eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
247 عکس
10 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
خندیدی و شهر آرزومند تو شد گل با همه اسم و رسم ، پسوند تو شد یک رای که بیشتر ندارم، آن هم تقدیم به جمهوری لبخند تو شد ! _______________________________ عکاس رسید و صحنه را بند زدیم خود را به درخت خشک پیوند زدیم در عکس اگرچه باغ مان خالی بود گفتیم دوباره " سیب" و لبخند زدیم @robaiiyat_takbait
قهریم و هنوز با دلم مانوس است رویای تو برکه نیست ، اقیانوس است آژیر کشان دوباره پیدایم کرد این عشق شبیه " گشت ِ نامحسوس " است! ________________________________ از پلّه ی خاطرات ِ دیرینه ی من آرام بیا به بام سبزینه ی من سقف دل من حیاط ِ تنهایی توست! ماسوله ی کوچکی است در سینه ی من @robaiiyat_takbait
صد پاره دلم...، صاحب هر بخش تویی! عطری که به خانه می شود پخش تویی آویشن و بابونه چرا دم بکنم؟ معجون گیاهان شفابخش تویی @robaiiyat_takbait
وقتی به " خزر " نگاه می اندازی طوفان همه سو به راه می اندازی چشمان تو آبی است و ماهی ها را هربار به اشتباه می اندازی! ________________________________ از در زدنش... بهار باید باشد این سوت ِ همان قطار باید باشد سریال بلند عاشقی ها با تو هر سال ، ادامه دار باید باشد. @robaiiyat_takbait
هم خوب تر از خودم در اینجا کس نیست ، هم زشت تر از بال و پرم  کرکس نیست! انسان؛ لحظات ِ جنگ ابلیس و خداست جنگی که درآن هوای آتش بس نیست. _____________________________ آن گمشده های خوب حاضر در توست نقّاشی بهترین مناظر در توست خطّ لب و خطّ چشم و ....، خاتون! بی شک تکمیل ِ هنرهای معاصر در توست! @robaiiyat_takbait
عشق است که در اُجاق من می سوزد رفتی و دل ِ اتاق من می سوزد هر صبح که بیدار شوم، می بینم خورشید- به اتّفاق من - می سوزد! @robaiiyat_takbait
عِطر خوشت از همین حیاط ِ بغلی است غیر از لب تو کُلّ ِ عسل ها بدلی است بی واژه به هم عشق تعارف کردیم لبخند تو یک زبان بین المللی است @robaiiyat_takbait
این قلب شکسته را که ترمیم کنم باید به شما دوباره تقدیم کنم لطفا همه تکّه ای ازآن بردارید سخت است که عادلانه تقسیم کنم @robaiiyat_takbait
رگبار شدی در عطش ِ گلدانم برگشته بهار سمت تابستانم! از قحطی هفت ساله رد خواهم شد من با تو پر از معجزه ی بارانم @robaiiyat_takbait
همدرد توام پدر ، هم آوازه ی تو خود وارث رنج کهنه و تازه ی تو پیراهن چارخانه ات سهم من است حالا شده ام درست اندازه ی تو! @robaiiyat_takbait
دیدیم...، ولی به خواب و بیداری بود سریال نشاط و رنج ، تکراری بود نعش ملخی به شانه ی مورچه ها خود شاد ترین جشن عزاداری بود! @robaiiyat_takbait
بوی خوشت از عُصاره ای نایاب است از بس که گلاب بوسه هایت ناب است کار تو کم از داروی عطّاری نیست دمنوش ِ لبت مُسکّنِ اعصاب است @robaiiyat_takbait
از باغ لبت دوباره دمنوش رسید عصرانه ی شعر و شور و آغوش رسید از چای سیاه چشمهایت برسان کتریِ دلم به نقطه ی جوش رسید @robaiiyat_takbait
شاعر همه عمر در تبی رویایی است بازیگر ِ فیلمنامه ی شیدایی است شاعر که شدی حساب کارت شب و روز جمع ِدل و عشق ضربدرِ تنهایی است! @robaiiyat_takbait
بارانی ام و نگاه ِ پُر نم دارم سوغات برایتان فقط غم دارم لبریز محبّتی و افسوس که من انگیزه برای عاشقی کم دارم @robaiiyat_takbait
از قیمت قلب من خبر داشت خدا دنیای مرا زیرنظر داشت خدا انداخته بودید به خاکم اما از روی زمین دوباره برداشت خدا! @robaiiyat_takbait
عشق آمد و در نگاه تو ناز گذاشت یک زلزله ی خانه برانداز گذاشت ای میوه ی ممنوعه! خدا هم حتی در چیدن ِتو  دست مرا باز گذاشت! @robaiiyat_takbait
ای کاش که مبنای بشر ، جنگ نبود تاریخ پراز سیاهی ِ ننگ نبود با پای شکسته آمد و بُرد! ببین تیمور چه می کرد اگر لنگ نبود! @robaiiyat_takbait
تا کی غم از آسمان سرازیر شود؟ بر سفره ی خالی ام نمک گیر شود ؟ من با شکم گرسنه می خوابم تا هر شب پسرم به جای من سیر شود @robaiiyat_takbait
با عشق دلم را به در و دشت زدم در کوچه ی خاطراتمان گشت زدم مثل چک بی محل غم دنیا را از هر طرفی رسید برگشت زدم @robaiiyat_takbait
دیوار اتاق هم فدایت شده بود مبهوت لطافت صدایت شده بود مردی که به قرص خواب هم میل نداشت معتاد به " شب به خیر " هایت شده بود @robaiiyat_takbait
تا حرف تبرها به میان می آید از درد مدادم به زبان می آید از پایه ی مبلمان خانه ، همه وقت فریاد درختان جهان می آید @robaiiyat_takbait
پهلو به بهار می زنی با چشمت هی نقش و نگار می زنی با چشمت موسیقی ِ سنّتی است آرامش تو هر بار " سه تار" می زنی با چشمت! @robaiiyat_takbait
نفرت زده از بوی بهارم کردند چیدند و گُل روی مزارم کردند آب خوشی از گلو اگر پایین رفت هی طعنه زدند و زَهرِ مارم کردند @robaiiyat_takbait
بر گــونه ی من بوسه دوتایی بگـذار در صحنـــه ی جرم ، ردّپایی بگذار از سکّه ی بوسه هـــای من هم بردار آن را به حســــاب آشنایی بگذار @robaiiyat_takbait
خندیدی و شهر آرزومند تو شد گل با همه اسم و رسم ، پسوند تو شد یک رای که بیشتر ندارم، آن هم تقدیم به جمهوری لبخند تو شد ! @robaiiyat_takbait
برگــونه ی من بوسه دوتایی بگـذار در صحنـــه ی جرم ، ردّپایی بگذار از سکّه ی بوسه هـــای من هم بردار آن را به حســــاب آشنایی بگذار @robaiiyat_takbait