#توجه توجه توجه✍️✍️✍️👌👌
#ازدواج
✍چهار اصل ساده که باعث می شود در زمان آشنایی متوجه شوید فرد مقابل🔁 واقعا قصد #ازدواج 💍دارد یا خیر
1 - فردی که قصد #ازدواج دارد در دوره آشنایی، تقاضاهای نامشروع📛 نمی کند.
2 - فردی که قصد ازدواج💘 دارد، این #ارتباط را از خانواده اش پنهان نمی کند.😎
3 - فردی که قصد ازدواج 🍏دارد، زمان #آشنایی را بیش از اندازه طولانی⌛️ نمی کند.
4 - فردی که قصد ازدواج دارد علاوه بر #معرفی شخصیت 👤خود، سعی می کند از طرف مقابل و خانواده اش شناخت 🧐پیدا کند و تنها به تبادل احساسات❣ و بیان جملات عاشقانه💖 و عاطفی بسنده نمی کند.
@rkhanjani
#رمان_مسیحا
#قسمت_بیست_وششم
﷽
حورا:
کتاب را باز کردم از آخرِ آخر:
-برادر بروجردی، برادر بروجردی سلام
+سلام چی شده؟
-یه کار ضروری دارم حتما باید به شتان بگم
+خیلی خب بیا بالا من دارم میرم مأموریت میتونی تا یه جایی همراهم بیای حرفتم بزنی
-خداخیرتان بده برادر... برادر بروجردی من الان پنج ماهه که تو تیپ شهدا خدمت میکنم. راستش وقتی تو بسیج ثبت نام کردم از سابقه ام چیزی به شتان نگفتم.
+چرا؟
-یعنی...یعنی دروغ گفتم...
+راستش من منظورتو نمی فهمم
-از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، من قبلا جذب گروههای ضد انقلاب شده بودم.
+خب...اینکه الان اینجایی معلومه که دیگه عضو اونا نیستی
-همینطوره برادر، راستش وقتی انقلاب شد ما خیلی فقیر بودیم اما حزب کومله قدرت و پول داشتن، من و خیلی از جوانهای دیگه بخاطر همین جذب آنها شدیم...هه...اسم خودمانه گذاشته بودیم آزادی خواه، خانه هر دهقان فقیری که میرفتیم از ترسشان سفره ای برامان پهن میکردن از این سر خانه تا آن سر
خانه...خلاصه بعد از مدتی فهمیدیم وقتی خدا و مذهب و قانون نباشه آدمیزاد از هر موجود درنده ای
درنده تر میشه!
با چشمای خودم شاهد بودم که اونا چه رفتاری با مردم داشتن. برای همین تا قبل از اینکه دستم به
خون بنده خدایی آلوده بشه از ضد انقلاب جدا شدم.
+معلومه خدا بهت نظر داشته که به موقع ازشون جداشدی.
-خلاصه از وقتی به بسیج آمدم همیشه خودمه به خاطر این حرفا سرزنش می کردم تا اینکه امروز دیگه طاقتم طاق شد و مزاحمتان شدم تا این چیزا را برایتان تعریف کنم... راستش اوایل می ترسیدم اما...وقتی چشمم به شما می افتاد از صداقتتان خجالت می کشیدم. منه ببخشید برادر بروجردی، برادر بروجردی ببخشید...
+برار حالا از من چی میخوای؟
-نمی دانم اما هرچی شما بگین انجام میدم. هرمجازاتی بگین قبول میکنم.
+مجازات؟! ببینم مگه دستت به خون بی گناهی آلوده ست؟
-نه به خدا قسم
+کسی رو شکنجه کردی؟
-نه به قرآن محمد...من فقط از رو بچگی جذب این خدانشناسا شده بودم همین
+خیلی خب میخوای برسونیمت پایگاه؟
-نه آقا اون طرف جاده برمیگردم...برادر بروجردی حلالم کن!
+خداگناه همه مونو ببخشه، یاحق خداحافظ
کتاب را بستم. منطقم به لکنت افتاده بود. نمیفهمیدم چطور یک فرمانده بزرگ در اوج قدرت مقابل اعتراف یک سرباز با آن گذشته، ممکن است چنین جوابی بدهد؟ : «خدا گناه همه مونو ببخشه»
بی سرزنش، نه تنبیه و توبیخی تازه خودش را هم مبرا از گناه و بالاتر از بقیه ندانست!
این آقامحمد داشت برایم جالب میشد.
آن شب آسوده خوابم برد. فردا صبح مادرم آمد در اتاقم و گفت: نگرانتم چیشده حورا؟
در را بازکردم و صدا بلند کردم: ملینارو ببرم شهربازی؟
ملینا عروسک بغل از اتاق روبرویب دوید بیرون و مشتاقانه به من و مادر زل زد.
من فرصتی میخواستم برای کنار آمدن با خودم فرصتی که با دلم خلوت کنم هرچند در اوج شلوغی!
به قلم سین کاف غفاری
🌸 @rkhanjani
💎💎
☀️به مناسبت ماه#جمادی_الاول #قربانی داریم؛؛؛؛
💎💎💎
برای فرج و سلامتی #حضرت_ولیعصر و#شادی_دل_مادر
فراموش نشود🔻🔻
📌 واریز به شماره کارت
۶۱۰۴-۳۳۷۵-۳۳۵۸-۰۲۷۸
IR780120020000004191545981شماره شبا
علیرضا جمالی
#مواسات_و_همدلی
#قربانی
#جمادی_الاول
———🌻⃟—————
💠 هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند...
🍃 منْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً
#طلاق 2
#روزمان_را_چگونه_آغاز_کنیم
#خودمون_ودیگران_رو_به_تقوای_الهی_دعوت_کنیم
———🌻⃟————
@rkhanjani
🔴 اینجوری از امام زمان دور میشیم️
🔵 شیخ عباس قمی میگوید یک مرتبه یک بنده خدای مؤمنی بود که من را به منزلش دعوت کرد، از باب اینکه دعوت او را رد نکنم، به خانهی آنها رفتم. خیلی نمیدانستم درآمد و حقوق او چیست و از کجاست. غذایی خوردم و بعدها فهمیدم که او یک جاهایی در معامله رعایت حلال و حرام را نمیکند.
🔺 بعد از اینکه از خانهی آن شخص آمدم، تا چهل شب شبها برای سحر بیدار نمیشدم یا اگر بلند میشدم حال نماز شب نداشتم. تاچهل شب وضع من این طور بود.
🌕 رعایت نکردن حلال و حرام الهی توفیقات رو از انسان سلب میکنه و ما رو از امام زمانمون دور میکنه.
#امام_زمان
@rkhanjani
#هردو_بدانیم
❌با هرکسی درد و دل نکنید
اینکه در شبکه های اجتماعی،
با جنس مخالف درد و دل کنید (با علم به اینکه از ما دور هستند و ایرادی ندارد)
👈به سستی پایه های زناشوییتان می انجامد!
@rkhanjani
✅ جایگاه قسمت در ازدواج
✨ از مباحث مهمی که معمولاً در امر #ازدواج از آن خیلی سخن به میان می آید، بحث قسمت است. می گویند: سخت گیری نکنید، اگر قسمت باشد می شود و قسمت نباشد نمی شود.قسمت به معنای نقش و اراده نداشتن انسان در رخدادهای زندگی ـ از جمله ازدواج ـ درست نیست. زیرا انسان آزاد و صاحب اختیار آفریده شده است، البته این آزادی مطلق نیست، بلکه مستند به اراده و مشیت خداوند است.
✨ برای تحقق یک رخداد (ازدواج) عوامل گوناگونی از جمله اراده انسان دخالت دارد كه البته این موضوع در طول اراده خداوند است. برای ازدواج باید اراده و اقدام کنید و فرایند #خواستگاری را بگذرانید، اما درنهایت اگر توکل بر خدا کنید، ممکن است خداوند به جهت مصالحی که نمی دانید، اراده خود را بر اراده شما حاکم کند و با وجود شرایط مناسب ظاهری، آن ازدواج به سامان نرسد.
✨ بنابراین، آنچه در بین مردم معروف است كه در ازدواج قسمت و تقدیر دخالت دارد و قبلاً همه چیز معلوم و مشخص شده است و یا می گویند: فلان دختر قسمت فلان پسر است و یا بالعكس؛ این گونه سخنان صحیح نیست و هیچ ریشه دینی و عقلی ندارد. همان طور كه به روشنی، اختیار و انتخاب را در خرید و فروش، انتخاب شغل و تعیین رشته تحصیلی می بینیم، در ازدواج نیز كه موضوع مهم و سرنوشت سازی است، مشاهده می كنیم.
✨ علاوه بر حكم عقل و منطق، روایاتی كه در آن معیارهای انتخاب #همسر ذكر شده اند، دلیل محكمی بر دخالت انسان در سرنوشت خویش است. پیشوایان دین به ما توصیه كرده اند كه در #انتخاب_همسر نهایت دقت را مبذول دارید و چشم بسته ازدواج نكنید. چرا كه ازدواج یك موضوع حیاتی است و برای هركس به طور طبیعی در طول زندگی اش فقط یك بار اتفاق می افتد.
✨ بر این اساس، #پسر و #دختر جوان، نباید منتظر بخت و شانس و قسمت بمانند، بلكه چه پسر و چه دختر باید برای این تصمیم سرنوشت ساز خود را آماده كرده و با كمال دقت و خردورزی و با كمك تجارب #خانواده، راهنمایی مشاوران دلسوز و كاردان، فرد مورد نظر را انتخاب كنند. زیرا منشأ و سرچشمه بسیاری از گرفتاری ها و بدبختی های انسان، غفلت و بی تفاوتی است.
✨ اگر شما برای ازدواج اقدام کردید و موفق نشدید (خود در محقق نشدن آن دخالت نداشتید) مطمئن باشید آن ازدواج به مصلحت شما نبوده است و دیگر جای رنجش و ناراحتی نیست، این را می توان قسمت الهی دانست. پس قسمت به این معنا درست و به معنای اراده نداشتن انسان نادرست است.
✨ اعتقاد به شانس و ستاره بخت نیز یکی از آسیب های ازدواج و شبیه همان اعتقاد به قسمت (به معنای نادرست آن) است که شخص را از حرکت باز می دارد یا عاملی برای بی دقتی و سهل انگاری در ازدواج می شود. اشخاصی که به این خرافات اعتقاد دارند، یا به دلیل تنبلی و سستی برای اقدام است یا از دیدگاه روانشناسی می خواهند ضعف اعتماد به نفس (خودباوری) خویش را بازیابی کنند.
🌸 @rkhanjani
❣مهریه ما يك جلد كلام الله مجيد بود و يك سكه طلا ❣
💓 سكه را بعد عقد بخشیدم...
📖 اما آن يك جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خريد و صفحه اولش اينطور نوشت:
💕 "اميدم به اينست كه اين كتاب اساس حركت مشترك ما باشد و نه چيز ديگر،كه همه چيز فنا پذير است جز اين كتاب" 💕
🌷حالا هر چند وقت يكبار كه خستگي بر من غلبه ميكند
اين نوشته ها را ميخوانم و آرام ميگيرم.
🌹 همسر شهيد محمد جهان آرا 🌹
#ازدواج_آسان_همراه_باعشق 😍
🌸@rkhanjani
#نوجوان
💠قوانین هدفگذاریِ صحیح در زندگی2️⃣:
...معنای زندگی در سایه هدفمند بودن...
♦️ قانون شماره دو:
🔆 اهداف قابل دستیابی داشته باشید.
🔰 بسیاری از افراد تا سی سالگی #هدف مشخصی برای خود ندارند. در اغلب مواقع اکثر ما اهدافمان را بر اساس #زندگی_مردم تعیین میکنیم، و این در حالی است که ممکن است #موقعیت، #شرایط_اجتماعی و #قابلیتهایِ متفاوتی نسبت به دیگران داشته باشیم.
🔰 ممکن است شما به دنبال اهدافی باشید که به هیچ وجه برای دیگران شدنی و قابل دستیابی نباشد اما شما قادر به انجام آن باشید. ممکن است #علایقی داشته باشید که برای برخی افراد دیگر مهم نباشد.
🔰 فراموش نکنید که اهدافتان را بر اساس "تواناییها و علایق خود" مشخص کنید و به دنبال تقلید طوطیوارِ اهداف دیگران نباشید.
‼️قطعا زمانی دستیابی به اهدافتان موفقیت آمیز خواهد بود که با معیارها و ضوابط خودتان منطبق باشد.
‼️ادامه دارد...
@rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_مسیحا #قسمت_بیست_وششم ﷽ حورا: کتاب را باز کردم از آخرِ آخر: -برادر بروجردی، برادر بروجردی سل
#رمان_مسیحا
#قسمت_بیست_وهفتم
﷽
حورا:
حس میکردم از درون درحال متلاشی شدنم. بلاخره بی قراری ام را در چشم هایم نشان دادم.
مادرم فقط گفت:«درپناه خدا»
نتوانستم لبخند بزنم. نیم ساعت بعد از خانه بیرون رفتم وملینا دنبالم دوید. باهم به طرف ایستگاه اتوبوس رفتیم.
ملینا دستم را کشید و گفت:«فکر نمیکردم راست بگی»
و درمقابل سکوتم، ادامه داد: «یعنی مرسی که به قولت ....چته حورا؟»
سوار اتوبوس که شدیم، تازه متوجه کتابی که در دستم بود، شدم! کی دوباره برش داشته بودم؟!
یاد حرف ایلیا افتادم: «انگار بخشی از خودمه»
راست می گویند که عاشق شبیه معشوق میشود هرچند از او دلگیر باشد!
کشش عجیبی نسبت به نوشته های درون آن کتاب برایم ایجاد شده بود. شاید کنجکاوی درمورد سرنوشت مردی که از افسانه ها فراتر رفته بود و شاید فهمیدن راز تغییراتی که زندگی ام را به شدت تحت تاثیرگذاشته بود. کتاب را باز کردم اما باز هم نه از اول! دست گذاشتم لای صفحات کاغذ، مهم نبود کدام قسمت آن ماجرای پرهیاهو نصیبم میشود، فقط میخواستم این مرد را بشناسم. مردی که وقتی به چشمانش نگاه میکردی نسیم آرامش به صورتت میوزید هرچند آن چشمها را از پشت قاب عکسی ببینی یا نقش بسته بر دل کاغذ!
اولین جمله ای که تقدیم نگاهم شد این بود:
_اون جلو چه خبره؟ نیروهای خودین؟
+بچه های ارتشین! باید ببینیم چه خبر شده که جاده رو بستن. اِ برا چی توپو به سمت روستای پایین
جاده گرفتن؟
_این سربازه میخواد ما رو نگهداره
+بنده خدا داره وظیفه اشو انجام میده
سرباز جلویشان را گرفت:
×نمیشه جلو برید جاده بسته ست
+میخوام با مافوقت حرف بزنم
×سرگروهبان وقت نداره سرش شلوغه
_خود سرگروهبان اومد...اینکه سرگروهبان احمدیه
+میشناسیش؟ آشناست؟
_آره از بچه های کاردرسته ارتشه
سرگروهبان به طرف محمد آمد:
* سلام برادر بروجردی
+سلام از ماست. چه خبر شده؟ براچی آرایش توپاتون به طرف روستای پایین جاده ست؟
*راستش از دیشب تا حالا تو این جاده زمین گیر شدیم. عده ای ضد انقلاب توی روستا موضع گرفتن و مانع پیشروی نیروها شدن.
+حالا میخوایین چیکار کنین؟ این توپا چرا خونه های روستا رو نشونه رفتن؟
*چاره چیه؟ ضدانقلاب تسلیم نمیشه، گفتیم چهارتا گلوله توپ بندازیم توی روستا بلکه اینا خودشونو
تسلیم کنن.
+اما توی اون خونه ها مردم زندگی میکنن!
*از دیشب توی این سرما باهاشون مدارا کردیم دیگه چاره ای نداریم می بینید که نیرو ها خسته و
بی رمقن.
+نه سرگروهبان این درست نیست. مردم که گناهی ندارن. ما باید مشکل رو خودمون حل کنیم.
ناگاه ضربه ای به پهلوی حورا او را از اقیانوس کلمات بیرون کشید.
ملینا به شیشه پنجره چسبیده بود و بااشتیاق میگفت:«اونجا رو ببین بستنیارو ! رسیدیم شهره بازی برام بستنی میخری؟»
حورا سری تکان داد و خواست دوباره مشغول کتاب خواندن شود که ملینا سرش را جلو آورد و گفت: اون پیرزنه رو ببین...
به قلم سین کاف غفاری
🌸 @rkhanjani
❢░🌸ꦿ🍃🌸🍃 ꦿ🌸🍃
🌸 ꦿ🍃🌸 ꦿ🍃
❢░🌸ꦿ🍃
✨*بسم الله الرحمن الرحیم*✨
اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان (عج)
✨*السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان*
🍃
❢░🌸ꦿ🍃
🌸 ꦿ🍃🌸 ꦿ🍃
❢░🌸ꦿ🍃🌸🍃 ꦿ🌸🍃
@rkhanjani
لقد خلقنا الانسان فی کبد....
#بلد۴
———🌻⃟————
@rkhanjani
تا حالا به معنی کبد توجه کردید...
شاید میخواد بفرماد در رنج ها تحمل استواری و راست قامتی در شما هست ، از پا درنیاید لطفا
برین دنبال راه حل هایی که شما رو به رشد و استواری و راست قامتی میرسونه
شاید ...
به هر حال خیلی معنی لطیفی داره
😊😊😊
#خدای_مهربانم❤
———🌻⃟————
@rkhanjani
👌👌🤲🤲😍😍
#خلاصه_اینکه_خدایا_خیلی_خیلی_شکرت❤
———🌻⃟————
@rkhanjani
👌تصورات_اشتباه_قبل_از_ازدواج :
〽️🔰عوضش می کنم...
دخترهایی که در استانه ازدواج هستند پرسش های بسیاری در ذهنشان هست که تلاش می کنند پاسخی برای آن ها بیابند و تصوراتی که بسیاری از آن ها می تواند اشتباه باشد.
یکی از اشتباه هایی که بسیاری از دختران قبل از ازدواج مرتکب می شوند، اصرار به تغییر شخصیت طرف مقابل است. آنها فکر می کنند قبل از شروع زندگی باید به اصطلاح گربه را دم حجله کشت و برای این کار تلاش می کنند همسر آینده شان را با دعوا، قهر، خواهش و هر راه دیگری که می دانند عوض کرده و شبیه تصویر ذهنی خود کنند. آنها فکر می کنند هم شکل بودن و هم رنگ بودن، تضمینی برای ازدواج موفق است، اما اشتباه می کنند. اگر شما هم چنین فکری را در سر دارید، نباید فراموش کنید که شما و همسرتان، از دو خانواده و دو فرهنگ متفاوت هستید و هرگز نمی توانید دنیا را از یک دریچه ببینید. هر یک از شما تجربه ها و باورهای متفاوتی دارید و تا زمانی که در تعارض با هم قرار نگیرید و رابطه را با هم نسازید، تهدیدی متوجه شما نخواهدبود.
#سبک_زندگی
@rkhanjani
🔷🔹 جوانكى را ديدم كه به سبك فلان مجله مى گويد كه من كمبود محبت دارم و كسى را مى خواهم كه به من محبت كند.
و باز به سبك همان مى گفت كه كسى مرا درك نكرده، كسى مرا درك نمى كند!
🔹 خنديدم در حالى كه در درونم طوفانى بود. آرام گفتم برادر تو هنوز ظرفيت خودت را درك نكرده اى.
تو خودت را درك نكرده اى و گرنه محتاج درك ديگران نبودى.
و گفتم: كسى كه با اين همه محبت از خدا، كمبود محبت دارد،
كسى كه محبت خدا او را پر نكرده، ديگر محبت چه كسى او را سرشار مى كند؟!
🔹 بيچاره تو كه درياى محبت را احساس نكرده اى، با قطره هاى به منت آلودهى اين زن و فرزند و پدر و مادر چه مى كنى؟
🔹 ما نمى دانيم كه حرفهامان به كجا مى خورد و همين طور تقليد زده مى گوييم، كمبود محبت داريم. ما كمبود محبت نداريم. ما محبت را نمى شناسيم و جلوههاى گوناگون آن را نمى فهميم.
🔹 خيال مى كنيم مرگ پدر، مريضى مادر، تنهايى و بى كسى و خوارى و ذلت، دليل بر كمبود محبت است.
همينها بزرگترين محبت هاست كه مى سازد، كه بارور مى كند.
مگر آمده ايم كه با پدر بزرگ باشيم و دست مادر را بر صورت خود احساس كنيم. و مگر اين كمبودها خودش سرشار كننده نيست؟
🔷🔹ما هنوز نمى خواهيم از اين تربيت آمريكايى صرف نظر كنيم.
🔹ما نمى خواهيم ارزش عقده ها را بفهميم؛
عقده هايى كه اگر با شناخت و آگاهى تو تركيب شوند و اگر با رهبرى تو هدايت شوند، بزرگترين حركتها را به دنبال مى آورند.
🔹 ما نصف راه را رفته ايم كه سرشاريم، نصف ديگرش را بايد با آگاهى ها و شناخت هايى از خودمان و از دنيا تأمين مى كرديم.
🔹ما خيال مى كنيم كه آمده ايم تا خانه بسازيم، بزمى بسازيم و همين كه خانه مان راخراب مى كنند و بزممان رابه هم مى زنند ناله مى كنيم و بانگ برمى داريم كه مسلمانى نيست، كه خدا نيست.
🔹بى خبر! بى خبر! آنها مى خواهند تو را بسازند
و تو را آورده اند كه بسازند و اين است كه بزمت را مى سوزانند، كه خانه ات را خراب مى كنند، كه محبوب هايت را مى شكنند، كه مگر برخيزى.
🔹خرابت مى كنند، تا آب شوى. ديوارهايت را مى ريزند تا به وسعت برسى.
🔹و اين است كه تو بايد خودت بخواهى و طلب كنى و اگر نخواهى و كردند، شكر كنى و يا لااقل صبر داشته باشى كه بارور شوى،
نه آنكه جزع بزنى و فرياد، كه فرياد خريدارى ندارد و در زير اين گنبد كبود، بازارى ندارد، كه
🔹دنيا با درد همراه است و با غم مخلوط و با رنج پيچيده...
📚 صراط، صفحه ۱۲۱
@rkhanjani