ز یاران کینه هرگز در دلِ یاران نمیمانَد
به روی آب جای قطرهء باران نمیمانَد ...
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
رقیبم نیستی ای زندگی، از من چه میخواهی؟
شبِ هجران درازی، روزِ وصلِ دوست کوتاهی...
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
می بَرد آخر تو را خواب عدم، غافل مشو
آمد و رفت نفسها جنبش گهواره است!
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
واعظ مکن دراز حدیث عذاب را
این بس بُوَد که بار دگر زنده می شویم
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
در غمت پیری علاج اشک چشم من نکرد
با قدِ خم گشته بودم عمرها چون پل در آب
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
از مرگ خود فقیر ننالد چو اغنیا
آواز نیست رفتنِ پای برهنه را...
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
نمیدهم به نگه رخصت نظارهی دوست
در این زمانه به چشم خود اعتباری نیست
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
گر بیخود آمدیم به کوی تو دور نیست
فرصت نیافتیم که خود را خبر کنیم
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
ندیدهام به جهان کشوری چو شهر خیال!
چه عالمیست که پیوسته یار با یار است.
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
دشمنِ دوست نما را نتوان کرد تمیز
شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد؟
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
یاد او در دلم از دیدهی تر آگه نیست
خفته در خانه چه داند که برون باران است
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait
سراغ یار می پرسم به هر کس می رسم اما
به خود آهسته می گویم که یا رب بی خبر باشد
#وحید_قزوینی
@robaiiyat_takbait