سه راه رسیدن به موفقیت در زندگی
فرقی نمیکنه چه شغلی داری و یا مشغول به چه کاری هستی .
لوازم مورد نیاز 👇
۱_داشتن یک ابزار برای نوشتن کارهای روزانه مثل دفتر / یک اپلیکیشن / برگه های معمولی
۲_اولویت بندی کارها
الف_کارهای حیاتی و لازم و مهم که حتما باید هر روز سر ساعت انجام بشه و نمیشه این کار رو به روز دیگه یا حتی ساعات آخر روز موکول کرد
ب_کارهای عادتی مثل روتین هایی که هر شخص برای خودش داره و انجام و یا ترک این کارها رو برای خودش لازم میدونه
ج_کارهای روزمره
۳_تعهد / قول قرارهایی که با خودمون داریم برای انجام کارها همراه با تشویق و یا ...
بنویسید تا از نتایج آن لذت ببرید
اکثر افراد موفق دنیا هر روز صبح میدانند که تا شب چه کارهایی و با چه اولویت های باید انجام دهند و همه را از قبل مکتوب کرده اند.
@rkhanjani
#هجرت
شهید حاج قاسم سلیمانی:
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
اولین پایه رسیدن به مقام شهادت مسئله هجرت است. هجرت از خود، هجرت از مقامات خود، هجرت از مال خود، هجرت از مکان خود، هجرت از دلبستگیهای خود، هجرت از زیباییهای خود.
شهید سید مرتضی آوینی:
کتاب گنجینه آسمانی
و اگر تو میخواهی كه به كربلا برسی، بايد از خود و دلبستگی ها، از سنگينیها و ماندنها گذر كنی و غل و زنجير جاذبههای دنيايی را از پای ارادهات بگشايی و هجرت كنی.
@rkhanjani
اگر شب قدر، شب وصول به معشوق است، اگر شب قدر، شب رستن از حجب ظلمانی است. سحرِ ۱۳ دی ۹۸ شب قدر حاج قاسم بود. شبی بود که خدا حاج قاسم را پاکیزه پذیرفت.
#حاج_قاسم
#شب_قدر
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥معذرت میخوام...
✍استاد عالی
@rkhanjani
✅اخلاص حاج قاسم
✍اخلاص حاج قاسم سلیمانی در همه کارهای که انجام می داد باعث شد خداوند به او چنین عزت و محبوبیتی عنایت کند. هیچ وقت اجازه نمی داد از او تعریف کنند و در مجلسی که دعوتش می کردند اگر در آنجا عکسش نصب شده بود می فرمود : اگر می خواهید من صحبت کنم عکس من را بردارید.
@rkhanjani
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_اول
دوباره روسریم رو آوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم .
"اه . حجاب چیه آخه."
_ مامان حالا اگه دو تا تار مو بیرون باشه قرآن خدا غلط میشه؟
مامان _ عههه . همیشه موهات بیرونه حالا یه بارم به خاطر امام رضا بذاری تو که چیزیت نمیشه!
_ هوووووووف. نمیشه! نمیشه!نمیشه!
موهای من لخته خب. هی میریزه بیرون . اوه اوه من موندم چادر چهجوری میخوام سرم کنم؟ گفتم نیاما نذاشتید.
بابا_ دخترم انقدر غر نزن. حالا الان هنوز مونده تا برسیم. با این ترافیک به نماز که نمیرسیم . بذار هر وقت رسیدیم، دم حرم درست کن.
_ خب بابا جان. کلا نمیشه! مامان خداییش تو چهجوری این چادرتو نگه میداری؟
امیر علی: خواهر من یه هد میگرفتی راحت میشدی . چادر لبنانی که نگه داشتنش کاری نداره . بعدشم چادر سر کردن عشق میخواد که بشه نگهش داشت .
_ خوب خوب. دوباره شیخمون شروع کرد . باشه داداشی سری بعد چشم. الانو چیکار کنم؟
امیر علی : بابا جان لطفا تو خیابون امام رضا یه جا وایسید . اینجوری نمیشه کاریش کرد.
بابا_ باشه .
_ تنکس ددی . میسی داداشی .
ببخشید من خودم رو معرفی نکردم.من تانیا هستم . 19 سالمه و سال اول پزشکی. البته اسمم تو شناسنامه حانیه هستش ولی من کلا با دین و مذهب کاری ندارم . به خاطر همین با این اسمم راحت ترم . من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که خوشبختانه توش چیزی به اسم اجباروجود نداره و هرکس خودش راه خودش انتخاب میکنه . منم راهم رو کلا جدا از خانوادهام و دین انتخاب کردم .البته نه اینکه اصلا خدا رو قبول نداشته باشم چرا دارم. ولی خوب کلا معتقدم که انسان باید آزادی داشته باشه و دین دست و پای آدم رو میبنده . خوب بگذریم . یه برادر هم دارم که قربونش برم خیییلی مهربونه و از من 6 سال بزرگتره. علاقهاش بیشتر به طلبگی بود که خوشبختانه با مخالفت بابا رو به رو شد. همین مونده فقط که یه داداش آخوند داشته باشم. خلاصه تشریف آوردیم با خانواده مشهد. من بعد از یازدهسال اومدم. مامان، بابا و امیرعلی سالی دو سه بار میان ولی من میرم خونه عموم اینا چون اونجا خیلی بیشتر خوش میگذره . البته بچگیام مشهد رو دوست داشتم ولی خوب اون بچگی بود البته من این تفکراتم رو هم مدیون عموی گرامم هستم که از هشت سالگیم که از ترکیه برگشت دیگه همش پیش اون بودم. چون خودش دختر نداشت منو خیلی دوست داشتن ولی کلا آبش با امیرعلی و بابا تو یه جوب نمیرفت. عقایدش کاملا مخالفه . خلاصه که این توضیحی کوتاه و مختصر و مفید از زندگی من بود حالا بقیش بماند برای بعد .
برگشتم سمت امیرعلی که بهش بگم بیاد تا حرم مشاعره کنیم که دیدم به رو به رو خیره شده و دستشو گذاشته رو سینشو داره زیر لب یه چیزی رو زمزمه میکنه . جلو رو نگاه کردم که
چشمم که به گنبد طلا افتاد یه لحظه دلم لرزید نا خودآگاه زیر لب گفتم: سلام.
بد جوری محوش شده بودم اصلا یه حس و حالی داشت که منو مسخ کرده بود .انگار یه حس خوب و دوستداشتنی . برام عجیب بود منی که این سری فقط به اصرار اومده بودم چرا برام لذت بخش بود . یه دفعه صدای ضبط بلند شد . سرم رو به شیشه تکیه دادم و حواسم رو دادم به آهنگ .
"کبوترم هوایی شدم، ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
پنجرهی فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
چجوری از تو دست بکشم؟
بدون تو نفس بکشم؟
تویی که تنها – دل سوز منی!
آرزومه دوباره بیام
حرمت بدم یه سلام
بهونهی هر روز اشکای هر روز منی...
بی تو می میرم آقام...
یه فقیرم آقام...
که تو حج فقرایی...
ای کس و کارم آقاجون
تو رو دارم آقاجون
من و دستای گدایی
ای سلطان کرم
سایهات روی سرم
باز آقا بطلب که بیام به حرم....
میبینم عاشقای تو رو، اشکای زائرای تو رو
آرزومه منم بپوشم، لباس خادمای تو رو
همه ی داراییم رو به تو بدهکارم من
جون جواد آقا خیلی دوست دارم من! "
#ح_سادات_کاظمی
#ادامه_دارد
🌸 @rkhanjani
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️🖤
☀️به مناسبت اول ماه#جمادی_الثانی#قربانی داریم؛؛؛؛
💎💎💎
برای فرج و سلامتی #حضرت_ولیعصر و#شادی_دل_مادر_پهلو_شکسته🖤 سلامتی_رهبری
و برای #شادی_روح_شهید_سلیمانی🌷والمهندس
فراموش نشود🔻🔻
📌 واریز به شماره کارت
۶۱۰۴-۳۳۷۵-۳۳۵۸-۰۲۷۸
IR780120020000004191545981شماره شبا
علیرضا جمالی
#مواسات_و_همدلی
#قربانی
#جمادی_الثانی
*از لیست محبین حضرتش جا نمونید *
———🌻⃟—————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر مهدی فاطمه
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سه_شنبه_مهدوی
🔴 حضرت آیت الله مصباح یزدی در پاسخ به فردی که درخواست موعظه و نصیحت کرده بود فرمودند:
🔵 بسم الله الرحمن الرحیم
آسان ترین ، شیرین ترین و مفید ترین کاری که می شناسم توجه به وجود مقدس ولی عصر عجل الله فرجه است.
📚 محمد تقی مصباح یزدی
@rkhanjani
🔴🔵 امام زمان (عج) وارد مرحله قیام شده است.
🔹 میرزا ابوالفضل قهوه چی به ظاهر پيرمردي عامي و ساده اما در واقع يكي از شيفتگان و تشرف يافتگان آستان مقدس امام زمان روحي فداه بود آن جناب نسبت به مسجد جمكران علاقه فراوان نشان مي داد و چه بسا تشرفات مكرر و توفيقات بي مثالش را از رهگذر انس با آن مسجد شريف به دست آورده بود .
🔹 از آن جناب نقل شده است كه در يكي از تشرفاتم به جمكران در عالم مكاشفه ، خدمت امام زمان رسيدم و آن حضرت خطاب به من فرمود :
🔹 ميرزا ابوالفضل ! از اين همه جمعيت كه مي بيني به جمكران آمده اند حتي يك نفر به خاطر من نيامده ، بلكه هر يك از ايشان به خاطر حاجت خويش آمده است.
🔺 میرزا ابوالفضل مدتی بعد از دنیا رفتند، یکی از خوبان قم او را در خواب دید که در همان عالم قبر(برزخ) یک کوله پشتی روی دوشش دارد و به آن شخصی که خواب می دید نزدیک شد و گفت آقا وارد قم شده و رد شد و رفت. این آقا وقتی از خواب برخواست، گفت: یعنی چه؟ میرزا ابوالفضل از دنیا رفته کوله پشتی یعنی چه؟ آقا واردقم شده یعنی چه؟نفهمید.
برای تعبیر خوابش پیش کسی رفت. گفتند این که دیدید کوله پشتی بر روی دوشش بود به این خاطر است که او عاشق ولی عصر(عج)بودند، عاشقی که از دنیا برود، عشق را از یاد نمی برد، یعنی برای رجعت آماده است و زمانی که امام زمان(عج) ظهور کند او نیز برمی گردد
🌺 و اما اینکه دیدید به تو گفت حضرت وارد قم شد، یعنی حضرت وارد مرحله ی قیام شد. پس واقعیت این است که قیام حضرت نزدیک است.
#داستان_تشرف
#بشارت_نزدیکی_ظهور
@rkhanjani
#انواع_روحیه_ها 👤: مأیوس و رنجدیده
🔹درباره مأیوس:
دلهایی هستند دریای درد و سرهایی هستند پیمانهی غم، که از هر دردی دنیایی دارند و از هر غمی نمونهای.
این دردها توانشان را برده و محرومیتها گرههایی در روانشان و عصیانهایی در رفتارشان و بهتهایی و جنونهایی در نهادشان ریخته است.
اینها در کنار این همه فشار، ساییده شدهاند و زود رنج و مأیوس و بیامید گشتهاند.
🔹عامل یأس:
1⃣ مجهول ماندن انسان و نقش او، همراه دردها و رنجها در زندگی و ظلمها و ستمها و اختلافها در خلقت، امید و اعتماد را از بین میبرد. انسانی که نقش خویش را نشناخته و کار خود را نیافته، از کارگاه هستی توقعهایی دارد که او را میشکنند و او را میسوزانند.
2⃣ آنچه بار رنجها را بر ما سنگین میکند و ما را میشکند، همین ایستایی و رکود ماست. این ایستایی و آن ناآگاهی، انسان را شکستهی رنجها خواهد کرد.
آنها که از خود حرکتی داشتهاند و رشدی کردهاند و به وسعتی رسیدهاند، آنها از فشارها به ورزیدگی و به قدرت میرسند و از دردها درس میگیرند و از شکست خوردن، شکست دادن را میآموزند.
آنها که در برابر ستم دیگران ایستادهاند و آنها را نپذیرفتهاند و با آن درگیر شدهاند، کم نمیآورند؛ چون ستم آنها مسأله نیست، که مسأله پذیرفتن آن است. کسی که ظلم را نپذیرفت و با آن درگیر شد و یا از آن بهره برداشت، حتی در کنار رنجهایش رنجی نیست، که همراه سختیهایش راحتی دارد.
🔹روش درگیری و سازندگی:
1⃣ برعکس روحیهی معاند و سرکش که ضربه میخواست، این روحیه پذیرش میخواهد. آن یکی احتیاج به کنترل داشت؛ چون سرعت زیاد او را به مرگ میرساند و این یکی احتیاج به هل دادن دارد و گاز میخواهد.
2⃣ در درون طرف غوغاست و در نهادش، در نگاهش، در سکوتش هزار فریاد است؛ فریادهایی که باید بیرون بریزند و عقدههایی که باید سر باز کنند. برای چنین روحیههای بستهای باید گوش بود و زمینهساز، تا حرف بزنند.
#مسئولیت_و_سازندگی | ص ۲۵۵ الی ۲۶۰
↶ روحیهی بعدی: پوچ و خسته و دلزده
#⃣ #متن #روحیه
@rkhanjani
🔴 توسل به امام زمان در سختی ها
🔹 مرحوم علامه مجلسی نقل میکند: فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند.حضرت میفرمایند:
🔺 اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو:
🌹 "یا مولای یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ"
"الغَوثَ اَدرِکنی".
(ای مولای من ؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...).
🔸 ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت, به فریاد درماندگان و بیچارگان"
🔹 سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: "اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.
📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸
#توسلات_مهدوی
@rkhanjani
•|لازمنیستازهمہبھتروبرترباشی . . .
•|سعیڪنازقو؎ترینبهانہات
•|ڪہباعثمیشهازهدفتدوربشے🚌-!
•|قو؎تــرباشے^^
.
•
ـ-------------------------«🍊»
🖇⃟🧡¦⇢ #انگیزشی
•@rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
•|لازمنیستازهمہبھتروبرترباشی . . . •|سعیڪنازقو؎ترینبهانہات •|ڪہباعثمیشهازهدفتدور
💢 #فرصت را نسوزون
💠 اگر میخواهیم به موفقیت برسیم باید دو مهارت را حتماً توجه کنیم:
۱. مهارت نه گفتن به چیزهایی که میدانیم خوب نیست و عمرمان را تلف میکند.
۲. مهارت کمک و مشورت گرفتن که میتواند میانبری باشد برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر.
@rkhanjani
# استوری
⊰ • ⃟♥️྅ @rkhanjani