دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم:
غنیمت است در این روزگار خندیدن
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
مژدهی وصل به من کاش نیارد قاصد
ترسم از شوقْ شوَم کشته و قاتل نرسَد
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
گر بوی گُل مِهر گرفتی، عجبی نیست
عمریست که در سینه ی بی کینه ی مایی
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
دیدهام صد ره خلافِ وعده از یار و هنوز
چشمِ آن دارم که بازم وعدهی دیگر دهد...
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
پرستاری ندارم بر سر بالین بیماری
مگر آهم از این پهلو به آن پهلو بگرداند!
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم:
غنیمت است در این روزگار خندیدن
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
جدا از خود نشستم آنقدر تنها به یاد او
که با خود رو به رو برخوردم و نشناختم خود را!
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
ای غمزده، شادی بخر و غم مفروش
این جنسِ گران به قیمتِ کم مفروش
یک ناله به هرچه میفروشند بخر
آهی به بهای هر دو عالم مفروش
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
به شهرِ بیغمان آوردهام جنس وفاداری
نمیدانم خریدار دکان من که خواهد شد؟
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
میبرم جای دگر جنس محبت چه کنم
این متاعیست که در کوی تو با خاک یکیست
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
گر بوی گُل مِهر گرفتی، عجبی نیست
عمریست که در سینه ی بی کینه ی مایی
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
گر بوی گُل مِهر گرفتی، عجبی نیست
عمریست که در سینه ی بی کینه ی مایی
#شفایی_اصفهانی
@robaiiyat_takbait