eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
660 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
100 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم فقاهت و توحید
💗نگاه خدا💗 #قسمت_بیست‌ویک صدای پیامک گوشیم را شنیدم. بابا یک میلیون به کارتم واریز کرده بود. عاطفه
💗نگاه خدا💗 بعد از بهشت زهرا، به رستوران سنتی رفتیم. موقع خداحافظی، عاطفه شال صورتی را به من عیدی داد. فردا راهی راهیان‌نور بودند. صبح نزدیکای ظهر بیدار شدم. مشغول چیدن هفت‌سین و کارهای قبل تحویل سال شدم. ساعت ده بو که بابا با سبزه، ماهی و دسته گل مریم رسید. قرار شد برای تحویل سال پیش مامان فاطمه باشیم. ساعت پنج صبح ،با صدای زنگ ساعت بیدار شدم. بابا زودتر از من بیدار شده، صبحانه آماده کرده بود. بابا برایم چای ریخت و با کادوی توی دستش، به سمتم آمد. -سارا جان میدونستم که چیزی نخریدی واسه خودت ،واسه همین من یه چیزی خریدم که روز عید لباس نو بپوشی یه مانتوی آبرنگی خیلی خوشگل بود. - وااااییی بابا چقدر خوشگله رفتم بغلش کردم بوسیدمش. خیلی دوستتون دارم. مانتو و شال نو را پوشیدم. به سمت بهشت زهرا حرکت کردیم. مادرجون و آقا جون زودتر از ما رسیده بودند سلام و احوالپرسی کردیم. بعد از تحویل سال، دم گوش مادرجون نجوا کردم. -من راضی‌ام هر کاری دوست داشتین انجام بدین. مادرجونم لبخند زد. پیشانیم را بوسید. از لای قرآنش عیدی‌ام را داد. عاطفه به من زنگ زد. بعد از تبریک تحویل سال نو، وقتی فهمید بهشت‌زهرا هستم، از من خواست که سر مزار شهیدش بروم. ادامه دارد.... 🏴 @rkhanjani