✅فک مي کنم تنهام.همه رو مي بينم يه کسي دارن که مياد پيششون باهاشون حرف مي زنن ولي دوستاي من پيشم نميان مگه کاري داشته باشن.البته اخلاق من به قول خودشون پچگانه هس و زياد حرف مي زنم.ميخوام اين رفتترامو ترک کنم و هم دوست هاي خوب و بيشتر پيدا کنم ولي نمي شه.يکمم خجالت مي کشم برم و با کسي که نمي شناسمش حرف بزنم تا دوست شم ولي با دوستام خيلي هم خوبم????
✅نياز شما به برقراري ارتباط دوستانه با دوستانتان کاملا طبيعي و بر اساس نيازهاي غريزي انسان است. بنابراين کملطفيهاي آنان در قبال محبتهاي شما بسيار آزاردهنده بوده و طبيعي است که شما از اين حالت احساس ناراحتی و تنهایی کنید.
خداي تعالي به دوستي ميان بندگان، بسيار اهتمام دارد و براي اين دوستي قاعدهها و سنتهاي بسياري، وضع كرده است. وقتي روابط انسانها با يكديگر بر اساس الفت و محبت باشد بسياري از گرفتاريها زايل ميشود و هر چه اين دوستي و محبت زياد باشند باعث اتحاد و رفع دوگانگي و اختلاف ميشود.
انسان بي دوست تنهاست و احساس تنهايي براي انسان مثل محروميت گل از آب است. براي نشاط ما بايد دوستاني داشته باشيم. اگر دوستان شما بد هستند يا به اعتماد به نفس شما ضربه مي زنند، تلاش كنيد با توسعه مهارت هاي ارتباطي و از مكان هاي فرهنگي و مسجد دوست خوب گزينش كنيد. البته دوستي مراحلي دارد. در ابتدا با افراد ارتباط نيك داشته باشيد ولي اعتماد را بگذاريد براي وقتي كه خوب خوب شناختيد و امتحاناتشان را پس دادند. البته مشکل پرحرفی تان را باید به تدریج بر طرف نمایید و اجازه ندهید این مشکل مانع ارتباطی ایجاد کند.
در خصوص پيدا کردن دوست و تقويت روابط اجتماعي توصيه ميکنيم:
1. سعي کنيد روابط اجتماعي خود را با ديگران تقويت کنيد و با صفاتي که عرض شد دوستان خوبي انتخاب کنيد. براي اين کار در وهله اول بايد اعتماد به نفس خود را افزايش دهيد.
2. دوست انسان اگر طرف مقابل را فردي بزرگوار بداند در برخوردهايش بزرگوارانه برخورد ميكند و حاضر به تحقير دوست خود نيست و ارزش او را در همه حال حفظ ميکند. اما دوستاني چون دوستان شما از اين وضعيت فاصله گرفته و شما را تنها می گذارند.؛ در حالي که احساس ارزشمندي يا عزت نفس نياز فطري انسان است و در همه حال بايد حفظ شود.
3. گاهي دوستي ها بر اساس شناخت همه جانبه و پايه هاي ديني و معنوي است. در اين دوستيها توجه و تمركز به سيرتها (نه صورت) و صفات نيك و اتحاد در دينداري و باورها سبب مي شود كه دو نفر به هم پيوند عاطفي بخورند. اين افراد به جهت دوستي پرفايده اي كه دين بر آنها طرح ريزي كرده از وفاداري، رازداري، مهرورزي، همدلي و همدردي، ايثار، تعاون و... برخوردار ميشوند. حمايت و زيارت و ديدار از همديگر را وظيفه ديني خود مي دانند. اين دوستيها پايدار است چون شالوده آن كه دين است با ثبات است. طبق روايات، مؤمن با ديدار برادر مؤمنش تسكين مي يابد و آرام ميگيرد. اما اگر دوستي به شكل ناهنجار باشد، سازمان رواني فرد را به هم ريخته و بر غذا خوردن، خواب، روابط اجتماعي، خويشتنداري و مديريت هيجاني و ذهني اثر ميگذارد.
4. هرچند برخوردار نبودن از دوست و تنها زندگى كردن، علاوه بر مشكلات دنيوى، خسارتها و ناگوارىهايى را در سراى ديگر به دنبال دارد، اما هرگز نبايد فراموش كرد كه دوستى با افراد ناشايست و همنشينى با گناهكاران و افراد ناباب، به مراتب از نداشتن دوست زيان بارتر است. همواره توجه داشته باشید که داشتن یک دوست خوب بهتر از داشتن چنین دوست متوسط یا بد است.
پس سعي کنيد دوستان خوب را شناسايي و انتخاب نماييد.
براي كسب مهارت هاي دوستي دو كتاب زير را با دقت و به تدريج بخوانيد:
1- رفاقت و دوستي از ديدگاه قرآن و روايات، محمد بيستوني، نشر بيان جوان، تهران
2- دوستي در قرآن و حديث محمدي ري شهري؛ همکار محمد تقديري؛ ترجمه حسن اسلامي، نشر دارالحديث، قم.
@Khanjanidroos
4_5875484783840067941.mp3
1.27M
🌿جهت دهی به خواسته ها ......
استاد علی صفایی حائری
✅ يك محقق هنگامى به حق مىرسد كه...
استاد علی صفایی ره
كسى كه مىخواهد راه را بيابد و به حقيقتى برسد، تنها اين برايش كافى نيست كه تفكراتى داشته باشد؛ گرچه تفكر زيربناى تربيت و عامل رشد است. ما مىبينيم چه بسيارند كسانى كه با تفكراتى وسيع، نه تنها به حق نرسيدهاند،بلكه يا مأيوس شدهاند و ماندهاند و يا منحرف گرديده و رفتهاند. و اين هر دو دسته، كم نيستند و مشخص هم هستند.
كسى كه مىخواهد به مقصد برسد بايد هم راه برود و هم از راه برود و در راه شروع كند؛ وگرنه رفتنِ تنها،بدون نتيجه است.
يك محقق هنگامى به حق مىرسد كه تحقيق صحيحى را شروع كرده باشد و روش صحيحى را به كار گرفته باشد. و اين است كه بايد محقق قبل از هر چيز خود را از كشش هر عقيده و هر مكتب آزاد كند.
فكر انسان همانند يك قطبنما مىتواند راه را روشن و مشخص كند، به شرط اينكه يك قطبنما تحت تأثير كششها و جاذبهها قرار نگرفته باشد.
#مسئولیت_وسازندگی ج۱ ص۷۳
@Khanjanidroos
✅ معنای #صلوات
استاد علی صفایی ره
كسى كه بهرههايى از كسى گرفته و محبتهايى از او ديده، اگر بخواهد در برابر آن محبتها چيزى بدهد و چيزى هم ندارد كه در خور او باشد چون هر آنچه را هم كه دارد از خود اوست به كس ديگرى رو مىآورد كه بزرگ تر و برتر و از او به ما نزديك تر است، از او مىخواهد كه تو پاداش او و بهرۀ او - رسول - را بده؛ چون او به من محبت كرده، تو بر او درود بفرست و به او پاداش بده و او را سرشار كن تا اينها او را از وسعتها و درودها و رحمتها انباشته كند. «صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً ناميةً زاكِيةً تَرْفَعُ بِهَا دَرَجَتَه ١» ، تا او به مقامات و مراحلى كه بالاترين مقامات و مراحل است برسد؛ چون راه كه محدود نيست، بىنهايت راه در پيش است. اين است كه تو از رسولى كه سرشار شده و بهره گرفتهاى، بر او درود مىفرستى تا پاداشى باشد در برابر محبتهاى او: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».
@Khanjanidroos
ضرورت نهی از منکر در جامعه برای حفظ عفاف از دیدگاه شهید بهشتی(ره)
برپایه تعالیمی که از اسلام میشناسیم انسان آزاد است. حتّی آزادست که خدا را اطاعت نکند و یا اطاعت کند، امّا در جامعه که در مرآ و منظر هزاران نفر دیگریم، آنجا دیگر محیط اجتماعیست. در آن محیط، گستاخی من در گناه، اگر آن نوجوان عزیز را بلغزاند و او را به گناه بکشاند، من به او خیانت کردهام و اسلام آزادی در خیانت را آزادی نمیداند، ضدّ آزادی میداند.
بنابراین در حدّ مسائل شرعی و رفتارهای فردی افراد تا با خودشان هستند، کاری با آنها نداریم، امّا اگر در جامعه کار خلافی انجام دهند، همه مسلمانان اعتراض میکنند و بسیار کار خوبی میکنند.
مثلاً نگاه میکنند اگر از خط ممتد عبور میکند همه اعتراض میکنند، اگر این آدم در کوچه و خیابان چشمش دنبال ناموس مردم باشد به او بیشتر از همه اعتراض میکنند. چطور از خطوط راهنمائی عبور میکنند و خلاف انجام میدهند اعتراض میخواهد اما خط عفاف و پاکدامنی را شکستن، اعتراض نمیخواهد؟
اینجا جامعه اسلامیست، همانطور که نظم عبور و مرور محترمست، عفّت و پاکدامنی هزاربار از آن محترمتر است. نمیتوان گفت که خط راهنمائی یک چیز اجتماعی و عفّت و پاک چشمی فردی است.
اینجاست که اسلامِ ما از اسلام دیگران جدا میشود. اینجاست که ما میگوئیم انقلاب اسلامی یعنی انقلابی که به این ارزشها اهمّیت فراوان بدهد.
جامعه باید پالوده شود و محیطش محیطی باشد پاک از مظاهر گناه و هرگز نمیتوان به کسی گفت که چرا نهی از منکر میکنی، نهی از منکر شعار اسلامست.
@Khanjanidroos
#شهید_بهشتی: #آزادی یعنی آزاد شدن از هوا و هوس
💠آزادی از دیدگاه #اسلام عزیز ما در درجه اول آزادشدن انسان از بندگی است. آیا نگریستهای به آن انسانی که هوی و هوسش و تمایلاتش را میپرستد؟ هوس کیش است، هواپرست است و با اینکه خیلی عالِم است و دارای گنجینه معلومات، اما خدا او را گمراه کرده است؟
💠آزادی آن است که انسان در برابر حاکمیت هوی و هوسها و تمایلات درونی گوناگونش، بر انتخاب و رفتارش آزاد بماند و آزادیش را حفظ کند و این شهیدان عزیز ما چنیناند. اینها خودشان را در برابر بسیاری از هوسها آزاد کردند و تا آزاد نشوند، بدین راه قدم نمینهند، این است که آن آزادی که باید نظام حکومت اسلامی به زن و مرد و پیر و جوان و کارگر و کشاورز، تهرانی، روستایی، پیشهور، دانشجو، فرهنگی، دانشگاهی، روحانی، و کارمند و همه قشرهای ما بدهد.
💠تا ما در خط تسلط بر هواها حرکت نکنیم به این آزادی نمیرسیم و محیط اجتماعی تاثیر به سزائی دارد در اینکه درون من و شماها رشد کند یا ذکر خدا رشد کند.
@Khanjanidroos
⁉️ چگونه امام صادق چهار هزار شاگرد پرورش دادند؟
🔻آنچه در نقلها آمده آن است که چهار هزار نفر از ایشان نقل قول کردهاند نه آنکه مانند شاگردانی به صورت مرتب خدمت ایشان می رسیدند.
🔻با این وجود، باید به نکات ذیل توجه کرد:
1️⃣ زمان امامت امام صادق(ع)، دوران طلائی شیعه میباشد. به جهت درگیریهایی که بین دو جریان اموی و عباسی وجود داشت، فضای اجتماعی کمی بازتر شده و موقعیتی به وجود آمد که امام توانست در آن، شاگردان بسیاری را تربیت کند و روح تازهای در کالبد شیعه بدمد.
2️⃣ برخی از مورخان و محدثان بیان داشتهاند که چهار هزار نفر از امام صادق(ع)، روایت نقل کردهاند: » محدثان اسامی راویان ثقهای که با وجود اختلاف نظرات و اعتقاداتشان، از امام صادق(ع) نقل میکردند را چهار هزار نفر دانستهاند».همانگونه که از این نقل به دست میآید، تعداد کسانی که از ایشان نقل قول کردهاند، چهار هزار نفر بودهاند و این لزوماً بدان معنا نیست که تمام این افراد، شاگرد حضرتشان(به معنای واقعی کلمه) بوده باشند بلکه ممکن است بسیاری از آنان تنها مدت بسیار کوتاهی امام را دیده و از ایشان خبر نقل کردهاند.
3️⃣ در علم حدیث، ناقل(نقل کننده) و منقول عنه( کسی که خبر از او نقل میشود) را شاگرد و استاد نیز میگویند؛ لذا این احتمال وجود دارد که آنچه به عنوان وجود چهار هزار شاگرد برای امام صادق(ع) عنوان میشود، از این اصطلاح نشأت گرفته باشد. بنابر این داشتن چهار هزار شاگرد برای امام صادق(ع) بر اساس این اصطلاح خاص است ولی دلیلی در وجود این تعداد شاگرد (به معنای رایج شاگرد بودن) وجود ندارد.
4️⃣ طبیعی است که شاگردان آن حضرت را هر تعداد بدانیم، تأثیری در شخصیت، مقام و ارزشمندی آن امام همام برای ما ندارد و ما در هر صورت ایشان را در بالاترین درجه و مقام میدانیم.
@Khanjanidroos
✅گفتوگو از اولياء در جمع ...
استاد علی صفایی
ذكر و يادآورى از صاحب امر و عالم آلمحمد، دعوت به آنهاست و طبيعى است كه گفتوگو از اولياء در جمع و در كوى و برزن باعث زنده شدن ياد آنها و احياى امر آنهاست. همين ذكرها و يادآورىهاست كه آتش اشتياق به ولىامر را سركش مىسازد و در خانهى آنها را باز مىگذارد كه درباره على بن يقطين مىگويند؛ در يك سال در كنار بيت، هزارها نفر براى او تلبيه مىگفتند و لبيك سر مىدادند.
على بن يقطين با استيجار آنها كه از شيعيان فقير و دور از مدينه بودند، هم زندگى آنها را تأمين مىكرد و هم در خانهى امام صادق عليه السلام را باز نگه مىداشت و هم راوى مىساخت و هم معارف شيعه را تا امروز سرشار مىساخت.
ذكر عالم و دعوت به او، دعوت به حكم و حكومت و احياى امر آنهاست.
جمعآورى نيرو براى درگيرى آنهاست.
بىجهت نيست كه اينگونه از ذكر و مذاكره و احياى امر و احياء دين و احياء قلب گفتوگو مىنمايند.
@Khanjanidroos
🔳⚫️🔳⚫️🔳
به حضرت صادق علیهالسلام عرض كردند امور زندگی خود را بر چه اساسی بنا كردهاید؟
🔹 فرمودند بر چهار اصل:
1-فهمیدم كه عمل مرا دیگرى انجام نمیدهد، پس به كوشش پرداختم.
2-دانستم كه خداوند بر حال من اطلاع دارد خجالت كشیدم.
3-فهمیدم روزى مرا دیگرى نخواهد خورد آرامش یافتم.
4-و دانستم بالاخره بسوى مرگ می روم به همین جهت آماده آن شدم.
@Khanjanidroos
#مرد شوید تا #زن خوبی باشید!
#فیمینیست ها زنانی هستند که چون خودشان هنر زن بودن را بلد نیستند می خواهند تمام زنان را از زن بودن محروم کنند.
وقتی زنی نداند زن بودن چیست، خود را مردی می پندارد با زور بازوی کمتر و محدودیت هایی در پوشش
زور بازو را با کارهای خشن و محدودیت پوشش را با بی بند و باری جبران میکند.
@Khanjanidroos
ایا دعایی برای کاهش طول عمر وجود دارد؟
آنچه از روایات استفاده می شود این است که نباید هيچگاه از خداوند طلب مرگ نمود بلكه آنچه ممدوح و مطلوب است طلب عمر طولاني در صراط طاعت و بندگي خداوند است.
کسانی هستند که چون زندگی و مشکلات آن به آنها فشار می آورد آرزوی مرگ می کنند ، و مرگ را چاره همه گرفتاری ها می دانند ،اما آیا این آروزیی است که اجابتش آن ها را واقعا خوشحال خواهد کرد؟
اگر ما انسان های وارسته ای هستیم که با طلب مرگ می خواهیم از این جهان برویم که آسوده شویم این باز جای سۆال دارد بنده خوب و مطیع خداوند هرگز آرزوی مرگ نمی کند او راضی است به رضای خدا،اگر هم از ترس مشکلات است که مرگ برای انسان های مأیوس و درمانده که امید به خداوند متعال را از دست داده اند ،هولی بزرگ است کسی که امید ندارد رحمت خداوند در زندگی شامل حالش شود ،پس نباید در مرگ هم امیدی به رحمت او داشته باشد .
در روایتی بیان شده است كه پیامبر اعظم به دیدار مریضی رفتند كه از شدت بیماری آرزوی مرگ می كرد، رسول خدا در جواب او فرمود:
( آرزوی مرگ نداشته باش، زیرا اگر تو آدم خوب و نیکو کاری باشی با طولانی تر شدن عمرت بر کارهای نیک شما افزوده می شود و اگر آدم بدی باشی با تأخیر افتادن مرگت، چه بسا دچار عتاب شوی(یعنی یا توبه كنی و یا كفاره گناهانت را پس بدهی )(وسائل الشیعه، ، ج2، ص449 )
همچنین در روایتی دیگر افرادی را كه آرزوی مرگ می كنند را سرزنش كرده ،می فرمایند:
«لا تَمَنَّ المَوت فَإِن كُنتَ مِن أَهلِ الجَنَّه فَالبَقاءُ خَیرٌ لَك وَ إِن كُنتَ مِن اَهلِ النّار فَما یعجِلُكَ إِلَیها:چرا درخواست مرگ میكنی؟ اگر اهل بهشت باشی بمانی بهتر است، (چون كارهای نیك بیشتری انجام می دهی )امّا اگر اهل آتش باشی، چرا برای رفتن به جهنّم شتاب میكنی؟
زندگی رنج دارد سختی دارد ،خوش و زیبایی هم دارد ، سختی ها همیشه جایشان را به آسایش و راحتی می دهند ، و تنها چیزی که ما را به آن ها نزدیک می کند صبر است. خداوند متعال در قرآن فرموده است«همانا بعد از سختی آسانی است». پس بهتر است به وعده خدا دل بسپاریم و خوش باشیم و آرزوی مرگ را کنار بگذاریم که این اتفاقی ست که بدون دعا کردن هم برای همه ما دیر یا زود، بالاخره پیش می آید و دستمان برای همیشه از دنیا کوتاه می ماند.
🍃
🌺🍃
@Khanjanidroos
🌿🌺🍃🌺🍃 #آرزوی_مرگ
#دعا_برای_مرگ
✅اهمیت برنامه ریزی
استاد علی صفایی ره
برنامهريزى ،باعث مىشود كه كارهاى پراكندهى تو هماهنگ شود و نيروهاى رها و بىحاصل تو، يك جهت و يك سو شود، كه در دعاى كميل مىخوانيم: «اَسْئَلُكَ انْ تَجْعَلَ اعْمالى وَ اوْرادى كُلُّها وِرْداً واحداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً»؛ از تو مىخواهم كه تمامى كارها و حرفهاى مرا، يك كار و يك حرف قرار بدهى و حال و احساس مرا، هميشه در خدمت خودت بگذارى. آنچه كه كارها و حرفها و حالهاى گوناگون و پراكنده را وحدت مىدهد و دوام مىدهد، همين طرح و تقدير است.
@Khanjanidroos