eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
678 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
100 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌼کسی‌که زیاد به‌یاد خدا باشد، مورد محبّت او قرار می‌گیرد ✍قالَ رَسُولُ اللَّه(ص)‏ «مَنْ‏ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ‏ أَحَبَّهُ‏ اللَّه»‏؛ ریشۀ کار یاد خداست. کسی که زیاد به یاد خدا باشد و متذکّر او شود، مورد محبّت او قرار می‌گیرد. ریشۀ بدبختی‌ها غفلت از خداست؛ و ریشۀ خوشبختی‌ها ،به تعبیری ریشۀ شقاوت‌ها غفلت از خداست. و ریشۀ سعادت‌ها ذکر‌الله است. مورد محبّت که قرار گرفتی، عطایایش می‌رسد. به هر مقدار به تعبیر، مجبورم این حرف را بزنم، چون دارم جنبۀ کمّی می‌دهم. متذکّر خدا بیشتر باشی، حبّش بیشتر است. چاره‌ای هم جز این نداری. آن وقت این تذکّر و ذکر‌الله از نظر اثر، ضریبش نسبت به ایّام مختلف می‌شود. حالا عرض می‌کنم. در ایّامی مترتّب بر او که حب‌الله است می‌فهمی ضریبش مختلف می‌شود. یکی از آنها فرض کنید از نظر هفته و ایّام می‌گویم. شب‌های جمعه است. در باب ماه‌ها، ماه مبارک رمضان؛ و در بین باز ایّامی که سفارش شده است و اثر آن و ضریب آن را بالا می‌برد، ده روز اوّل ماه ذی‌الحجة‌الحرام است. «وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ» ، می‌گویند ایّام معلومات این دهۀ اوّل ذیحجه است و ضریب را بالا می‌برد. از روز اوّل تا روز دهم. به یاد خدا بودن. در روایات ما داریم، حتّی نسبت به آثار اعمال صالحه هم، زیاد می‌کند. 📚وسائل الشیعه، ج7، ص154 📚سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ 203 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
💠صبر تنها عصبانی نشدن نیست! ♦️صبر یعنی اینکه قادر باشید هفت احساسِ ✨تنفر ✨علاقه ✨لذت ✨اضطراب ✨خشم ✨غم ✨و ترس 🔹را در خود کنترل، مدیریت و مهار کنید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
💠راه‌هایی برای کنترل دخالت‌های خانواده همسرتان: 🔅نشان دهید با همسرتان متحد هستید 🔅اختلافات را مستقیم مطرح نکنید 🔅در میان جمع فاصله‌ها را حفظ کنید 🔅در مورد خط قرمزها با همسرتان صحبت کنید 🔅در گفتگوها از جواب دادن و تنش خودداری کنید 🔅به احساسات همسرتان توجه داشته باشید 🔅مقابله به مثل نکنید 🔅حس شوخ‌طبیتان را حفظ کنید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️مهربان بودن، قشنگ‌ترین چیزیست که می‌توانی باشی..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
🌷 آیت الله (ره) : ☘ بهترین و بالاترین چیز در این است که انسان تشخیص دهد چه باید بکند و بالاتر آن که به آن عمل نماید . 📗 ، ص ۱۷۵ 💕💜💕💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
`در شبانہ‌ روز ده‌ دقیقه‌ با خدا خلوت‌ ڪن؛از خطاهاے خود استغفار کن‌ فضای‌ دلت‌ روشن‌ میشہ‌ رفیق. اگہ‌ این‌ کارو ادامہ‌ بدے بعد چند وقت‌ این‌ ده‌ دقیقہ‌ کل‌ روزتو میگیره : )♥️! 💕💖💕💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان بایدبرای خانه، خرید می کردم مادر برای شام، برادرم و همسرش را دعوت کرده بود. کلی هم خرید برایم اس ام اس داده بود، تا انجام بدهم. ماشین را جلوی تره بار پارک کردم. گوشی‌ام را از جیبم درآوردم و پیام مادر را خواندم و یکی یکی خریدها را انجام دادم. بعد همه را داخل ماشین گذاشتم و راه افتادم. با صدای گوشی‌ام از روی صندلی برداشتمش و جواب دادم.ــ جانم مامان.ــ نون هم گرفتی آرش؟–آره گرفتم، تا یه ربع دیگه می رسم. مادر همیشه می گوید تو دست راست من هستی. بیشتر خریدهایش و کارهای بیرون را من برایش انجام می دهم.بعد از فوت پدرم در این سه سال سعی کردم، همیشه کمک حال مادرم باشم. بارها بیرون رفتن با دوست هایم یا حتی کارهای خودم را تعطیل کردم تا در خدمت مادرم باشم. چون اولین اولویت زندگیم است. به خانه رسیدم و خریدها را تحویل مادر دادم. او هم با لبخند😊 یک چایی روی میزگذاشت و گفت:–بخور گرم شی.پالتوام را از تنم درآوردم و روی مبل انداختم و فنجان را برداشتم و گفتم: –مامان اگه با من کاری نداری برم یه کم درس بخونم.– برو پسرم دستت درد نکنه. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️ چایی را خوردم و به اتاقم رفتم. لباس هایم را عوض کردم و لباس راحتی پوشیدم. جزوه‌ام راباز کردم و از آخر شروع به خواندن کردم. دو درس آخر زیر بعضی ازمطالب با مداد سیاه، خط کشیده شده بود. بعضی ازقسمتها هم علامت ستاره یاپرانتزگذاشته شده بود. البته کم رنگ، کنجکاو شدم،🤔 بقیه درس هارا هم مرور کردم خبری نبود فقط همین دو درس علامت گذاری شده بود. برایم سوال ایجاد شد، البته مسئله ی مهمی نبود ولی می خواستم بدانم کار سارا بوده یا رفیقش. نمی دانم چرا، ولی گوشی را برداشتم و شماره ی سارا را گرفتم.📱 ــ بله آرش. ــ سلام کردن بلد نیستی؟ــ خب سلام، خوبی؟ــ سلام، ممنون، سارا یه سوال، تو با مداد رو جزوه‌ام علامت زدی؟ــ علامت؟ نه چه علامتی؟ –یکی با مداد روی جزه‌ام بعضی مطالبش رو علامت و پرانتز و از این جور چیزا گذاشته، انگار مطالب مهم تر رو... از صدای سارا تعجب مشخص بود که گفت: – نه من نذاشتم، شاید کار راحیله، حالا مگه مهمه؟مهم‌ها رو برات مشخص کرده راحت تر بخونی دیگه. پوفی کردم و گفتم:–دفعه ی دیگه خواستی جزوه‌ام رو به این و اون بدی لطفا بگو خط خطیش نکنن.ــ آرش!تو چته، حساس شدیا! بی مقدمه خداحافظی کردم.👋 ❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️ سارا راست می گفت اصلا این علامت ها برایم مهم نبود، فقط می خواستم بدانم اگر کار راحیله، جوری از این که این کاررا انجام داده خجالتش بدهم، تا کمی از آن خود شیفتگی اش پایین بیاد. وارد کلاس که شدم چشم چرخاندم تا راحیل را پیدا کنم، دیدم انتهای کلاس با دوتا از دخترها خیلی آرام مشغول حرف زدن است. آهان پس همیشه انتهای کلاس می نشیند و آرام حرف میزند، من چون همیشه ردیف جلو می‌نشستم و با بچه هامدام در حال شوخی و مسخره بازی بودیم هیچ وقت متوجه اش نمی شدم. انگار نگاهم را روی خودش حس کرد. برگشت نگاهی کرد و با دیدنم سرش را پایین انداخت و قیافه ی جدی به خودش گرفت. "این چرا اینجوریه؟جوری برخورد می کنه که آدم دیگر جرات نمی کنه طرفش بره." ❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️ ✍ ... ✿➣•••••≈≈≈ @rkhanjani ✿➣•••••≈≈≈