#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت13
با ویلچرش طرف آشپزخانه رفت از اپن گرفت و به سختی بلند شد.
نگران شدم وگفتم:
–مواظب باشید.
شنیده بودم از خواهرش زهرا خانم که کمکم می تواندراه برود. ولی جلو من تا حالا این کاررا نکرده بود.
کتابی روی اپن بود همان کتابی که هردویمان خیلی دوستش داشتیم. آن رابرداشت و نگاهی از روی محبت به من انداخت و گفت:–این کتاب رو دلم می خواد بدمش به شما. دودستی کتاب رو به طرفم گرفت.
بازاین معلم زندگی ام مراشرمنده کرد. کتاب راگرفتم و گفتم:–ولی شما خودتون...حرفم راقطع کرد.–پیش شما باشه بهتره.
نگاهم را از روی کتاب به چشمهایش سر دادم. اوهم نگاهم می کرد، ولی سریع این گره نگاهمان را باز کرد.
بالبخندگفتم:–البته به نظرمن شما نیازی به این کتاب ندارید، چون خودتون شبیهه یکی از شخصیت های این کتاب هستید.–اغراق اونم دراین حد؟ ممکنه فشارم روببره بالاها.
🌺🌺🌺
–خب این نظرمنه، برای همین میگم نیازی بهش ندارید.آهی کشیدوگفت:–اینجا نباشه بهتره...وقتی می بینمش دل تنگی خفهام می کنه.انگار غم عالم را در جملهاش ریخته بود.خیلی دلم می خواست بپرسم دل تنگ کی؟
ولی ترسیدم بپرسم.ازجوابش ترسیدم.خیلی آرام به طرف اتاقش رفت. کتاب رادر بغلم فشردم و آرزو کردم کاش آرش اعتقادات این مرد را داشت.
با صدای گریه ی ریحانه به طرف اتاقش رفتم. دستم را روی سرش گذاشتم. تبش قطع شده بود.بغلش کردم.غذایی که عمه اش برایش درست کرده بودو همیشه درظرف مخصوصش می گذاشت، از یخچال برداشتم. گرمش کردم و به خوردش دادم.ریحانه سرحال شده بود.چند تا اسباب بازی مقابلش ریختم تا بازی کند.
کتابی را که آقای معصومی داده بود را باز کردم تا نگاهش کنم.متوجه یک برگه شدم که لای کتاب بود، با خط خوش خودش این شعر را با قلم ریز، خطاطی کرده بود.
به جز غم تو که با جان من هم آغوشست
مرا صدای تو، هر صبح و شام، در گوشست
چراغ خانه چشم منی، نمیدانی
که بی تو چشم من و صحن خانه، خاموشست
🌸🌸🌸
وقتی خواندمش تپش قلب گرفتم، همین جوربه نوشته خیره مانده بودم شاید مدت طولانی.
حالا فهمیدم منظورش از دل تنگی خفه ام می کند یعنی چی.آنقدرحجب و حیا داشت که اصلا فکر نکنم من رادرست دیده باشد چطوری...
با این فکر لبخندی روی لبهایم امد و نمیدانم چرا تصویر عصبانیه مادرم جلوی چشم هایم ظاهرشد.بیچاره مدام می گفت تو نروآنجا، سعی کن بچه رااینجابیاوری، من خودم نگهش میدارم.
ولی آقای معصومی اجازه نمیداد خوب حق هم داشت.بیچاره مامانم از این که اینجا می آمدم همیشه ناراضی بود و سفارش می کرد مواظب همه چیز باشم.ولی من آنقدراز این معلم سربه زیرم تعریف می کردم که کمکم مامان اعتمادکرد.
می گفتم مامان تا وقتی من آنجاهستم او زیاد بیرون نمی آید، بیرون هم بیاید زیاد اهل حرف زدن نیست، به جزدرمواقع ضروری.
آنجا مثل اداره است. اودراتاق خودش کارش را انجام می دهد من هم این ور،گاهی که
شاگردهایش برای آموزش خطاطی می آیند، از من می خواهدکه ازاتاق ریحانه بیرون نیایم. حتی برای بازکردن درهم خودش می رود.
این حرفها خیال مامان را راحت می کرد. بااین حال سفارش کرده بود به کسی نگویم اینجا کار می کنم. به جز خانواده خودمان و خاله ام کسی خبرنداشت.
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
🌸 @rkhanjani
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅 السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام...
🌱تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد،
ای مولایی که حقیقت سلام هستی و روز آمدنت، زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
🌸🍃
✍کلام امام کاظم (ع)در مورد شیعیان و منتظران امام عصر (عج)فرمودند:
✅خوشا بر احوال شيعيان ما كه در غيبت قائم ما به رشتهء ما متمسّك هستند و بر دوستى ما و بيزارى از دشمنان ما ثابت قدم هستند ، آنها از ما و ما از آنهائيم ، آنها ما را به امامت و ما نيز آنان را به عنوان شيعيان پذيرفتهايم پس خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال آنها بخدا سوگند آنان در روز قيامت هم درجهء ما هستند .
📚کمال الدین ـ ج۲ ص۳۸۸
🌷میلاد امام کاظم (ع) مبارک
@rkhanjani
14.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷صلوات خاصه ☝️
🌷امام موسی کاظم علیه السلام
🤲 التماس دعای فرج
♡••♡••♡••♡••♡
🌸@rkhanjani
اهدناالصراط المستقیم....
#حمد
———🌻⃟————
@rkhanjani
من از « الیوم اکملتُ لکم... » اینگونه فهمیدم
خدا با مهر او دین مرا اندازه می گیرد
#مولاعلی💚
———🌻⃟————
@rkhanjani
📢 بعد از اثبات اصل غدير، بايد بهدنبال گسترش معارف غدير و ارتقاء درک از امام باشیم.
💠 استاد ميرباقری:
«نوع بحثهايی که در باب حادثه غدير اتفاق میافتد، در خط مرزی طرفداران غدير و مخالفان غدير است؛ تمام هدف اين است كه اثبات کنيم غدير وجود داشته است. البته اين امر هم بايد انجام بگيرد؛ در طول تاريخ هم براي اين کار زحمتها کشيدهاند؛ عبقاتالانوار، الغدير و آثار شيعي ديگر مشحون از حقايق و زحمات و رنجهايی است که بزرگان شيعه كشيدهاند؛ اما به نظر میآيد در حال حاضر، اين اقدامات ديگر کافی نيست.
بعد از اثبات اصل غدير، بايد بهدنبال گسترش معارف غدير و ارتقاء درک از امام بود. نظام ولاییای که شيعه تعريف میکند ـ که نظام سياسی شيعه هم هست ـ و چيزي فراتر از يک نظام اجتماعی است. بحث از يک جريان حقيقي در کل عوالم است كه بهتدريج بايد تلقی و القاء شود؛ يعنی بحث ولايت اميرالمومنين (ع) فقط اين نيست که چه کسی حکومت میکند؛ بلكه بحث از جريان ولايت حقهای است که بستر تحقق توحيد در عالم است؛ بحث از معرفت ولی خدا و خليفه الله است که زيارت جامعه کبيره جلوهای از آن کمالات است.»
@rkhanjani
🍃 آبادی دلم
دلم میخواهد یک بار دلت را ببینم. یعنی میشود خدا برای یک لحظه هم که شده دلت را در مقابل نگاهم به تصویر بکشد؟! میخواهم ببینم در دلت برای چه کسانی خانه ساختهای؟ میخواهم دنبال خانۀ خودم بگردم و ببینم آیا پیدا میکنم یا نه؟ و اگر هست، چه قدر آباد است؟! من دعای خانهات آباد را دوست دارم، اگر مقصود خانهام در دل تو باشد.
کاش از زبان تو میشنیدم که برایم دعا میکنی: خانهات آباد!
شبت بخیر آبادی دلم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@rkhanjani