•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
رعایت آرامش #خانواده
سیره آیت الله میرزا جواد تهرانی
💞 🌱💕
❤️ @rkhanjani
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
🔻اگه میخواهی خوار و ذلیل نشی ؛
🍂مفضل میگوید:
محضر حضرت #امام_صادق علیه السلام رسیدم و از مشکلات زندگی شکایت کردم.
امام علیه السلام به خادم دستور دادند کیسه ای که چهارصد درهم در آن بود، به من دادند و فرمودند:
"با این پول زندگیت را سامان بده."
🍂عرض کردم:
فدایت شوم! منظورم از شرح حال این بود که در حق من دعا کنی!
#امام_صادق علیه السلام فرمودند:
"بسیار خوب دعا هم میکنم."
🍂و در آخر فرمودند:
"مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای مردم پرهیز کن!" اگر چنین نکنی نزد مردم #ذلیل و #خوار میشوی.
📚 بحارالأنوار ج۴۷ص۳۴
💞 #سبک_زندگی 🌱💕
❤️ @rkhanjani 💚
💎💎
☀️به مناسبت ماه#جمادی_الثانی#قربانی داریم؛؛؛؛
💎💎💎
برای فرج و سلامتی #حضرت_ولیعصر و#شادی_دل_مادر_پهلو_شکسته🖤
و برای #شادی_روح_شهید_سلیمانی🌷والمهندس
فراموش نشود🔻🔻
📌 واریز به شماره کارت
۶۱۰۴-۳۳۷۵-۳۳۵۸-۰۲۷۸
IR780120020000004191545981شماره شبا
علیرضا جمالی
#مواسات_و_همدلی
#قربانی
#جمادی_الثانی
———🌻⃟—————
محدودیت های اینستا😔
———🌻⃟————
@rkhanjani
#مولاجانم♥️
بر قامت استوار خورشيد سلام
بر سايه ماندگار توحيد سلام
بر ساحت نورانی آن ماه كه هست
سرمايه ی جاودان امّيد سلام
سلام محبوب قلبم❤️
🌹أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌹
@rkhanjani
#شهید_سلیمانی:ما هر وقت با سختیهای جنگ روبهرو میشدیم و کاری از دستمان برنمی آمد، پناهگاهمان حضرت زهرا(س) بود. در والفجر8 با یاد و نام یازهرا(س) به اروند خروشان زدیم... در کربلای 4 که جویهای کوچک خون جاری بود او را صدا زدیم... در کربلای 5 عاجزانه او را صدا زدیم. من قدرت او را، محبت مادری او را در هور دیدم، در کانال ماهی دیدم در وسط میدان مین دیدم. هقهق میکرد و ادامه میداد؛ وقتی شما مادرها نبودید که بچههایتان در خون دست و پا میزدند او را دیدم... مادری کرد...
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من و آدمای خودم ...
#پندی_برای_یک_عمر 💔💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
———🌻⃟————
@rkhanjani
سه راه رسیدن به موفقیت در زندگی
فرقی نمیکنه چه شغلی داری و یا مشغول به چه کاری هستی .
لوازم مورد نیاز 👇
۱_داشتن یک ابزار برای نوشتن کارهای روزانه مثل دفتر / یک اپلیکیشن / برگه های معمولی
۲_اولویت بندی کارها
الف_کارهای حیاتی و لازم و مهم که حتما باید هر روز سر ساعت انجام بشه و نمیشه این کار رو به روز دیگه یا حتی ساعات آخر روز موکول کرد
ب_کارهای عادتی مثل روتین هایی که هر شخص برای خودش داره و انجام و یا ترک این کارها رو برای خودش لازم میدونه
ج_کارهای روزمره
۳_تعهد / قول قرارهایی که با خودمون داریم برای انجام کارها همراه با تشویق و یا ...
بنویسید تا از نتایج آن لذت ببرید
اکثر افراد موفق دنیا هر روز صبح میدانند که تا شب چه کارهایی و با چه اولویت های باید انجام دهند و همه را از قبل مکتوب کرده اند.
@rkhanjani
#هجرت
شهید حاج قاسم سلیمانی:
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
اولین پایه رسیدن به مقام شهادت مسئله هجرت است. هجرت از خود، هجرت از مقامات خود، هجرت از مال خود، هجرت از مکان خود، هجرت از دلبستگیهای خود، هجرت از زیباییهای خود.
شهید سید مرتضی آوینی:
کتاب گنجینه آسمانی
و اگر تو میخواهی كه به كربلا برسی، بايد از خود و دلبستگی ها، از سنگينیها و ماندنها گذر كنی و غل و زنجير جاذبههای دنيايی را از پای ارادهات بگشايی و هجرت كنی.
@rkhanjani
اگر شب قدر، شب وصول به معشوق است، اگر شب قدر، شب رستن از حجب ظلمانی است. سحرِ ۱۳ دی ۹۸ شب قدر حاج قاسم بود. شبی بود که خدا حاج قاسم را پاکیزه پذیرفت.
#حاج_قاسم
#شب_قدر
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥معذرت میخوام...
✍استاد عالی
@rkhanjani
✅اخلاص حاج قاسم
✍اخلاص حاج قاسم سلیمانی در همه کارهای که انجام می داد باعث شد خداوند به او چنین عزت و محبوبیتی عنایت کند. هیچ وقت اجازه نمی داد از او تعریف کنند و در مجلسی که دعوتش می کردند اگر در آنجا عکسش نصب شده بود می فرمود : اگر می خواهید من صحبت کنم عکس من را بردارید.
@rkhanjani
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_اول
دوباره روسریم رو آوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم .
"اه . حجاب چیه آخه."
_ مامان حالا اگه دو تا تار مو بیرون باشه قرآن خدا غلط میشه؟
مامان _ عههه . همیشه موهات بیرونه حالا یه بارم به خاطر امام رضا بذاری تو که چیزیت نمیشه!
_ هوووووووف. نمیشه! نمیشه!نمیشه!
موهای من لخته خب. هی میریزه بیرون . اوه اوه من موندم چادر چهجوری میخوام سرم کنم؟ گفتم نیاما نذاشتید.
بابا_ دخترم انقدر غر نزن. حالا الان هنوز مونده تا برسیم. با این ترافیک به نماز که نمیرسیم . بذار هر وقت رسیدیم، دم حرم درست کن.
_ خب بابا جان. کلا نمیشه! مامان خداییش تو چهجوری این چادرتو نگه میداری؟
امیر علی: خواهر من یه هد میگرفتی راحت میشدی . چادر لبنانی که نگه داشتنش کاری نداره . بعدشم چادر سر کردن عشق میخواد که بشه نگهش داشت .
_ خوب خوب. دوباره شیخمون شروع کرد . باشه داداشی سری بعد چشم. الانو چیکار کنم؟
امیر علی : بابا جان لطفا تو خیابون امام رضا یه جا وایسید . اینجوری نمیشه کاریش کرد.
بابا_ باشه .
_ تنکس ددی . میسی داداشی .
ببخشید من خودم رو معرفی نکردم.من تانیا هستم . 19 سالمه و سال اول پزشکی. البته اسمم تو شناسنامه حانیه هستش ولی من کلا با دین و مذهب کاری ندارم . به خاطر همین با این اسمم راحت ترم . من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که خوشبختانه توش چیزی به اسم اجباروجود نداره و هرکس خودش راه خودش انتخاب میکنه . منم راهم رو کلا جدا از خانوادهام و دین انتخاب کردم .البته نه اینکه اصلا خدا رو قبول نداشته باشم چرا دارم. ولی خوب کلا معتقدم که انسان باید آزادی داشته باشه و دین دست و پای آدم رو میبنده . خوب بگذریم . یه برادر هم دارم که قربونش برم خیییلی مهربونه و از من 6 سال بزرگتره. علاقهاش بیشتر به طلبگی بود که خوشبختانه با مخالفت بابا رو به رو شد. همین مونده فقط که یه داداش آخوند داشته باشم. خلاصه تشریف آوردیم با خانواده مشهد. من بعد از یازدهسال اومدم. مامان، بابا و امیرعلی سالی دو سه بار میان ولی من میرم خونه عموم اینا چون اونجا خیلی بیشتر خوش میگذره . البته بچگیام مشهد رو دوست داشتم ولی خوب اون بچگی بود البته من این تفکراتم رو هم مدیون عموی گرامم هستم که از هشت سالگیم که از ترکیه برگشت دیگه همش پیش اون بودم. چون خودش دختر نداشت منو خیلی دوست داشتن ولی کلا آبش با امیرعلی و بابا تو یه جوب نمیرفت. عقایدش کاملا مخالفه . خلاصه که این توضیحی کوتاه و مختصر و مفید از زندگی من بود حالا بقیش بماند برای بعد .
برگشتم سمت امیرعلی که بهش بگم بیاد تا حرم مشاعره کنیم که دیدم به رو به رو خیره شده و دستشو گذاشته رو سینشو داره زیر لب یه چیزی رو زمزمه میکنه . جلو رو نگاه کردم که
چشمم که به گنبد طلا افتاد یه لحظه دلم لرزید نا خودآگاه زیر لب گفتم: سلام.
بد جوری محوش شده بودم اصلا یه حس و حالی داشت که منو مسخ کرده بود .انگار یه حس خوب و دوستداشتنی . برام عجیب بود منی که این سری فقط به اصرار اومده بودم چرا برام لذت بخش بود . یه دفعه صدای ضبط بلند شد . سرم رو به شیشه تکیه دادم و حواسم رو دادم به آهنگ .
"کبوترم هوایی شدم، ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
پنجرهی فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
چجوری از تو دست بکشم؟
بدون تو نفس بکشم؟
تویی که تنها – دل سوز منی!
آرزومه دوباره بیام
حرمت بدم یه سلام
بهونهی هر روز اشکای هر روز منی...
بی تو می میرم آقام...
یه فقیرم آقام...
که تو حج فقرایی...
ای کس و کارم آقاجون
تو رو دارم آقاجون
من و دستای گدایی
ای سلطان کرم
سایهات روی سرم
باز آقا بطلب که بیام به حرم....
میبینم عاشقای تو رو، اشکای زائرای تو رو
آرزومه منم بپوشم، لباس خادمای تو رو
همه ی داراییم رو به تو بدهکارم من
جون جواد آقا خیلی دوست دارم من! "
#ح_سادات_کاظمی
#ادامه_دارد
🌸 @rkhanjani
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️🖤
☀️به مناسبت اول ماه#جمادی_الثانی#قربانی داریم؛؛؛؛
💎💎💎
برای فرج و سلامتی #حضرت_ولیعصر و#شادی_دل_مادر_پهلو_شکسته🖤 سلامتی_رهبری
و برای #شادی_روح_شهید_سلیمانی🌷والمهندس
فراموش نشود🔻🔻
📌 واریز به شماره کارت
۶۱۰۴-۳۳۷۵-۳۳۵۸-۰۲۷۸
IR780120020000004191545981شماره شبا
علیرضا جمالی
#مواسات_و_همدلی
#قربانی
#جمادی_الثانی
*از لیست محبین حضرتش جا نمونید *
———🌻⃟—————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر مهدی فاطمه
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سه_شنبه_مهدوی