نشستم پای هر بی ریشه ای از پای افتادم
به گلدان بدون گل نباید آب می دادم
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
با منِ مجنون نزن حرف از عقوبتهای عشق
هیچگاه از غم نترسان، آدم دیوانه را
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
بکش دستی به روی زخم های بی شمارِ من
که اعجازی که دستت میکند، مرهم نخواهد کرد
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
در قلب بی حرارت تو جای عشق نیست
چَکُش زدن به آهن سرد احمقانه است
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
به کوری میکشید ای کاش کارم بی تو چون یعقوب
ولی هرگز نمیدیدم عزیز دیگران هستی!
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
ظلمِ خلق از یاد رفت اما بدیهای تو، نه!
رنجش از دشمن کجا از دوست رنجیدن کجا...!
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
در قلب بی حرارت تو جای عشق نیست
چکّش زدن به آهن سرد احمقانه است!
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
اخم هایت خفهام میکند ای کاش یکی
گِرهی بین دو ابروی تو را شل بکند
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
مرا از چشمها انداخت خوبی های بیحَدم
که دل را میزند چیزی که بیاندازه شیرین است
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
بيعشق بيشك پوچ بود اين زندگاني
هرجا كه مشتش را براي خلق وا كرد...
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
لب به قليان زده ام از سر پنهان كاري
تا نفهمند كه دود از جگرم مي آيد...
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait
بد شکستهست دلم، اینهمه دلداری تو
آب دادن بـه گُلی سوختـه را میمانـد
#جواد_منفرد
@robaiiyat_takbait