکنن چه زنهای زرنگی هستن، مرد رو میندازن تو محاصره، راه دررو نداشته باشه.
مثلا: میاد میگه علی بیکاری؟
چی بگه؟ بگه نیستم؛ که دراز کشیده، بگه هستم؛ بعدش چیه؟ ...............
آقاهه اومده میگه آقای دکتر من خانمی دارم شَرور.
میگم چرا اینو میگی؟
- وقتی دارم پول 💶میشمرم میاد میگه علی یه کم پول💶 داری بدی؟
اگر بگم ندارم که خب این بسته پول تو دست منه که؟!! بگم دارم که باز این میخواد ببره که!!!
میگه 👈 من از پول دادن بهش اذیت نیستم، از این اذیتم که میاد گیرم میندازه.
2⃣گروه دوم ⬅️ خانمهایی هستن که فکر میکنن از گروه اول زرنگ ترند، نیازشون رو میگیرن اصلا هیچ شکوهی به مرد نمیدن.
مثلا: میگن به خاطر تویه، من که نمیخواستم خونه مامان برم گفتم بریم راجع به این وامی که تو میخوای حرف بزنیم، صحبت کنیم،
زن: علیی مگه نمیخوای راجع به وام با بابام صحبت کنی؟ پاشو بریم دیگه به بابام گفتم بیرون نره معطّل تویه دیگه.😳
یا میگه من گفتم بریم به خاطر آبروی تو، که اینا گمان بد نکنن من به خاطر خودت میگم ⬅️ هم تأمین رو بگیره هم شکوه رو به نام خودش ثبت کنه و مرد رو پایمال و تحقیر کنه😔
ادامه دارد......
@rkhanjani 🌱
دام شیطان
#قسمت_بیست_سوم 🎬
این نامردهاازاحساسات پاک ودینی مردم سواستفاده میکنند وبه اسم عرفان وخداشناسی مردم ساده را به اوج شیطان پرستی آلوده میکنند...
خونم به جوش امد...اختیارازکف دادم وبه طرف یکی ازمبلغین حمله کردم ...زدم وزدم باتمام توانم ضربه میزدم.
پدرومادرم به خیال اینکه باز جنی ودیوانه شده ام ,دستهام راگرفتندواز داخل جمعیتی که دورمان راگرفته بودند ,بیرونم کشیدند.
بااشاره به طرف ان دوتا زن صداهای نامفهومی ازگلوم خارج میشد اما نمیتونستم منظورم رابه اطرافیان بگویم.
تا خودکربلا ,پدرومادرم دوطرفم راگرفته بودند.
رسیدیم
به وادی نینوا
به آن دشت بلا
به مأمن شهدا
به عطری آشنا
به آرزوی عاشقا
به شهرگریه ودعا
به سرزمین پاک کربلا....
چشمم به گنبد آقا افتاد ,بابا زد توسرش گفت ارباب گدا اوردم گدا...دختری مجنون اوردم برای شفا...
یک لحظه محوگنبدشدم,نوری عجیب بربدنم نشست,دستم راگذاشتم روسینه ام وگفتم:السلام علیک یا ثارالله,السلام علیک یا مظلوم,السلام علیک یا غریب...
سلام اقای خوبیها,اقا بااین همه عاشق ,مثل پدربزرگوارتان علی ع هنوز غریبید,
اقا اسلام غریب شده,
اقا مذهب شیعه که به خاطرش خونتان رافداکردید غریب شده,
آقا پیغمبر غریب شده,
آقا به خداااا,, خدا غریب شده وغربت مهرحک شده ایست برجبین شیعه و تاظهور منتقم کربلا,مولای دنیا,حامی ضعفا,مهدی زهراس باقیست
پدرومادرم از شیرین زبانی دخترک لالشان متعجب شده بودند وناگاه هردوبه سجده ی شکر افتاند...
دوسال از زمانی که گرفتارعرفان حلقه شدم وسپس خود را آزاد نمودم میگذرد....
شکرخداقدرت تکلم خودم رابدست آوردم وترم بعدازآن موضوع ,سردرس ودانشگاه برگشتم
ولی به خاطر اتفاقات گذشته,یک جور حساسیت به دیدن خون پیداکرده بودم,پس رشته ی تحصیلی ام وحتی دانشگاهم را عوض کردم چون رتبه ی تک رقمی کنکور را آورده بود درتغییررشته کمی آزادتر بودم پس رشته ی,شیمی هسته ای را انتخاب نمودم .
درطول این دوسال قران را به طورکامل حفظ کردم ونیروی روحی خودم راتقویت نمودم .
آقای موسوی که خیلی ازموفقیتهام رادراین زمینه مدیون اوهستم,بسیار تعریف وتمجیدمیکند ومیگویید درزمینه ی مسایل معنوی برای خودت استادی شدی دخترم...😊
#ادامه_دارد ..
#رمان
@rkhanjani
✨خطرناک تر از یک مدیر ناکارآمد یک جامعه بیخیال است!
بیخیال به سرنوشت کشور⛔️
بیخیال به آینده ⛔️
بیخیال به مسئولیت اجتماعی⛔️
#انتخابات_1400
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
با کدوم ساز دقیقا😉👊
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱