آه از دل بیعاطفهٔ سنگی تو
سازی نزدم جز به هماهنگی تو
سلّول به سلّول وجودم غم توست
تنگِ دلِ من نشسته دلتنگی تو
#جلیل_صفربیگى
@robaiiyat_takbait
مِلاک ارزشِ افراد نَتوان کرد ظاهر را
درون کُهنه می پیچند، محتاطان جواهر را
#بقایی_نائینی
@robaiiyat_takbait
شرمسار توام ای دیده ازاین گریه ی خونین
که شدی کور و تماشای رُخش سیر نکردی
#شهریار
@robaiiyat_takbait
در مدرسه از نشاطمان کم کردند
از فرصت ارتباطمان کم کردند
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم
از نمرۀ انضباطمان کم کردند!
#سید_مهدی_نقبایی
@robaiiyat_takbait
دو دستم هر دو در بند است، در زلف و لبِ ساقی
ندانم گر بگیرم جام، بگذارم کدامین را..!
#کلیم_کاشانی
@robaiiyat_takbait
شــتابت چیست؟ ای جان از تنـم خواهی بــرون رفتن
دمی از جسم من بیرون مرو شاید که یار آید
#هاتف_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
کو استقامتی که شبی در حریم یار
استاده همچو شمع توان تا سحر گریست
#واقف_لاهوری
@robaiiyat_takbait
این دل که شده ست عاشق زار شما
ناقابل بود و شد خریدار شما
می دانم که چنین متاعی هیچ است
در گرمیِ بی مثال بازار شما
#علیرضا_قربان
@robaiiyat_takbait
سرو بودم در میانِ بُهتِ همسالانِ خویش
بس که خوردم از تو خونِ دل، انار آوردهام
#سیدمحمدعلی_رضازاده
@robaiiyat_takbait
پیش رُخت ستارهی صبح آشکار نیست
آری چو آفتاب برآید ستاره نیست!
#میرزامنعم_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری
#امیر_خسرو_دهلوی
@robaiiyat_takbait
مانند گلی که مانده در حسرت باغ
یا شبزدهای که مانده در فکر چراغ
ای کاش کمی به فکر من بود دلت
اندازهی عمر قند در چایی داغ!
#احمد_احمدنیان
@robaiiyat_takbait
خطا نمی رود از راهِ راست مرکبِ تو
اگر به دستِ توکّل دهی زمــــامش را
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
خرسند باش تا گذرد خوش دو روز عمر
گرداندن زمانه به دست من و تو نیست
#ملک_الشعرا_بهار
@robaiiyat_takbait
هر چند که در دیدهٔ ما خار شکستند
خاری به دل کس نخلاندیم و گذشتیم
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait