هوای خواب ندارد!
دلی که کرده هوایت..
حضرت_آرامش_دلم❤️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلامتی و تعجیل در فرج مولاجانمون حضرت مهدی(عج) صلوات
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
💢 راز مقام عظیمالقدر عبدالعظیم علیهالسلام
※ منبع: شرح زیارت عاشورا
▪️#سید_الکریم
🌸 @rkhanjani
#دام_شیطان
#قسمت_بیست_پنجم 🎬
از دوسال پیش ,گاهی اوقات شبحی از,اجنه اطراف بعضی اشخاص میدیدم وفقط به اقای موسوی این حالتها را گفته بودم.
اقای موسوی میگفت:این خیلی طبیعی شما وارد این حلقه شدید بعدش موفق به تهذیب نفس وعرفان واقعی شدید ,اگر چهره ی واقعی افرادهم ببینید کار شاقی نیست...
البته من چهره ی واقعی افراد رانمیدیدم ,حاج اقا موسوی به من لطف داشتند .
از اتاق استادابراهیمی امدم بیرون وراهی خانه شدم.
دم در دانشگاه دیدم کسی پشت سرم صدام میزنه..
برگشتم .....وااای اینکه معینی هست...یعنی چکار داره؟؟
برگشتم با غرور خاص خودم گفتم:بله ,بفرمایید؟؟!
معینی:ببخشیدمزاحمتون شدم,حقیقتش یه موضوع را میخواستم خدمتتون عرض کنم.
من:بفرمایید؟!
معینی:راستش ما یک انجمن داریم که همه ی اعضاشون جز نخبه های دنیا هستند,نه تنها از ایران ,بلکه از تمام دنیا ,نخبه ها رادورهم جمع کردیم اگر شما مایل باشید ,میتونم عضوتون کنم؟
خداییش وقتی حرف میزد چندشم میشد ازش یه جورایی شیطان درونش ,مرا دفع میکرد...
بهش گفتم:ببخشید من یه کم غافلگیر شدم اگر امکان داره برای تصمیم گیری یک چندروز به من فرصت بدهید.
معینی:بله,بله,حتما ,این کارت منه ,اگر تصمیمتون مثبت بود مرا مطلع کنید,فقط خانم سعادت این موضوع بین خودمون باشه...اشکال نداره؟؟
گفتم:مگه چیزه مخفی هست که بین خودمون باشه؟
با خنده خداحافظی کردگفت: من به شما اطمینان دارم.
رسیدم خانه,مامان رفته بود سرکارش,باباهم که نبود.
این موضوع برام خیلی مشکوک بود...انجمن ...نخبه.....دنیا....ومهم تراز,همه اون اتیش چشماش.
شماره ی سرکار محمدی راپیدا کردم وگرفتمش...
_:الو بفرمایید؟
من:الو ,سلام,آقای محمدی؟؟
_:بله بفرمایید شما؟
من:خانم سعادت هستم ,دوسال پیش برا خاطرعرفان ....
محمدی:بله,بله,یادم آمد,حالتون چطوره؟
بفرمایید امرتون؟
من:ببخشید اقای محمدی ,امروز بایکی برخورد کردم که فک میکنم مشکوک بود ,گفتم شما رادرجریان بگذارم.
اقای محمدی با یک شوق خاصی توصداش گفت:راست میگی؟؟چه عالی,لطفا اگر میشه حضوری تشریف بیارید...بعدش یه لحظه مکث کردوگفت:نه ,نه شما نیایید اینجا شاید تحت نظر باشید,تمام چیزی راکه دیدی روی کاغذ بنویس وبده دست پدرتون ماخودمون یه جوری از دست ایشون میگیریم.
من:چشم ,حتما..
خدانگهدار...
محمدی:خداحافظ ...
#ادامه_دارد ..
#رمان
@rkhanjani
چرا با نظر ایشون اینقدر موافقم 🤔🤗🤗🤗😍😉
#انتخاباتی
#کلام_بزرگان
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
زندگیتون رو تو سکوت بسازین...
#شب تون_آرام
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
شرح حدیثی منتشرنشده از رهبر انقلاب درباره لزوم پرهیز از عیبجویی و طعنهزنی و جدل بیهوده نامزدهای انتخابات
🔺🔸🔹
⇝ پرسمان اعتقادی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🔺فقط #بالینک به اشتراک بذارید👌
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
#تاثیراتِ_مثبت_داره
#حتی_یکی
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
امام زمان عج_۲۰۲۱_۰۵_۲۷_۱۲_۲۷_۵۱_۱۹۳.mp3
841.3K
✿ با امام زمانت خلوت کن ...
👈 قبل اینکه صدات از دهانت به گوشت برسه به گوش امام زمان(عج)میرسه ...
🎧 #استاد_عالی
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
@rkhanjani
🌅 #عاشقانه_مهدوی
❤️ مولاجان! چه انتظار شیرینیست وقتی مقصود، شما باشی...
@rkhanjani
#پندانه
🔴 با خیالبافی زندگی نکنید
✍مرد جوان فقیر و گرسنهای دلتنگ و افسرده روی پلی نشسته بود و گروهی از ماهیگیران را تماشا میکرد. در حالیکه به سبد پر از ماهی کنار آنها چشم دوخته بود، با خود گفت: کاش من هم یک عالمه از این ماهیها داشتم. آن وقت آنها را میفروختم و لباس و غذا میخریدم. یکی از ماهیگیران پاسخ داد: اگر لطفی به من بکنی هر قدر ماهی بخواهی به تو میدهم. این قلاب را نگه دار تا من به شهر بروم و به کارم برسم.
مرد جوان با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفت. در حالیکه قلاب مرد را نگه داشته بود، ماهیها مرتب طعمه را گاز میزدند و یکی پس از دیگری به دام میافتادند. طولی نکشید که مرد از این کار خوشش آمد و خندان شد.
مرد مسنتر وقتی برگشت، گفت: همه ماهیها را بردار و برو اما میخواهم نصیحتی به تو بکنم. دفعه بعد که محتاج بودی وقت خود را با خیالبافی تلف نکن. قلاب خودت را بینداز تا زندگیت تغییر کند، زیرا هرگز آرزوی ماهی داشتن تور ما را پر از ماهی نمیکند.
@rkhanjani
•|آرامش واضطراب انسان رابطه ی مستقیمی با هدف و جهت گیری او در زندگی دارد...|•
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
یا رب کجا رویم که در زیر آسمان
هر جا که میرویم چو زندان گرفته است...
———🌻⃟—————
@rkhanjani 🌱
‼️چه زود فراموش کردند کسانی که ؛؛؛؛
دیروز در تشییع پیکر مطهر سردار دلها فریاد «من یک سلیمانی هستم» سر می دادند، امروز می گویند:
«رأی نمی دهم»!!!‼️
یادمان باشد #شهید_سلیمانی در هیچ عرصه ای تماشاچی نبود....
#انتخابات
•┄══••🔻••══┄
@rkhanjani
#دام_شیطان
#قسمت_بیست_ششم 🎬
برای آقای محمدی؛
همه چیز را نوشتم,اما از آتیشی که دیدم چیزی نگفتم ,آخه میترسیدم باور نکنه مسخرهم کنه.
بابا از سرکار اومد,بهش گفتم چی شده و..
بابا گفت:دخترم دوباره مشکل برات درست میشه,هاا
گفتم :بابا تو سفر کربلا با امام حسین ع عهد کردم تا اینا رو رسوا نکنم از پا ننشینم, الآن فک کنم وقت وفای به عهد رسیده.
بااین حرفم,اشک تو چشمای بابا حلقه زد و دیگه مخالفتی نکرد.
شب بابا آمد تو خونه و یک کاغذ داد بهم و گفت:آقای محمدی داده برات.
کاغذ و باز کردم, بعد از سلام و علیک , اکیدا سفارش کرده بود که به هیچ وجه مشکوک رفتار نکنم و اونا متوجه نشن من به کسی راجع به این موضوع صحبت کردم.
آقای محمدی نوشته بود:باهاشون همکاری کن و طوری برخورد کن که باهاشون هم عقیده هستی.
و هیچ ترسی به خودت راه نده چون نیتت خیره ,خدا حامیت هست و بعد از خدا ما هم برای محافظت از شما ,نامحسوس مأمور میزاریم.
فقط تا میتونی تو دلشون جا کن و تو عمق انجمنشون نفوذ کن...
فردا رفتم دانشگاه,مثل قبل عادی بود,اما با معینی تماس نگرفتم,دوست داشتم یه چند روز بگذره تا فک نکنه نقشه ای درسر دارم.
بعد از کلاسا رفتم دفتر ابراهیمی,استاد تا من را دید گفت:دختر تو اعجوبه ای,یکی از فرمولات رو بررسی کردم,تا اینجا که اشکالی نداشته ,اگر بخواهی با دکتر معینی روش کارکنیم؟؟
گفتم:استاد اگر امکان داره خودتون بررسی کنید.
استاد:مشکلی نیست,حتما..
میخواستم برم خونه, بابا دو ماهی بود برای من, پراید خریده بود ,تا آماده سوارشدن بودم دیدم ,اه دو تا چرخش پنجره..
حالا چیکار کنم؟!
کدوم نامردی اینا را پنچر کرده؟
من که پنچرگیری بلد نیستم ,بعدشم یه زاپاس بیشتر ندارم.
همینطور که باخودم کلنجار میرفتم,دیدم یه شاسی بلند برام بوق میزنه..
باخودم گفتم:اراذل واوباش, لااقل از همین چادرم شرم کنید...
دیدم نه بابا ,بوق ماشین را داره میسوزونه, میخواستم بهش تند بشم و دعواش کنم ,تا نگاه کردم دیدم ای وای معینی هستش.
سرم را انداختم پایین و گفتم:ببخشید یکی ماشینم را پنچر کرده..
معینی:خوب بهتر,یه سعادت نصیب ما میشه در خدمت یک نخبه باشیم..
گفتم:نه ممنون,تاکسی میگیرم..
معینی:خواهش میکنم خانم سعادت , تشریف بیارید ,میرسونمتون.
من که از خدام بود زودتر ته و توی ماجرا را دربیارم.
باکلی خجالت سوار شدم.
و معینی انگار به هدفش رسیده لبخندی شیطانی زد و راه افتادیم...
#ادامه_دارد ..
#رمان
@rkhanjani
┅⊰༻💠༺⊱┅
لبخند میزنم، لبخند میزند؛
داد میزنم، داد میزند؛
اخم میکنم، اخم میکند.
این نقش من است.
من مادر هستم.
من زن خانواده هستم.
هرچه میکنم ضرب در همهی اعضا میشود و دوباره در خودم، در فضای خانه و در برخورد همه ظاهر میشود.
من زنم با همهی زنانگیام
و رسالتم این است که شاداب باشم و شاد کنم؛
مهر بورزم، و مهر بگیرم؛
عشق بورزم و عاشقانگی را مهمان دل همهی خانواده کنم؛
تا فرزندان در اعتدال و آرامش رشد کنند؛
تا زندگی «من» زندگی «ما» شود.
┅⊰༻💠༺⊱┅
#سبک_زندگی
#خانواده
#مادرانه
╔══.༺.💠══╗
@rkhanjani
╚═══.💠༺.═╝
هدایت شده از مکتب امام
سلسله گفتگو های تحول توحیدی و ایران قوی- ج 4.mp3
20.12M
📢#صوت
سلسله گفتگوهای گروهی #تحول_توحیدی و #ایران_قوی
🗳 گفتمان انتخابات ۱۴۰۰
#جلسه_چهارم: تحلیل فرمایشات رهبری و شرایط کنونی جامعه
🗓مورخ: پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰
--------------------------
🔰گفتمان توحید
@goftemane_tohid